وقتی جواد خیابانی از روز زلزله تا به امروز بیشتر ساعتهایش را در کرمانشاه گذرانده تا در تهران، وقتی خدیجه آزادپور مدال طلای خود در بازیهای آسیایی را میفروشد تا در سرپلذهاب بیمارستان بسازد، وقتی علی کریمی بیسر و صدا برای زلزلهزدگان تریلی تریلی کمک میفرستد و در یک کلام وقتی هر یک از ستارههای محبوب ورزش (چه فوتبالیها و چه غیرفوتبالیها) برای انساندوستی و ترویج فرهنگ کمک به هموطن بدون هیچ فراخوانی پیشقدم میشوند، به هر ورزشکار و ورزشدوستی حس غرور دست میدهد. ورزش حاشیه دارد، درست... رسانهها این حواشی را بازتاب میدهند، این هم درست، اما لابهلای تمام اخبار حاشیهای، همین انساندوستی و خیرخواهی ستارههای ورزش است که باعث میشود به این که سالها برای ورزش نوشتیم و تریبونی برای ورزشکاران و پل ارتباط میان آنها و طرفدارانشان بودیم، افتخار کنیم. این روزها چشممان از غم زلزله گریان و لبمان از انساندوستی چهرههای ورزشی خندان است اما با احترام به تلاش تمام این بزرگان ورزش، کاش قبل از پیش آمدن سختیها کنار هم باشیم. حتماً لازم نیست زلزلهای بیاید تا ورزشکاران ثابت کنند از جنس مردمند. برای مردمی بودن، همین که خودشان را کنار مردم ببینند نه دور از آنها، کافی است...
حتماً خود ورزشکاران هم تأیید میکنند که هر چه نداشته باشیم، مردم خوبی داریم؛ عجب مردم خوبی داریم.
* این یادداشت در سرمقاله سهشنبه ۲۸ آذر روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.
نظر شما