الهی! باخاطری خسته، دل به جود و کرم تو بسته...دست از پاچه خواری اساتید شسته و در انتظار نمرات نشسته ام.

گر پاس شوند کریمی، پاس نشوند حکیمی.
نیفتم شاکرم، بیفتم صابرم که چاره ای ندارم جز اینکه بر همین درگاه بمانم و بخوانم و بخوانم.
الهی شهریه ها بالاست که می دانی و جیب ما خالی است که می بینی.
نه پای گریز از امتحان دارم و نه زبان ستیز با استاد...
اصلا الهی دانشجویی را چه شاید و از او چه باید؟
دستم بگیر که تو خدایی و درمانی و مرا همچو استاد نمی رانی...
 

منبع: کیهان

6017

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 223322

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۶
    31 4
    خیلی جالب بود مخصوصا برای دانشجو ها وخانواده هایشان
  • بدون نام IR ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۶
    34 3
    خیلی باحال بود.....دقیقا گویای احوال دانشجویان بعد امتحانات ترم
  • سحر IR ۱۸:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۶
    6 1
    و مرا همچون استاد نمیرانی
  • محمد رضا IR ۰۶:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۸
    1 0
    خبر انلاین خیلی با حالی!
  • maedeh IR ۰۰:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۰
    1 0
    kheili kheili bahal bood