۰ نفر
۲۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۷:۲۰
به جای گوش‌هایم هم چشم دارم

او که به چارلز دیکنز معاصر مشهور شده، می‌گوید: همیشه می خواستم به جای نویسنده رمان یک شاعر باشم و هر گونه خیال‌پردازی نسبت به شخصیت های داستان هم از این علاقه برمی‌خیزد.

به گزارش خبرآنلاین، به گزارش خبرآنلاین، شماره نوروزی و آخرین شماره سال 92 دوهفته نامه خبری - تحلیلی «ســام» ویژه کتاب و کتابخوانی با یادداشت‌ها وگفتارهایی از «رویا تیموریان، رضا عطاران، نرگس آبیار، حسن فتحی، الهام حمیدی، بابک جهانبخش، علیرضا روشن، محمدحسین جعفریان و...» منتشر و روانه بازار کتاب شد. در این شماره پرونده ویژه‌ای درباره رابطه سینما و ادبیات در کشورمان درج شده که گفتگو با مازیار میری و نرگس آبیار در کنار پیشنهادهایی از حسن فتحی به چشم می‌خورد. همچنین گفتگویی مفصل و خواندنی با علی موذنی در این شماره درج شده که به بازگشت او به دنیای رمان بعد از فیلمسازی پرداخته. در این شماره گفتگو با رضا عطاران و رویا تیموریان در خصوص مطالعه و این روزهای خودشان نیز دیده می‌شود.

گفتگو با دونا تارت پدیده این روزهای دنیای کتاب در غرب با رمان «سهره» و همچنین ابوطالب مظفری در خصوص حال و روز فرهنگ و ادبیات در افغانستان امروز در کنار پیشنهادهای نوروزی برای مطالعه و لیست پرفروش‌های زمستان و تازه‌های بازار نشر از دیگر مطالب این شماره «سام» است.

سام را می‌توانید از کتابفروشی‌های معتبر تهران تهیه کنید؛ همچنین با پرداخت هزار تومان آن را از طریق سایت دکه 24 و به صورت الکترونیک دریافت کنند. اینجــــــــا

در بخشی از گفتگو با دونا تارت، چارلز دیکنز معاصر که با رمان تازه‌اش «سهره» خیلی‌ها را غافلگیر کرده است، می‌خوانیم:

به نظر می رسد مکان در تمام رمانهای شما بخش مهمی از داستان است. شمال شرق در تاریخ مرموز، جنوب در دوستان کوچک(کتابهای قبلی نویسنده) و حالا نیویورک و آمستردام در سهره؛ در آثارتان مکان چه تعریفی برای تفکرات و ذهنیات شما دارد؟

کتابهای من همگی با مکان‌ها شروع می شوند چون خودم تمام تجربیات زندگی را بر اساس مکانها به یاد می آورم و چون این کتاب هم مربوط به 20سال گذشته می شود به نظر می رسد آمستردام آن زمان باید تعریف شود. از نیویورک هم در دوران نوجوانی خاطراتی دارم و همیشه در حال ورود و خروج به آن بودم.

در کتاب هر شخصیت مثلاً بوریس دوست تئو به گونه ای یکباره وارد داستان می شود. ولی بعضی دیگر که ارتباط کمی با شخصیت اول دارند به صورت جاافتاده تری پرداخته می شوند. کمی درباره نوع نگاه به شخصیت های داستانهایتان بگویید.

من همیشه می خواستم به جای نویسنده رمان یک شاعر باشم و هر گونه تخیل پردازی نسبت به شخصیت های داستان هم از این علاقه برمی‌خیزد. به نظر خودم بیشترین دلیل نوشتن رمانهای بلند، علاقه به همراه و هم صحبت بودن با شخصیت های داستانها است و همیشه دوست دارم آنها را غیررسمی و غیر قابل پیش بینی به تصویر بکشم که انرژی خود را به خواننده منتقل کنند.

در تمام رمانهای شما شخصیت اصلی یا کسی که داستان را روایت می کند نوجوان یا کودک است. علاقه ای خاصی به روایت داستان از زبان کوچکترها دارید؟

برای من نوشتن از نگاه جوان‌ترها همان احساسی را دارد که اولین بار توانستم در کودکی کلمه ای را بخوانم. هیچ احساسی را با زمانی عوض نمی کنم که کتابها را با اشتیاق تمام می خواندم و از آنها لذت می بردم. حالا شما فرض کنید بتوانید این احساس را در آدم بزرگها هم زنده کنید. خوب کار بزرگی است. به نظر من هیجان داستان گویی همیشه از زبان کودکان بیشتر است و حتی داستان نوشتن درباره کودکان نیز هیجان بیشتری دارد چون آنها هنوز دارند دنیای اطراف را تجربه می کنند و مکان خاص خود را در آن احساس می کنند.

نثرهای شما همراه دقت و قدرت از ظرافت خاصی در بیان حوادث واقعی و حتی تخیلات غیر واقعی برخوردار است. به عبارتی اغلب حوادث و لحظات کتاب را می‌توان مشاهده کرد.

بله فکر می کنم. به عنوان یک نویسنده فکر می کنم به جای گوش‌هایم هم چشم دارم و بیشتر دوست دارم دنیا را با چشم‌هایم تجربه کنم. همه چیز را ببینم و آنطوری که می بینم روی کلمات بیاورم. در نوشتن داستان همیشه خود را جای یک تماشاچی می گذارم که صحنه های یک نمایش را از بیرون نگاه می کند.

درباره کلمات و واژه هایی که در روایت داستان استفاده می کنید به نظر می رسد خیلی حساس هستید؟

بله حتی در انتخاب هر کدام از کلمات از حسهای دیگرم مثل بویایی و لامسه نیز استفاده می کنم...(کمی خنده) این واژه ها کلمه به کلمه از احساسات من می آیند و فکر می کنم همین کلمات هستند که موجب موفقیت کتابها شده اند. شما در نوشتن یک داستان می توانید از هر کلمه ای برای بیان حوادث استفاده کنید ولی وقتی بخواهید احساسات مخاطب را تحریک کنید باید در انتخاب واژه ها دقت بیشتری داشته باشید. شاید بیشتر زمانهای نوشتن من صرف انتخاب همین واژه ها و حتی استعاره ها برای بیان داستان و شخصیت پردازی صرف شود.

در نوشتن داستانها و رمانها به خصوص تعریف مکانها، تحقیق و یا متون تاریخی را مطالعه می کنید؟

بهترین روش برای تعریف درباره یک مکان یا شهر سفر به آنجاست و خودت باید از نزدیک مکانهایی که می خواهی درباره آنجا بنویسی با چشمانت مشاهده کنی. البته قبل از نوشتن کتاب آخر کمی درباره تاریخ هنر و حتی تاریخچه کازینوهای شرط بندی در لاس وگاس تحقیق و مطالعه داشتم. ضمن اینکه من سالهای طولانی در نیویورک زندگی کردم و سفرهای متعددی به لاس وگاس داشتم ولی درباره آمستردام کتابهای زیادی خواندم و البته اطلاعاتم درباره این شهر و تاریخش خوب است.

در نوشتن کتابهایتان از ویراستار یا افرادی مثل آنها استفاده می کنید؟

البته در نوشتن این سه کتاب از بهترین ویراستاران ادبیات انگلیسی قرن بیستم و بیست و یکم یعنی گری فیکستون و مایکل پیچ کمک گرفتم. البته سعی می کنم قبل از دادن نوشته ای به ویراستار خودم همه چیز را تمام و کمال بنویسم.

در حال حاضر در حال خواندن چه کتابی هستید؟ به عبارتی کدام نویسنده را بیشتر می پسندید؟

کارهای گیلبرت هایت را بیشتر دوست دارم. تخیل آزاد نوشته لیونل تریلینگ نیز را تا همین اواخر می خواندم.


6060

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 345274

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 11 =