رهبری که پیشتاز گفت و گو و تعامل با جهان بود/ امام صدر می گفت آزادی را نباید برای رسانه ها محدود کرد

نشست خبرنگاران رسانه ها در موسسه امام موسی صدر با حضور خبرنگاران و اعضای موسسه امام موسی صدر در تهران و دکتر محمدعلی مهتدی، دکتر محمدرضا زائری و مهندس مهدی فیروزان برگزار شد.

به گزارش خبرآنلاین، حوراء صدر، مدیر موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر با تقدیر و تشکر از رسانه ها و خبرنگارانی که برای پوشش اخبار و مطالب مربوط به امام صدر همراه بودند، با ارائه یک پاورپوینت درباره منشور، اهداف و فعالیت های موسسه که از سال 1382 آغاز به کار کرده است، سخن گفت.

در ابتدای پاور پوینت جمله ای از امام موسی صدر نقش بسته که در هفتمین روز شهادت «کامل مروه» روزنامه‌نگار لبنانی می گوید: «آزادى، حقِ روزنامه‏ نگار است که جامعه ‏اش باید به او پیشکش کند. آزادى خدمتى است به روزنامه‏ نگار تا کار خود را به انجام رساند، و خدمتى است به جامعه تا همه چیز را بداند. صیانت از آزادى ممکن نیست مگر با آزادى. آزادى، بر خلاف آنچه مى‏ گویند، هرگز محدودشدنى و پایان‏ یافتنى نیست. در حقیقت، آزادىِ کامل عینِ حق است. حقى است از جانب خدا که حدى بر آن نیست.»

دختر امام موسی صدر در ابتدا با یادآوری جملاتی از امام صدر درباره رسانه، به اهمیت ارتباط با رسانه ها از نظر ایشان پرداخت و گفت: «امام موسی صدر هر وقت می خواست مسائل مهمی را بیان کند خبرنگاران را دعوت می کرد و در جمع آنها سخن می گفت یا به طور کلی حرف های مهم را تنها در حضور رسانه ها بازگو می کرد تا توسط آنها منتشر شود. به همین دلیل به اهمیت کار آنها و همچنین شرایط لازم برای حضور فعال و آزادانه باور داشت.»

حوراء صدر در ادامه به بخش هایی از منشور و اهداف موسسه اشاره کرده و سپس درباره مهمترین عنصر رفتاری و اندیشه امام موسی صدر چنین گفت: «امام صدر می گفت بهترین راه مقابله با اسرائیل، وحدت ماست! و اگر به امام مقاومت مشهور است به خاطر همین طرز فکرش و به کار بردن شیوه گفت و گو با دیگران است. امام صدر گفت و گو را در چند جهت در آن زمان آغاز کرد:

1. گفت و گوی درونی شیعیان ( برای حل اختلافات و دشمنی های میان قبائل و عشایر و رسیدن به یک پیمان مشترک، نهادسازی و تاسیس مجلس اعلای شیعیان)
2. تعامل با فرق اسلامی ( صحبت و دیدار با اهل تسنن، دروزی ها و علوی ها، ارتباط با مراکز علمی و دانشگاه های مربوط به فرق مختلف)
3. گفت و گو میان اسلام و مسیحیت (دیدارها و ارتباط های مختلف با مسیحیان و کشیشان، سخنرانی موعظه روزه در کلیسای کبوشیین)
4. گفت و گو در سطح ملی (در جنگ لبنان این عملکرد بسیار نمود داشت، امام به قولی 69 بار جنگ را به آتش بس کشاند و دوباره شروع شد)
5. گفت و گو با رهبران کشورهای اسلامی و عربی»

مدیر موسسه امام موسی صدر سپس به اقدامات عملی در راستای اندیشه «گفت و گو» در موسسه توضیح داد: «به دلیل فقر فرهنگ گفت و گو که امروز در جهان به خصوص در کشورهای اسلامی دیده می شود که منجر به بروز اختلافات و کشمکش ها شده است، پیشنهادی را مبنی بر تعیین روزی به نام «گفت و گو» در تقویم ملی به شورای فرهنگ عمومی داده شده است. با جستجوی ساده مشخص شد که هیچ روزی نه در تقویم بین المللی نه در تقویم ملی به این نام وجود ندارد، بنابراین پیشنهاد نام گذاری 30 بهمن ماه به نام «روز گفت و گو» به دلیل سالگرد موعظه امام موسی صدر در کلیسای کبوشیین در سال 1354 شمسی که اوج و قله تعامل و ارتباط امام با مسیحیان بود، داده شد. این سخنرانی از آن جهت بسیار حائز اهمیت است که در یکی از مناسک مسیحیان به یک روحانی مسلمان اجازه داده شده تا موعظه روزه را او بگوید، مشابه آن که از یک کشیش دعوت شود تا خطبه های پیش از نماز جمعه را بگوید.

موسسه در راستای نزدیک شدن به این فرهنگ ارتباطی امام موسی صدر و نیز عملی شدن آن، علاوه بر ایجاد «کانون گفت و گو» برای آموزش کارگاهی در این رابطه دیدارهایی را نیز با بزرگان فرقه ها و مذاهب دیگر در ایران داشته و با آنها به گفت و گو نشسته است. دیدار با کشیش سرکیسیان،اسقف اعظم خلیفه گری ارامنه، دیدار با نمایندگان ارامنه در مجلس، دیدار با مولوی عبدالحمید، مفتی اهل سنت و دیدار با دکتر خورشیدیان، رئیس انجمن زرتشتیان از جمله این ارتباط های عملی موسسه است.
برای ترویج اندیشه گفت و گو و نگاه و عمل امام موسی صدر نیز از سال گذشته درس گفتارهای ماهیانه موسسه با دعوت از افراد سرشناس و آشنا به این حوزه برگزار شده است. همچنین دو پرونده با عنوان «فقر گفت و گو» در مجله گفتمان الگو و «صدر گفت و گو» در مجله اندیشه پویا با همکاری موسسه منتشر شده است.»

خاطرات خبرنگار ایرانی که در لبنان حضور داشت و با امام موسی صدر و دکتر چمران در ارتباط بود

سخنران بعدی جلسه، دکتر محمد علی مهتدی، پژوهشگر مسائل خاورمیانه و خبرنگار سابق رادیو و تلویزیون ایران در لبنان بود.
محمد علی مهتدی در ابتدای سخنان خود از سابقه کار خبرنگاری در لبنان از سال 1353 تا 1368 یاد کرد و گفت: «من به عنوان مترجم در رادیو و تلویزیون ایران کار می کردم که به من پیشنهاد شد به دفتر کاری در بیروت ملحق شوم. از آنجا که قبلا و در دوره سربازی به دلیل هم خدمتی بودن با برادر دکتر چمران از ایشان و همینطور فعالیت های امام صدر در لبنان شنیده بودم، برای آشنایی و دیدار با این افراد از این پیشنهاد استقبال کردم و بیروت رفتم. پس از ورودم به لبنان در سال 1975 اتفاقاتی افتاد که منجر به درگیری و اختلاف و آغاز جنگ های داخلی لبنان شد. پس از جدی شدن جنگ، همه کارکنان دفتر از جمله خبرنگار و فیلمبردار و مدیر و ... آنجا را ترک کردند و تنها منِ مترجم باقی ماندم که مجبور شدم کار همه آنها را خودم به تنهایی ادامه دهم و در واقع به صورت تجربی خبرنگاری را یاد گرفتم.»

مهتدی در ادامه عنوان کرد: «من با سران فرقه های مختلف در لبنان درباره جنگ داخلی مصاحبه می گرفتم و به دنبال دیدار و گفت و گو با امام موسی صدر بودم. ساواک آن روزها در لبنان هم نفوذ داشت و مسائل را زیر نظر می گرفت، تا این که یک روز از طریق منصور قدر، سفیر ایران در بیروت به من هشدار داده شد که با موسی صدر دیداری نداشته باشم. من هم که جوان خام و با جسارتی بودم گفتم من کارمند وزارت خارجه نیستم که از شما دستور بگیرم و به عنوان خبرنگار می توانم با همه افراد گفت و گو بگیرم و زیر بار نرفتم. البته پس از آن دشمنی آنها با من هم شروع شد و بارها برای این که مانع کارهای من شوند دسیسه و توطئه کردند.»

او درباره خاطره اولین دیدار و مصاحبه اش با امام موسی صدر چنین توضیح داد:

«اما اتفاقات مختلف دست به دست هم داد تا در لبنان نتوانم به امام موسی صدر دسترسی داشته باشم و اولین دیدار ما در زمان برگزاری کنفرانس سران عرب در قاهره در هتل محل اقامت ایشان رخ داد. دیداری که برای من بسیار ماندگار شد. در قاهره پرس و جو کردم، گفتند ایشان در هتل هیلتون کنار رود نیل است. رفتم، گفتند که الان در اتاقشان نیستند. برای اینکه دیدار ایشان را از دست ندهم، یک گوشه ای نزدیک آسانسور منتظر ایستادم تا بیایند. ایشان آمد، و به سمت آسانسور رفت. من از دیدن هیبت ایشان خشکم زده بود و نمی توانستم حرف بزنم یا تکان بخورد. ایشان یک دفعه سرش را بلند کرد به طرف من و لبخندی زد و به فارسی گفت شما با من کاری دارید؟ خیلی برای من تعجب آور بود!

اول اینکه ایشان من را نمی شناخت و تا حالا ندیده بود. من هم که خودم را معرفی نکرده بودم و نگفته بودم که ایرانی ام. کسی هم نگفته بود به ایشان که فردی منتظر شماست. خب ایشان چرا برگردد به فارسی به زبان آن جوان بگوید که شما با من کاری دارید؟ و آن لبخند ایشان باعث شد که من از حالت انجماد در بیایم. جلو رفتم و خودم را معرفی کردم که من را دعوت کرد که به اتاق ایشان بروم.

لبخند امام صدر که من را از حالت جمود درآورد، همیشه شعر فرزدق درباره امام زین العابدین را به یادم می آورد. ماجرای گفته شدن این قصیده از این قرار است، وقتی هشام بن عبدالملک به مسجدالحرام می آید و می خواهد برود حجرالاسود را زیارت کند به دلیل شلوغی نمی تواند و مجبور می شود که یک گوشه ای بایستد. ناگهان می بیند که جوانی وارد مسجد شد و به طرف حجرالاسود رفت، مردم تا او را دیدند راه را باز کردند تا او به راحتی به حجرالاسود برسد و زیارت کند. هشام که خلیفه اموی بود با این که جوان را می شناخت تجاهل می کند و می گوید: من هذا؟ که می گویند او علی بن حسین بن ابی طالب است. فرزدق، شاعر معروف که آنجا بوده است عصبانی می شود و قصیده ای می گوید با این معانی که ای کسی که سوال می کنی جود و کرم در کجا رحل افکنده؟ من جوابش را دارم و بعد امام زین العابدین را معرفی می کند. و در بیتی می گوید که او خودش از حیاء سرش را پایین می اندازد و دیگران هم از هیبت او جرات نگاه کردن ندارند و سرشان را پایین می اندازند، هیچ کسی جرات نمی کند با او حرف بزند مگر این که او لبخند بزند.

امام صدر هم همین طور بود. همیشه سرش پایین بود و کسی هم که در مقابلش بود جرات نمی کرد در چشمانش نگاه کند. برای من که تجربه شد اگر لبخند نمی زد نمی توانستم کلمه ای حرف بزنم و ایشان با آسانسور بالا می رفت و دیداری هم صورت نمی گرفت. انگار که این بیت فرزدق شخصیت امام موسی صدر را نشان می داد.

به اتاق ایشان رفتیم و گفتم که در لبنان می خواستم یک برنامه تصویری درباره ریشه های جنگ لبنان تهیه کنم و با خیلی ها همچون رشید کرامی، کمال جنبلاط، کمیل شمعون و پییر جمیّل صحبت کردم، تنها شما مانده بودید که این اتفاق افتاد. برای من جالب بود که ایشان چطور به من اعتماد کرد؟ قاعدتا نباید اعتماد می کرد وقتی می دانست ساواک همه جا ایشان را زیر نظر دارد. ایشان بدون این که من بازرسی بشوم، و من را بشناسد به اتاقش برد. برای من خیلی عجیب بود و جز بینش باطنی ایشان تفسیر دیگری نداشتم. ایشان از نظر امنیتی اصلا حق نداشت به من اعتماد بکند. حداکثر اینکه می گفت در لابی بنشینم تا بیاید و با من صحبت کند.

بالاخره از ایشان خواستم که مصاحبه ای انجام دهیم و با همکارانم تماس گرفتم که بیایند. آن وقت ها که ویدئو نبود، فیلم های 8 میلیمتری می گرفتیم و می بردیم در لابراتوار ظاهر می کردیم. نوار صدا جدا بود، باید با دستگاه موویلا با فیلم سینک می شد. هر نواری هم که استفاده می کردیم 10 دقیقه بیشتر نبود. خلاصه شروع به سوال و جواب کردیم و دو حلقه فیلم گرفتیم بعد همکاران من رفتند و بحث ما ادامه پیدا کرد. همینطور صحبت کردیم از ایران، مسائل لبنان و ... . ایشان هم سیگار پشت سیگار روشن می کرد، من هم که خودم سیگاری بودم وقتی ایشان سیگار می کشید من هم می کشیدم، تا اینکه ساعت 1 نیمه شب شد و زیر سیگاری جلو ما هم پر شده بود. من اجازه مرخصی گرفتم و گفتم که من سیر نمی شوم از مصاحبت، اما شما به استراحت احتیاج دارید و رفتم.

فیلم این مصاحبه را بعدا به تهران فرستادیم تا با فیلم هایی که قبلا فرستاده بودم روی موویلا تدوین بشود و نریشن را هم من بفرستم. تا در این فیلم علل ایجاد بحران لبنان و راه حل های آن از زبان شخصیت های لبنانی گفته شود. اینجا هم ظاهرا فیلم را ظاهر کرده بودند، اما کسی پخش نکرده بود و سال ها در انبار مانده بود. انقلاب که پیروز شد. من هم به ایران برگشتم و جزو گروه واحد تحقیقاتی خبر بودم. یک روز به من گفتند مقدار زیادی فیلم اینجا هست که نمی دانیم چیست بیا اینها را ببین. در میان آنها ناگهان یک حلقه را که گذاشتم دیدم خود من هستم که با امام موسی صدر صحبت می کنم. اینجا مصاحبه به زبان فارسی هم بود. نوار صدا را هم پیدا کردیم که در اثر طول زمان کش آمده بود و سینک نمی شد و خیلی وقت گرفت تا درستش کردیم. آن وقت آقای فیروزان هم در صدا و سیما بود به ایشان گفتم که این فیلم را کشف کردم و چند بار از تلویزیون پخش شد.»

مهتدی در پایان سخنانش درباره نگاه امام صدر به رسانه ها و مطبوعات گفت: «امام موسی صدر به اهمیت رسانه آگاه بود و به ارتباط با آنها خیلی اهمیت می داد و هر خبرنگاری از هر رسانه ای که می آمد فرقی نمی کرد که موافق باشد یا مخالف، حتما به حضور می پذیرفت و با آنها گفت و گو می کرد. روزنامه مستقل النهار، مجله الحوادث که مهمترین مجله جهان عرب بود از جمله رسانه هایی بودند که اخبار و سخنان امام موسی صدر را منعکس می کردند. اما شاید مهمترین مصاحبه ایشان با روزنامه المحرّر بود. امام اعتقاد کامل به اهمیت کار رسانه و نقش آنها داشت، آنقدر که می شود به این موضوع فکر کرد که اگر در زمان واقعه غدیر خم رسانه هایی حضور داشتند که واقعه را به طور دقیق ضبط و ثبت می کردند بعدها این همه اختلاف و کشمکش به وجود نمی آمد.»

پس از پایان سخنان محمد علی مهتدی که روزهای بسیاری را در کنار امام موسی صدر و شهید چمران در لبنان گذرانده بود، از خبرنگاران حاضر در جلسه خواسته شد تا برای تعامل و همراهی بیشتر با موسسه از پیشنهادها و انتقادهای خود درباره کارها و عملکرد موسسه بگویند.

در پایان مراسم نیز از با اهدای چند نسخه از کتاب های منتشر شده سیره امام موسی صدر از خبرنگارن تقدیر شد و یک عکس یادگاری از این حضور و مراسم ثبت شد.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 445707

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =