تیتر سه وبلاگها
-
پلی به همه عناصر گمشده
نمیدانم. چگونه میتوان کمتر از این گفت؟ زمانی، طرحی نوشته بودم برای یک فیلمنامهی بلند.
-
شهاب حسینی و حرفهای متضادش
شنبه گذشته، آقای شهاب حسینی، این بازیگر نازنین در نشست خبری فیلم «شین» حاضر شد و البته کمتر از فیلم خود سخن گفت.
-
کارناوال اشک!
فقط اتفاقی ساده نبود. پروندهی قتل میترا استاد، به تنهایی ابعاد فاجعه را جابهجا کرد.
-
نژاد، ملیت و جام جهانی فوتبال
من از ارادتمندان علی مطهری نماینده نازنین مردم تهران هستم از آن رو که معتدل و معقول مینماید، دور از حاشیه و هیاهوی جناحهای سیاسی است، متشخص و دلیر است و همیشه کوشیده انعکاس صداهای خاموش جامعه باشد، امری که او را در موقعیت خود منحصر و برجسته جلوه میدهد منتها چند روز پیش، در سایتهای خبری، اظهارنظری از ایشان منتشر شد که گویا نشان از سوءتفاهمی بالنسبه همهگیر داشت.
-
شیر بییال و دم و اشکم!
عقل سلیم -اگر باشد- سانسور را در چهارچوب محدود و معینی میپذیرد و اهل معرفت اذعان دارند که محصول ترکیب عقل سلیم و چهارچوب و هدفمندی، میتواند سودمند باشد.
-
گربهای در صفحات مجازی داغ!
حرف زدن با این حضرات هیچ فایدهای ندارد اما بگذارید دوباره امتحان کنیم. ماجرا از این قرار است که یک حیوان خانگی میمیرد. صاحبش تصویری از او در محیط مجازی میگذارد و با جملاتی عاطفی، غصهی خود را بروز میدهد.
-
نوبت همشهری معتدل است
با انتخاب شهردار جدید، آقای «کسری نوری» به عنوان سرپرست موسسه همشهری منصوب شد. هنوز جوهر حکم ایشان خشک نشده، گروهی به فغان آمدهاند و کف به لب آوردهاند که چه و چه. از این قبیل است یادداشتی که در فضای مجازی منتشر شده و انتصاب آقای نوری را تجلی «بازگشت تفکر تکفیری داعشی» معرفی میکند و «افتادن همشهری را در چنبره قدرت چنین تفکری، آغاز فاجعهای مصیبتبار» میداند.
-
در حاشيه روز خبرنگار
فیلم فانتزی و کاسه آش!
آمبولانس جلوی بیمارستان ترمز میزند، بیمار را با شتاب روی برانکارد میگذارند و با سرعت به سمت اورژانس میبرند. یکنفر فریاد میزند: «دکتر! دکتر!» پرستاری جلو میدود و به همکارش فرمان میدهد: «زود برو دکترو پیج کن. مورد اورژانسی داریم!»
-
دلواپسان بدلی و فعالان فرهنگی تقلبی!
از امیر تتلو و بهنوش بختیاری به عنوان فعال فرهنگی تجلیل شد. سیدعبدالجواد موسوی معتقد بود که این جشن، فاجعه بوده. او از من، از دیگران و از خودش میپرسید که منتهای هنر انقلاب همین بود؟ اصولگرایی یعنی همین؟! من با او موافقم البته این ماجرا را از زوایه ای دیگر نگاه میکنم.
-
ترکمانچای، پیروزی محض در عین شکست!
صلح و جنگ، به بهانههای مختلفی رخ میدهند اما یک وجه مشترک بیشتر ندارند. در ادبیات سیاسی، شاید تعابیری مثل صلح، ترک مخاصمه، پیمان عدم تخاصم، نه جنگ و نه صلح و آتشبس فوری بر وضعیتهای متفاوتی دلالت داشته باشند اما در واقع، صورتهایی متنوع از صلحاند.
-
جریانی که به عقل خودبنیاد اصالت میدهد
آدم از همان بچگی یاد میگیرد که موقع راه رفتن، باید یکی از پاهایش روی زمین باشد و الا خدا عالم است که چه اتفاقی خواهد افتاد. لطیفهای که طی آن، معلم از دانشآموز میخواهد که یک دست و دو پایش را بالا ببرد ناظر به همین معناست.
-
آتشبس!
جنگ و صلح! آقایان توکلی و زاکانی پیشنهاد آتشبس دادند (یکشنبه11تیر) شاد شدم. این خبر مرا به کودکی برد. وقتی بچه بودیم فراوان پیش میآمد که با همسن و سالهایمان دستبهیقه شویم. اما این دعواها چند ویژگی جالب داشت...
-
آه از سپهر بیخورشید...
آقای علیعسکری ریاست محترم رسانهی ملی در توئیت خود نوشتهاند که برنامهی بیستوسی از جذابیت «آمیخته به طنز» فاصله گرفته و «حالا وارد حواشی شده و نگاه منفی به وقایع دارد» در انتهای پیام خود نیز افزودهاند: «این رویه باید تغییر کند»/ ۴/۴/۹۶
-
نماز، ماشین و باقی قضایا...
«پارک مقابل مساجد آزاد است... تابلوهای توقف ممنوع و حمل با جرثقیل که مقابل مساجد بودند جمعآوری شدند/ مهر/۲۵خرداد۹۶» این مطلبی است که رئیس پلیس ترافیک شهری تهران گفته. تصمیمی که ربطی به وضعیت ترافیک شهری، ارتقای دانش ترافیکی شهروندان یا ریشهکنی معضل کمبود پارکینگ ندارد...