مریم صدرالادبایی، فهیمه حسنمیری: عملکرد دولتهای نهم و دهم در حوزه زنان چگونه بود؟ در طول این هشت سال زنها توانستند موقعیت بهتری در جامعه پیدا کنند یا نوع رویکرد، اتفاقات و تصمیمات دولت احمدینژاد آنها را از همان جایگاهها و دستاوردهای قبلی هم دورتر کرد؟ در دولت بعد باید منتظر چه اتفاقاتی بود و چه مطالباتی هست که زنان از رییسجمهور بعدی دارند؟ برای بررسی این مسائل، با سهیلا جلودارزاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دورههای پنجم و ششم و رئیس اتحادیه زنان کارگر و همچنین معصومه رضایی نظری، دبیر کل جامعه اسلامی زنان در کافه خبر گفتوگو کردیم.
به نظر شما اتفاقاتی که در دولتهای نهم و دهم در حوزه زنان افتاد، وضعیت زنان را بهتر کرد یا باعث درجا زدن و حتی عقبگرد در جایگاه و موقعیت آنها شد؟
جلودارزاده: عملکرد هشت ساله دولت آقای احمدینژاد، عملکرد متفاوتی بوده است که وقتی به عمق آن نگاه میکنیم یک تفکر واحد بر آن حاکم بوده است. این عملکرد را از روی رویکردها و کارکرد آن میتوان بررسی کرد. ایشان در بدو فعالیتهایشان در دولت دوم یک وزیر زن را به کار گرفت و فکر کردیم شاید در این دوره فرصت خوبی برای مشارکت سیاسی اجتماعی زنها فراهم شود؛ اما متاسفانه بعد دیدیم عملکرد دستگاههای زنان که با ریاست جمهوری همکاری داشتند عملکرد مثبتی نبود و فهمیدیم این دولت زن را فقط در راستای مسائل خانوادگی موثر میداند و میخواهد آنها را به سمت خانهنشینی هدایت کند نه این که از استعدادهایشان در عرصههای اجتماعی و سیاسی استفاده کند.
منظورتان کدام عملکردهاست؟
جلودارزاده: برنامههایی مثل دورکاری، بازنشسته کردن زنها یا در نظر گرفتن مرخصیهای زیاد این را به ذهن میرساند که این سیاست وجود داشته که زنها به تدریج از عرصههای سیاسی و اجتماعی حذف شوند. لایحه حمایت از خانواده هم که از طرف دولت به مجلس فرستاده شد و بسیار جنجال به پا کرد و خوشبختانه به آن شکل به تصویب نرسید، به مردان اجازه میداد فقط با اجازه دادگاه بتوانند مجددا ازدواج کنند و این نشانه دیگری از تفکری بود که در این دولت وجود داشت. وقتی برنامه پنج ساله دوم که حاصل چهار سال اول عملکرد این دولت بوده است را نگاه میکنیم میبینیم که قضیه ریشهدارتر بوده و زنها از بیشتر شوراهای عالی که تصمیمساز و تصمیمگیر هستند حذف شدند، زنانی هم که در کابینه بودند به نظر میرسد تحت فشار قرار داشتهاند و نتوانستهاند کار زیادی انجام دهند. دیدیم که خانم وزیر به خاطر بیان یک واقعیت به این شکل حذف شد و افراد دیگری هم که در بخش امور زنان فعال بودند بعد از سالها فقط توانستند یک قدرت اجرایی ناکافی به دست بیاورند مثل ستاد ملی زن و خانواده که دبیرخانه آن درون معاونت امور زنان است، آن هم معاونتی که تازه بعد از هشت سال به این نقطه رسیده و به معاونت تبدیل شده است. مجموعه اینها نشان میدهد زنها از عرصههای سیاستگذاری که همان شوراهای عالی است حذف شدهاند و همچنین با توجه به این که میتوان گفت انتخابات دستاورد دولتها هستند، در مجلس شورای اسلامی هم دیدیم تعداد نمایندگان زن کم است و آنها هم فعالیت خاصی در عرصه زنان نداشتهاند. بنابراین علاوه بر عرصه سیاستگذاری که زنان حذف شدند، در قانونگذاری و برنامهریزی هم شاهد این موضوع بودیم. یا یک مورد دیگر این که بعد از انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی، ستادی در استانها تشکیل میشود برای این که بودجه را به صورت استانی تقسیم کند، بالاخره بودجه استانی بسیاری از بخشهایش به مسائل عمومی در منطقه برمیگردد و میبینیم در این تقسیم هیچ زنی حضور ندارد. در مرحله اجرا هم با تشویقهایی که نسبت به ماندن زنها در خانواده صورت گرفته، شاهد حذف شدن هرچه بیشتر آنها از اجتماع هستیم.
رضایی: زنان و دختران هم بخشی از این جامعه هستند. مشکلاتی که به طور کلی برای افراد جامعه در این سالها پیش آمده شامل آنها هم شده است و چه بسا مشکلات بیشتر. با باورهای غلطی که الان به جامعه القا شده، زنها بزرگترین آسیبدیدگان به حساب میآیند. نگاه متحجرانهای که به زنها وجود داشته و مشکلاتی که در باور خود آنها بر اثر این نگاه به وجود آمده یکی از مهمترین مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد. میتوان به صراحت گفت جایگاه زنها در این هشت سال به عقب برگردانده شده است.
از لحاظ اقتصاد و آموزش وضعیت زنان در این سالها به چه سمتی رفته است؟
رضایی: از لحاظ اقتصادی هم آنها وضعیت خوبی نداشتهاند و بزرگترین صدمات را دیدهاند؛ چه زنهایی که خودشان سرپرستی خانوار را به عهده دارند و چه آنهایی که همسرشان شاغل است با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه شده و روزهای سختی را پشت سر گذاشتند.
جلودارزاده: در عرصه آموزش اتفاق بسیار ناخوشایند تفکیک جنسیتی و تبعیض جنسیتی پیش آمد که باز هم نشاندهنده همان تفکر دولت بود که به مرحله اجرا درآمد. اینها هم مواردی است که باید در دولت بعدی پاک و اصلاح شود. در مورد اقتصاد هم همانطور که خانم رضایی اشاره کردند، مشکلاتی که در زمینه اقتصادی به وجود آمد زنها را هم درگیر کرد. خطاهای جبرانناپذیری که اتفاق افتاد شامل حال آنها هم شد. وقتی سازمان برنامه منحل شد هیچ نظارت و برنامهریزی وجود نداشت در نتیجه دیدیم انقدر واردات زیاد شد که پایههای اشتغال را سست کرد. از طرف دیگر وقتی بیکاری زیاد میشود و متناسب با تقاضاهای موجود، اشتغال ایجاد نمیشود، زنان هستند که برای پیدا کردن شغل با مشکلات بیشتری مواجه میشوند. وقتی هم به اصطلاح خواستند برای آنها کارآفرینی کنند، مساله صنایع دستی یا مشاغل خانگی مطرح شد که کارشناسی نشده است. من بررسی کردهام که زنی که قالی ببافد و خودش سرمایهگذار نباشد، در طول یک سال پولی که از آن عایدش میشود به قدری ناچیز است که کفاف حداقلهای زندگی او را هم نمیدهد.
شما به دورکاری و افزایش مرخصی زایمان اشاره کردید. یعنی به نظر شما تمام اتفاقاتی هم که به زعم دولتیها و مرکز امور زنان و خانواده، نقاط مثبت کارنامه دولت احمدینژاد به حساب میآید هم اتفاقاتی است که سودی برای زنان نداشته و حتی ممکن است به ضرر آنها تمام شود؟
جلودارزاده: مهم این است که این اتفاقها در چه سیستم فکری اتفاق بیفتد. گاهی واقعا هدف این است که از نیروی کار و شایستگیهای زنان استفاده شود و این مزایا هم در نظر گرفته میشود، اما گاهی با یک پمپاژ عذاب وجدان به ذهن زن این کارها انجام میشود که باعث میشود نتیجه دیگری حاصل شود. برای زنی که فرزندان کوچک داشته باشد این اقدامات، میتواند کمک کننده باشد اما مهم این است که اجباری و عمومی نباشد و به اختیار خود فرد گذاشته شود که از آنها استفاده کند یا نکند.
رضایی: در واقع اینجا مهم این است که آیا نیت این قانونگذاریها این بوده که زنان راحتتر بتوانند مشارکت خانوادگی و اجتماعی داشته باشند یا این هم وسیلهای است برای دور کردن بیشتر آنها از محیطهای اجتماعی و فعالیتهای بیرون از خانه.
جلودارزاده: مادری که فقط در خانه بماند، امکان رشد خود و در نتیجه فرزندانش را از دست میدهد. میبینیم مادرانی که تحصیلکرده هستند، فرزندان بهتری را تربیت میکنند. اگر یکی از آیتمهای رشد را دخیل بودن در مسائل اجتماعی و ایفای نقش در جامعه بدانیم، دیدیم که در تفکر مسئولان چنین چیزی وجود نداشت و در عمل هم خواسته خودشان را اجرایی کردند.
رضایی: این دولت یک عده از زنان را بازنشسته و خرید خدمت کرد، یک عده از آنها را شامل دورکاری کرد و برای بقیه و مخصوصا زنان نخبه هر از گاهی مسالهای را رو کرد که بنشینند به این فکر کنند که این گرهای که باز شده را چطور باز کنند. همه زنانی که میتوانستند در جایگاههایی قرار بگیرند و کارهای مفید انجام دهند، مشغول فکر کردن به این میشدند که حالا این سنگ جدیدی که دولت جلوی پایشان گذاشته را چطور باید از سر راه بردارند.
پس به نظر شما مشکلاتی که پیش آمده ناشی از نگاههای بستهای بوده که به مشارکت زنان وجود داشته؛ تفکری که به قول شما میخواهد زن را خانهنشین کند و اجازه ندهد حتی مطالبات خودش را مطرح کند.
رضایی: بر اساس آیات قرآنی، خداوند انسان را خلق کرده که خلیفه او در روی زمین باشد. هیچ فرقی بین زن و مرد در کلیه امور وجود ندارد و مشارکت اجتماعی زنان با توجه به همین آیات میتواند صورت بگیرد. خداوند این حق را به زنها داده و حالا چه کسی میخواهد این حق را از آنها بگیرد؟ حکومتی که داعیهدار این است که میخواهد اسلام را به جهان معرفی کند، وظیفهاش این است که وسایل رفاهی ملتش را فراهم کند، امنیت را برای آنها به ارمغان بیاورد و به ملتش آزادی بدهد. حالا دولت باید فکر کند که چه امکانات رفاهی را در اختیار زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه قرار دهد که هم بتوانند به وظایف مادری رسیدگی کنند و هم در اجتماع و اشتغال به جایگاههای مد نظرشان دست پیدا کنند نه این که صرفا آنها را در یکی از این موارد خلاصه کند.
جلودارزاده: خاصیت انسان این است که به رشد و کمال برسد. درباره زنها هم همینطور است. امروز عرصه خانواده، عرصه محدودی شده و زن به دلیل ارتباطاتی که از طریق رسانه پیدا میکند، با محیطها و فضاهای دیگر آشنا میشود که میخواهد آنها را بشناسد. این حق فهمیدن، یاد گرفتن و مشارکت داشتن مانند مادری، حق اوست. اگر بخواهید از دستیابی انسانها به حقوشان جلوگیری کنید، تبعات دیگری به دنبال دارد. اگر این حق در داخل کشور به آنها داده شود، در درون این مشارکت برایشان اتفاق میافتد نه این که جذب فضاهای بیرون و محیطهایی شوند که صرفا جذابیت ظاهری دارد. الان ببینید چه میزانی از زنها فیلمهای ماهوارهای را نگاه میکنند و جذب آنها شدهاند؟ این به دلیل این است که صدا و سیمای ما نتوانسته از ظرفیتهای موجود استفاده کند و با فیلمهای غیرجذاب، محدود و تکراری نتوانسته مفاهیم امروز جامعه را برای آنها به نمایش دربیاورد و به دنبال تفکرات خودشان بودهاند. حتی یک خانم فیلمساز به من میگفت به ما توصیه شده فیلمهایی بسازیم که چندهمسری را تشویق و ترویج میکند.
در میزگردی هم که ما راجع به آسیبهای اجتماعی داشتیم، جامعهشناسها تاکید کردند که اگر در جامعه تبعیض وجود نداشته باشد و زنها بتوانند جایگاه خودشان را پیدا کنند، از بسیاری آسیبهای اجتماعی مثل بد حجابی جلوگیری میشود. به نظر شما مشارکت زنان در امور اجتماعی چقدر میتواند از آسیبهای اجتماعی کم کند؟
جلودارزاده: من زمانی مسئول امور تربیتی دبیرستانهای تهران بودم. همراه با عدهای از مربیها رفتیم پیش علامه محمدتقی جعفری و گفتیم ریشه ناهنجاریهایی و به خصوص بی توجهی به حجاب که دختران به آنها رو میآورند چیست؟ ایشان جواب دادند اگر شخصیت واقعی آنها و امکان رشد به آنها داده شود این مشکل حل میشود. زن موجودی است مثل مرد، روح زن و مرد ندارد، اگر به او به چشم یک شهروند درجه دو نگاه نشود و حقوق برابر داشته باشد، عضوی از جامعه میشود و مقررات آن را هم اجرا میکند.
رضایی: ما در سیاستهای فرهنگی مانند سیاستهای اقتصادی و سایر موارد اشتباه عمل کردهایم. چرا استفاده از رنگ را برای دختران و زنان ممنوع کردیم و باعث شدیم آنها نسبت به دین تفکر منفی پیدا کنند؟ امروزه میبینیم که نگاه جنسی به زن قوت زیادی گرفته در حالی که زن در اجتماع انسان است و باید صرفا به چشم انسان به او نگاه شود نه یک سوژه جنسی. اگر سلیقهگرایی و تحجرگرایی نبود این مشکلات و آسیبهای اجتماعی به میزانی که امروز هست وجود نداشت. مشکل از اینجا هم ناشی میشود که ما فقط به دخترانمان گفتهایم عفاف و حجاب داشته باش در حالی که عفاف و حجاب باید برای تمام افراد باشد. ضمن این که باید اجازه دهیم افراد خودشان انتخاب کنند نه این که انقدر آنها را با زور به انجام کاری وادار کنیم که بعد از آن رویگردان شوند.
برگردیم به بحث عملکرد دولت، شما اقدامات دستگاههایی که قرار بود به نفع زنان کار کنند را چطور ارزیابی میکنید؟
جلودارزاده: در این زمینه باید بگویم به نظر میرسد حتی از زنهایی که همکار و همراه دولت بودند استفاده ابزاری میشد و گاهی در مقابل هم قرار میگرفتند و کارهایشان نتیجه مثبتی نداشت. مثلا میدیدیم که شورای فرهنگی اجتماعی زنان، مرکز امور زنان و نمایندگان مجلس نمیتوانستند به تعاملی برسند که مشکلی از مشکلات زنان حل شود.
نظرتان راجع به معاونت شدن مرکز امور زنان و خانواده چیست؟ آن را نمیتوان اتفاق مثبتی قلمداد کرد؟
جلودارزاده: در چارت تشکیلاتی توافقنامهای که بین آقای الهام و خانم مجتهدزاده برای معاونت امور زنان امضا شده بود، دیدم در شرح وظایف این نهاد حتی وظایف نظارتی قوی نیست که برود رصد کند ببیند از بودجه سال 92 چه مقدار برای مسائل عمومی زنان مصرف میشود یا چه مقدار برای اشتغال زنان هزینه میشود. این درست است که میگویند زن و مرد نداریم اما به اجرا که میرسد میبینیم همه امکانات به مردها اختصاص پیدا میکند. همین امکانات شهری را هم که ببینید، با بودجههای عمومی ساخته شدهاند ولی زنان چقدر از آنها سهم دارند؟ از امکانات سادهای مثل استفاده از یک استخر گرفته تا امکانات بیشتر.
با توجه به این که میگویید این معاونت هم نمیتواند موثر واقع شود، فکر میکنید تاسیس وزارتخانه زنان میتواند این مشکلات را حل کند و به عنوان یک نهاد قدرتمند مشکلات موجود زنان را کاهش دهد؟
جلودارزاده: من با توجه به مطالعاتی که داشتهام و عملکردهای تشکلهای مختلف زنان را در دولت دیدهام، به نظرم لازم است که این وزارتخانه ایجاد شود. وزارتخانهای با قدرت اجرایی که برنامهای از نوع نظارتی و همکاری با سایر وزارتخانهها هم داشته باشد. تا وقتی مجموعه سیاستگذاران، قانونگذاران، برنامهریزان و مجریان به آن باور و اجماع کلی که آقای روحانی در برنامههایشان بوده درباره حقوق برابر زن و مرد نرسند و این مساله اجرایی نشود، باید چنین نهادی وجود داشته باشد.
رضایی: من هم با وزارتخانه زنان موافقم به دلیل ساختاری که در حکومت و دولت پیدا میکند و امکاناتی که در اختیار میگیرد. ضمن این که همانطور که اشاره شد باید فرصت برای حضور زنان در شوراهای سیاستگذاری فراهم شود. به اعتقاد من باید در هر وزارتخانهای یک معاونت امور زنان داشته باشیم که به مسائل زنان بپردازد؛ در وزارت اقتصاد، دارایی، صنایع، سایر وزارتخانهها و به ویژه در وزارت خارجه. به دلیل نخبگانی که در خارج از کشور داریم، مسائل زنانی که در خارج از کشور زندگی میکنند، پراکندگی جمعیتی که در خارج از کشور داریم و مسائل دیپلماسی که از طریق زنان میتواند رونق پیدا کند در وزارت خارجه مهمتر از هر جاست که معاونت امور زنان داشته باشیم.
جلودارزاده: این امکانپذیر نیست که ساختار کشور را زنانه و مردانه کنیم. این اصلا عاقلانه نیست و مانند تفکیک جنسیتی دانشگاههاست که با آن مخالفیم. قرار نیست بگوییم یک دولت مخصوص زنان وجود داشته باشد و یک دولت مخصوص مردها. وزارتخانه زنان این امکان را میدهد که به عنوان یک لابیگر و یک صاحب قدرت متوازن با سایر وزارتخانهها در هیات دولت حضور داشته باشد و بتواند تفاهمنامههای جدی امضا کند. با تشکیل وزارتخانه زنان نشان میدهد دولت نگاه جدی به مساله زنان دارد و میخواهد مشکلاتشان حل شود.
اما عدهای معتقدند با ایجاد یک وزارتخانه برای زنان، دستگاههای دیگر از انجام وظایفی که در این راه باید انجام دهند شانه خالی میکنند و تمام امور به عهده این وزارتخانه میافتد.
رضایی: برای همین است که تاکید میکنم علاوه بر وزارتخانه زنان، در تمام شوراهای عالی و در تمام وزارتخانهها باید جایی برای حضور زنان باز شود. اینها میتواند تکمیلکننده همدیگر باشند.
جلودارزاده: با هر قضیهای میتوان چند نوع برخورد داشت. یک وقتی هست که وزیر زن گذاشته میشود اما زنها را از جامعه حذف میکنند و گاهی دفتر کوچکی به نام دفتر امور زنان هست که به اندازه یک وزارتخانه کار میکند، مانند زمانی که خانم شهلا حبیبی مسئولیت آن را به عهده داشتند. اگر وزارتخانهای تاسیس شود با قدرت سایر وزارتخانهها که این قضیه را دنبال کند که سهم زنان از قدرت به آنها داده شود و سهمشان از مسئولیت و مشارکت اجتماعی مشخص شود و زمینهسازیهای درست انجام شود کار بسیار مثبتی است. الان دختران و زنان ما آیندهای پیش رویشان نمیبینند و اینطور نیست که به روشنی مسیر پیش رویشان برایشان متصور باشد. ما الان به وزارت زنان برای این که این بسترها ساخته شود و فرهنگ ارتقا پیدا کند و در تفکر زنان امنیت و آرامش خاطر به وجود بیاید نیاز داریم چون شکلهای دیگر تجربه شده و فایدهای نداشته است.
کاری که دولت بعد باید برای بهبود وضعیت زنان انجام دهد چیست؟ چه اولویتهایی را دولت آقای روحانی باید مد نظر قرار دهد؟
جلودارزاده: یک کاری که الان انجام شده این است که کارگروهی تشکیل شده و برنامه پنج ساله پنجم را در تمام سطوح بازنگری کرده است. هر جایی لازم بوده که زنها حضور داشته باشند، در بخشهای سیاستگذاری، برنامهریزی، قانونگذاری و اجرا بازنگری شده و اصلاحیه برنامه پنج ساله پنجم الان به صورت یک لایحه آماده است که سریعا با شکل گرفتن دولت این اصلاحیه به مجلس برود. هنوز دو سال از برنامه پنجم مانده و اگر سریع این کار انجام شود حداقل در این دو سال منابع عمومی و ملی که در ستاد استانداریها باید تقسیم شود برای زنان هم سهمشان مشخص میشود و پروژههایی که میتواند سهم زنان باشد و به رفاه عمومی یا کارآفرینیشان کمک کند، به اجرا درمیآید. یک اتفاق دیگر هم که به آن اشاره شد و لازم است اتفاق بیفتد این است که در شوراهای عالی مانند شورای عالی اشتغال، شورای عالی کار، پول و اعتبار و شوراهای دیگر زنان ضور داشته باشند و بتوانند از الان برای برنامه ششم خیز مناسب را بردارند. اطلاع داشتن لازمه برنامهریزی است. اگر میبینیم این دوره هم برنامههای زنان از مشاغل خانگی و عفاف و حجاب فراتر نرفت، به این دلیل بود که اطلاع نداشتند چه اتفاقی در حال رخ دادن است و به همین کارها بسنده کردند.
رضایی: من هم عضو کمیتههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بودم که خانم جلودارزاده به آن اشاره کردند و زیر نظر کارگروه زنان تشکیل شد. در آنجا این قانون برنامه پنج ساله مورد بازنگری قرار گرفت و نظرات جامع و خوبی در این کمیتهها داده شد که امیدواریم به تصویب مجلس برسد و اجرایی شود. اما میخواهم این را هم بگویم که مهمترین کار برای آقای روحانی این است که دور بزنند برگردند سر جای اول، باید به جایی برگردیم که هشت سال پیش بودیم و دوباره مسیر را از آنجا شروع کنیم. در این صورت است که میتوانیم بگوییم هر روز یک گام برداشتهایم، رفتن در چالشهای موجود به جز گرفتاری و دست و پا بستن برای دولت آینده چیزی نخواهد داشت و چهار سال وقت ایشان را میگیرد.
جلودارزاده: هرجایی که یک حد و حدود بشری در دولت نهم و دهم ساخته شده، باید آنها را با حد و حدودی که خداوند قرار داده جایگزین کرد. وقتی حضرت امام میگویند زنان باید در مقدرات اساسی کشور دخالت کنند، این گفته جنبه الزامی برای مسئولان پیدا میکند و چطور آنها میخواهند زنان را از این مشارکت در امور جدا کنند؟
پیشبینی و خواسته شما درباره حضور زنان در کابینه و داشتن وزیر زن در دولت بعدی چیست؟
رضایی: به شدت امیدواریم که وزیر زن داشته باشیم چون ایشان وعده دادهاند که موانع حضور زنان در مسندهای مختلف را برطرف کرده و رفع تبعیض میکنند. من در این باره میخواهم یک گذر تاریخی داشته باشم به گذشته خودمان. زمانی که آقای هاشمی، خانم حبیبی را به عنوان اولین مشاور زن رییس جمهور انتخاب کردند، خانم حبیبی طرحی نو در انداخت و چیزی را که وجود نداشت ابداع کرد و هنوز این مراکز نتوانستهاند به قدرت آن مرکز برسند. مهم این است که ما به مسائل زنان با نگاه مجزایی از مسائل مردان نگاه نکنیم و نگوییم اگر بخواهیم یک مسئولیت را به زنان بسپاریم، حتما باید تجربه آن کار را داشته باشد، مسلم است که وقتی چنین فرصتی در اختیار آنها قرار داده نشده نتوانستهاند تواناییهایشان را نشان دهند. همانطور که ممکن است یک مرد را به عنوان وزیر انتخاب کنند که قبلا سابقه مدیریتی نداشته باشد اما به او اعتماد میکنند، این شجاعت را برای انتخاب یک زن هم داشته باشند. ما زنان فرهیخته و توانمند زیادی داریم، زنانی با توانایی بالقوه داریم که میتوانند بالفعل شوند و زنانی با تواناییهای بالفعل داریم که سالهاست کنار گذاشته شدهاند و میتوان آنها را دوباره وارد عرصه کرد.
جلودارزاده: امیدواری ما این است که حضور زنان در کابینه، از دولت قبل کمتر که نباشد هیچ، بیشتر هم باشد. حضور در کابینه مسالهای است که رقابت شدیدی برای آن وجود دارد و مخصوصا این که در هشت سال گذشته برای زنان توقف وجود داشته است. این که چقدر زنها میتوانند در این رقابت سخت پیروز شوند و به کابینه راه پیدا کنند بستگی به میزان تحقق وعدههای دولت و همچنین این دارد که چقدر الان این توانایی وجود دارد که آقای روحانی به وعدههایش عمل کند. برای ما امروز نجات کشور از هر چیزی مهمتر است و دوست داریم کشور نجات پیدا کند، ولی این را هم میدانیم که اگر از همه سرمایههای اجتماعی بحق و درست استفاده نشود، به نجات کشور نخواهیم رسید. هیچ مصلحتی بالاتر از حقیقت نیست و مصلحت نباید جای حقیقت را بگیرد. اگر حق زنان در مشارکت کشور ادا شود و این باور وجود داشته باشد و دولت آن را عملی کند، آرامش به جامعه برمیگردد. پنجاه درصد افراد جامعه زنان هستند و اگر دولت بتواند آنها را هم با خود همراه کند میتواند به راحتی از مشکلات عبور کند.
رضایی: ما زنان برجسته و توانمندی در تمام عرصهها داریم. من حتی انتقاد کردم از این که چرا در مذاکرات هستهای، به جای آقای جلیلی، یکی از زنان برجسته ما نرود با خانم اشتون مذاکره کند؟ چرا به بحث اتوبوس و دانشگاه که میرسد زنانه و مردانهشان میکنیم اما در بحث مذاکرات یکی از زنان توانمند را نفرستادیم با یک خانم مذاکره کند؟ آیا در انسانیت زن و مرد از هم جدا هستند که مردان را جزو رجل سیاسی محسوب میکنند و میتوانند رییسجمهور شوند و کارهای مهم انجام دهند و زنان نمیتوانند این مسئولیت را داشته باشند؟
اگر این دیدگاه وجود داشته باشد که در تمام عرصهها باید از حضور زنان استفاده شود. چرا روی مذاکره با خانم اشتون تاکید دارید؟
رضایی: به این دلیل که این فرصت خوبی بود که بتوانیم با حضور یک زن توانمند در این مذاکرات، در عرصه بینالمللی تاثیر مثبتی بر جا بگذاریم و به دنیا بگوییم زنان تحصیلکرده و توانمند بسیاری داریم اما از آن غافل شدیم. من سوابق سیاسی و تحصیلی خانم اشتون را مطالعه کردهام. ایشان چیزی از کمترین زنان سیاسی ما بیشتر ندارد اما مشکل اینجاست که در کشور ما از زنان در جایگاههای که میتوانند موثر باشند استفاده نمیشود و به پستهای کلیدی و مهم که میرسد فقط آنها را در اختیار مردها قرار میدهند.
45234
نظر شما