در دهه ها اول قرن بیستم بیشتر جرایم در برخی ایالتهای آمریکا توسط ایتالیایی های مقیم آمریکا صورت می گرفت که بعد در غالب مافیای شیکاگو ، نیویورک و دیگر شهرهای مهم آمریکا تولد یافتند .

به طور معمول در داخل هر جامعه ای تعدادی از افراد با قوانین ،عرف  وعادات خاصی زندگی می کنند که اگرچه تابع فرهنگ مسلط آن جامعه هستند اما برخی تفاوت های فرهنگی باعث مشخص شدن آنها از دیگر افراد جامعه می شود .

این گروه از افراد را در جامعه شناسی خرده فرهنگ می نامیم.با توجه به تعریف ذکر شده، بطور ساده می‌توان گفت خرده‌فرهنگ، فرهنگی درون فرهنگ بزرگتر است. در جوامع مدرن، تنوع بسیاری از این ریزفرهنگها وجود دارد. در جامعه‌شناسی، بیشترین کاربرد خرده‌فرهنگ، مربوط به مطالعاتی است که در مورد گروههای نژادی، جوانان و انحرافات اجتماعی انجام می‌شود.

 در این نوع بررسی‌ها، خرده‌فرهنگهای هر کدام از این گروهها به دقت مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ زیرا اعضای هر یک از این خرده‌فرهنگها تمایل دارند گروه یا قوم خود را بهتر و بالاتر از دیگران بدانند یا اصطلاحا «قوم مدار» باشند.
 خرده فرهنگها می توانند نژادی ،شغلی،ملیتی، منطقه ای،مذهبی و بالاخره انحرافی باشند.

 مفهوم دیگری که در ارتباط با خرده‌فرهنگ مطرح می‌باشد ضد فرهنگ است. «ضد فرهنگ، خرده فرهنگی است که ارزشها و هنجارهای شیوه زندگی آن اساسا با فرهنگ حاکم در تضاد است. چنین گروهی آگاهانه برخی از مهمترین هنجارهای جامعه بزرگتر را رد می‌کند.

ارتباط خرده‌فرهنگ با طبقه
خرده‌فرهنگها غالبا متأثر از طبقه اجتماعی هستند، بطوری که می‌توان گفت هر طبقه اجتماعی یک خرده‌فرهنگ است؛ البته هر خرده‌فرهنگی لزوما یک طبقه اجتماعی محسوب نمی‌شود؛ زیرا طبقه اجتماعی(Social Class) همیشه دلالت بر قشربندی عمودی دارد. یک طبقه متضمن مفهوم «بالاتر» و «پائین‌تر» است؛ در حالی که خرده‌فرهنگ همیشه چنین مفهومی را در خود نمی‌پروراند.

طبقات اجتماعی به لحاظ ویژگیهای زیر تولید کننده خرده‌فرهنگهای خاص خودشان هستند؛
1- از لحاظ درآمد، شغل، تحصیل، پرستیژ اجتماعی، نحوه سخن‌گفتن، آداب اجتماعی و حتی محل اقامت؛
2-شیوه‌های ازدواج و همسرگزینی، نگهداری از فرزند و الگوهای زندگی خانوادگی؛
3- گذراندن اوقات فراغت در طبقات مختلف اجتماعی؛ مانند تحصیل‌‌کرده‌ها و یا بی‌سوادان با رجحان برنامه‌ای که در اوقات فراغت خود دارند، خرده‌فرهنگ خاص خود را می‌آفرینند؛
4-عقاید، باورها، ارزشها و گرایشات اخلاقی، دینی، سیاسی و ایدئولوژی‌های متناسب با هر طبقه به تناسب، خرده‌فرهنگ خاص خود را ایجاد می‌کند.

برای مثال گویش‌های محلی، همسرگزینی درون‌گروهی یا برون‌گروهی، چگونگی برپایی آئین‌ها و مراسم اجتماعی و مذهبی هر کدام خرده‌فرهنگ‌هایی هستند که فرد از طبقه منحصر به خود از کودکی می‌آموزد.

مفهوم ریزفرهنگ اساسا حاکی از وجود قابل تشخیص یک فرهنگ مسلط است و در عین حال که دارای تفاوتهایی با انواع مشابه خود است، ولی با فرهنگ کل جامعه هماهنگی دارد؛ اما در فرهنگ معاصر و جامعه مدرن به دلیل تعدد خرده‌فرهنگها تشخیص فرهنگ مشترک دشوار گشته است.


خرده فرهنگها و انحرافات اجتماعی
برخی از خرده فرهنگها به دلایلی با برخی از قوانین جامعه در تضاد قرار می گیرند. این تضادها اگر گسترده شود می تواند یک خرده فرهنگ را به ضد فرهنگ یا خرده فرهنگ معارض تبدیل کند.
 

این انحرافات می تواند از عدم رعایت فرهنگ آپارتمان نشینی و قوانین راهنمایی و رانندگی توسط برخی از انواع خرده فرهنگها با مدنیت کمتر شروع شود وتا تشکیل گنگها و گروههای مسلحانه قاچاق و دزدی ادامه یابد.
 

به عنوان مثال در دهه ها اول قرن بیستم بیشتر جرایم در برخی ایالتهای آمریکا توسط ایتالیایی های مقیم آمریکا صورت می گرفت که بعد در غالب مافیای شیکاگو ، نیویورک و دیگر شهرهای مهم آمریکا تولد یافتند . وسهم عمده تجارت ممنوع مشروبات الکلی ،مواد مخدر و کازینو ها را در اختیار گرفتند.
البته این به معنا نیست که خرده فرهنگ ها حتما صورت انحرافی خواهند یافت بلکه بالعکس برخی از این گروهها در رشد و ارتقای فرهنگ عمومی جامعه برتر نقشی تعیین کننده دارند.
45301

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 193998

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 10 =