اسدزاده در گفتگو با ایبنا ضمن اشاره به اتمام کتاب «گزیده تاریخ ایران»، گفت: سال 90 برای من سال خوبی بود، چرا که در این سال نخستین کتابم با عنوان «سیری در تاریخ تئاتر ایران قبل از اسلام تا سال 1357 شمسی» توسط نشر «آوردگاه هنر و اندیشه» منتشر شد. همچنین مطالعات بسیاری داشتم و بنحوی میتوانم بگویم که این سال، برای من سال همنشینی با کتاب بوده است.
این روزها من که نسبت به گذشته بسیار کمتر در فیلم و سریالی بازی میکنم، بیشتر به مطالعه و نوشتن میگذرد. آخرین کتابهایی که خواندم «ملاصدرا»ی هانری کربن و «تمدن اسلام و عرب» اثر دکتر گوستاو لوبون بود؛ اما حجم بیشتر مطالعاتم را روی تاریخ ادیان و مذاهب جهان و همچنین تاریخ ایران متمرکز کردهام.
اخیرا تالیف کتابی را تمام کردهام که عنوان موقتی «گزیده تاریخ ایران» را با خود دارد. این کتاب روایت تاریخ ایران از زاویه دید من است. کتاب دیگری را هم در حال تالیف دارم که 90 درصدش به اتمام رسیده و در مورد لالهزار است، که چگونه لالهزار، لالهزار و چگونه سقوط کرد و آن آوردگاه بزرگ هنر تبدیل به بازار لوازم برقکاری شد.
من از سال 1320 تا 1350 در لالهزار تئاتر اجرا کردم و خاطرههای بسیاری از آنجا دارم. بنابراین تنها من و امثال من هستند که میتوانند درباره لالهزار و تاریخچهاش بنویسند. لالهزار حال و هوای خاصی داشت و یک نمایشگاه دایمی هنر بود و جالب است که جشنهای عید نوروز هم در آن با شکوه هرچه تمامتر برگزار میشد. بنظرم این کتاب بسیار خواندنی و جذاب خواهد شد.
در چند سال اخیر به ویژه سال 1390 کتابهای حوزه تئاتر به لحاظ تعداد و موضوعهای مختلف بسیار عالی بودند. نقص کتابهای تئوریک هم تاحدودی برطرف شده است اما کتابهایی که در مورد تئاتر معاصر ایران و اتفاقات و حاشیههای آن منتشر میشوند، بعضا حبوبغض نویسندگان را که خود اکثرا یکی از دستاندرکاران تئاتر معاصر هم هستند با خود دارد. به عنوان مثال کتاب «سیری در تاریخ تئاتر ایران» تالیف مرحوم مصطفی اسکویی بود که از زاویههای شخصی خود اشخاصی را در آن مطرح کرده بود و همه بزرگان به این کتاب انتقاد کردند.
6060
نظر شما