تیتر سه وبلاگ‌ها

  • آقای پوراحمد دست شما روی نبض ما بود

    آقای پوراحمد دست شما روی نبض ما بود

    کیومرث پوراحمد امروز در کمال ناباوری درگذشت، او از جمله کارگردانانی بود که در برهوت خلق اثر در اواخر دهه شصت - برای ما متولدین دهه ۵۰ و ۶۰ که زیر سایه جنگ بزرگ شده بودیم- قصه‌های مجید را ساخت تا عصر جمعه‌های ما مشتاقان را با مجید و مادربزرگش بسازد.

  • یادی از حمید سمندریان؛ ایستاده در آستانه دریا و افق

    یادی از حمید سمندریان؛ ایستاده در آستانه دریا و افق

    چه کسی می‌توانست چون او اثری را بر روی صحنه زنده کند، آن قدر قدرتمند که مخاطبانش سال‌ها سال بعد وقتی صحبتی از تئاتر می‌شود، او و آثار او را به یاد بیاورند.  

  • روایتی متفاوت از طبقه متوسط

    روایتی متفاوت از طبقه متوسط

    «گیتی همسر علیرضا» به کارگردانی حمیدرضا هنری، روایت سینمایی زنی است (گیتی) که در کودکی پاهایش آسیب‌دیده و امروز با عصای زیربغل، استاد دانشگاه است. مقاله او و گروهش در یکی از معتبرترین سمپوزیوم‌های بین‌المللی پذیرفته‌شده است. او و گروهش، خوشحال از این موفقیت هستند و خود را برای ارائه آن مقاله آماده می‌کنند؛ اما در همین روزها، همسرش (علیرضا) بنا بر توصیه روانشناس، راز کابوس‌های شبانه‌ای را که می‌بیند، با گیتی در میان می‌گذارد و ناخواسته و ندانسته راز دیگری هم از زندگی سابق علیرضا بر آفتاب می‌افتد، تنش، با آگاهی آدم‌ها از لایه‌های زیرین شخصیت‌­های مقابل‌شان آشکار می‌شود.

  • مانستر در درون ماست

    مانستر در درون ماست

    نمایش «مانستر» که در سالن صنوبر تئاتر شهرزاد روی صحنه رفته، اثر گروهی جوان و خوش آتیه است؛ قصد تحلیل نمایشنامه را ندارم، پرسش بزرگی در ابتدا مطرح می­‌شود و آن این‌که چرا نویسندگان جوان برای پیشبرد ایده‌شان نیاز دیده‌­اند تا بستر و فضای رویداد نمایشنامه را به خارج از ایران منتقل کنند، قصه در آمریکا اتفاق می‌افتد.

  • تختی فقط طلا نمی‌آورد، او غرور شکست خورده ما را ترمیم می‌کرد

    تختی فقط طلا نمی‌آورد، او غرور شکست خورده ما را ترمیم می‌کرد

    نمایش «تختی در اتاق ۲۳ هتل آتلانتیک» نوشته و کار تینو صالحی، روایتی است از رویاهای جهان‌پهلوان پس از مرگ. روایت­‌ها، خیالات و کابوس‌­هایی که از زندگی نشات گرفته و در خانه­ ذهنش نشسته‌­اند، غلامرضا تختی روی تخت اتاق ۲۳ هتل، بی­‌جان افتاده است؛ اما این خیالات، زندگی، مرگ و پس از مرگ او را روایت می‌­کنند.

  • آسمان در اعماق ویرانی خواهد گریست

    آسمان در اعماق ویرانی خواهد گریست

    این روزها به‌اجبار کرونا، نمایشگاه‌ها را باید در صفحات مجازی دید، اگرچه حس و حال آثار با همان کیفیت که هنرمند آفریده است فاصله دارد و گاهی جزئیات در این انتقال‌ها دستخوش تغییر می‌شود؛ اما امکان بازدید فراگیر ایجادشده و انحصار مخاطب خاص، گالری و شهر، شکسته و ارتباط هنرمند وسعت یافته است.

  • کرونا، کتاب و معنای زندگی

    کرونا، کتاب و معنای زندگی

    این روزها وقتی سر برمی­‌گردانی، بی‌­حوصلگی و ملال، گریبانت را می­‌گیرد. درگیری ذهنی با این بیماری غریب که یقه‌گیر همه عالم و آدم شده، تقریباً تمام‌وقت است (چه زمانی که آمار جان‌باختگان را می‌خوانیم، چه زمانی که مراکز علمی راه­ حلی را خبر می‌­دهند.)

  • روایت درهم‌تنیده عشق و جادو؛ قدرت و خرافه

    روایت درهم‌تنیده عشق و جادو؛ قدرت و خرافه

    رضا صابری استادی است که چراغ تئاتر شهرستان را عمری است با تمام سختی و دشواری زنده نگه‌داشته و استاندارد کارهایش ملی و گاه فراتر از آن است. مردی که بیش از ۵ دهه بی‌وقفه زندگی و کارش تئاتر است .

  • فرش قرمز ابتذال روی خط خون

    فرش قرمز ابتذال روی خط خون

    نمایش «هیچ‌چیز جدی نیست» که این روزها در سالن استاد سمندریان مجموعه تئاتر ایرانشهر اجرا می‌شود، کاری از مسعود دلخواه است بر اساس نمایشنامه‌ای از رچ اورلاف.

  • روایت و راوی حیرت

    روایت و راوی حیرت

    سخت‌ترین کار برای من نوشتن از رضا رستمی است، چرا که ما دوست و رفیق روزهای سخت بودیم.

  • کشتار روزمرگی در جمعه کشدار

    کشتار روزمرگی در جمعه کشدار

    «جمعه مثل یک سال می­مونه صبحش مث بهاره، ظهرش مث تابستون، عصرش پاییز و غروبش زمستون» این تکه از دیالوگ مرد دوچرخه‌ساز، جان‌مایه نمایش «جمعه‌­کشی» است. جمعه‌ها تمام نمی‌شوند و لحظه‌لحظه‌اش تکرار می‌شود.

  • دوچرخه؛ عشق و انقلاب

    دوچرخه؛ عشق و انقلاب

    نمایش «پستچی پابلو نرودا» که علیرضا کوشک جلالی نوشته و کارگردانی کرده است و در تئاتر ایرانشهر اجرا می‌شود، اثری است برگرفته از رمانی به همین نام نوشته آنتونیو اسکارمتا که در لابه‌لای زندگی عاشقانه یک جوان پستچی که برای «پابلو نرودا»ی شاعر نامه می‌برد و می‌آورد، یک دوره و بستر تاریخی معاصر آمریکا جنوبی و کشور شیلی را بررسی کرده و بازگو می‌کند.

  • جیرجیرک و روایت این زمستان سیاه

    جیرجیرک و روایت این زمستان سیاه

    نمایش «اژدهای طلایی» در یک رستوران چینی، تایوانی و... که می‌تواند هر جایی باشد؛ توکیو، تهران، پکن و... می‌گذرد. در این نمایش شبی و ساعتی از کار مردان و زنان کارگر آشپزخانه، مهمانان، همسایه‌ها و حتی مورچه و جیرجیرک حواشی این رستوران روایت می‌شود. نمایشنامه به سیاق آثار کلاسیک (سه‌پرده‌ای رایج) نیست که هرکسی حرف خودش را بزند و در خلال گفتگوی آدم‌ها شخصیت‌پردازی رایج اتفاق بیفتد و درام شکل گرفته تعلیق ایجادشده و نمایش پیش برود؛ در این نمایشنامه هر آدمی بخشی و تکه‌ای از موقعیت و شخصیت دیگری را روایت می‌کند و نمایشنامه در قالبی تودرتو به هم پیوست خورده، شخصیت‌ها ساخته و شناخته می‌شوند.

  • تحلیل اشتباه طناز طباطبایی و بهناز جعفری از شخصیت‌های «جنایات و مکافات»

    تحلیل اشتباه طناز طباطبایی و بهناز جعفری از شخصیت‌های «جنایات و مکافات»

    رضا ثروتی، این بار سراغ رمان «جنایت و مکافات» رفته و آن را بازنویسی، طراحی و کارگردانی کرده و در تالار وحدت به صحنه برده است. این تجربه رضا ثروتی، تجربه موفقی نیست چراکه او در تبدیل، اقتباس، آدابته یا هر اسمی که می‌خواهید رویش بگذارید، موفق نیست. برای اقتباس صحنه‌ای از یک رمان جاندار، مهم این است شما کجای ماجرا ایستاده‌اید و چه می‌خواهید از دل آن اثر بیرون بکشید.

  • تغییر هویت کارگران در «ماشینری»

    تغییر هویت کارگران در «ماشینری»

    در حاشیه هیاهوی جشنواره تئاتر فجر در سالن کوچک خانه نمایش اداره تئاتر نمایش «ماشینری» که اثری کارگاهی و دانشجویی است، اجرا می‌شود.

  • مهرداد بذرپاش شاید به همراه اول برود

    دمیدن در بوق تبلیغات

    فرجام ۸۶ میلیون شماره تلفن همراه اول شاید به دست مردی بیفتد که ۸ ماه و ۶ روز هم مدیریت علمی در یک مجموعه نداشته است. مهرداد بذرپاش امید جوان اصولگرایان تندرو برای روزهای مبادا، مردی که حلقه مشاوران جوان محمود احمدی‌نژاد در شهرداری تهران را پی ریخت و با مدیریت بی‌ضابطه و بی‌ربط در فرهنگسرای خاوران خودی نشان داد، این مهم درمیان مدیریت به‌هم‌ریخته شهرداری تحت امر محمود احمدی‌نژاد کار کوچکی نبود. عجیب‌تر آن که سال‌ها بعد بذرپاش با ۲۷۰ هزار رأی به مجلس شورای اسلامی راه یافت تا هم‌چنان مدافع بی‌چون‌وچرای کسی باشد که در دولتش مدیریت یکی از بزرگ‌ترین کمپانی‌های تولید خودرو را به او دادند. احمدی‌نژاد بذری که در حلقه مشاورانش کاشت با حمایت‌هایی ریشه‌دار در مجلس برداشت کرد.

  • نگاهی به نمایش «آمیز قلمدون» نوشته اکبر رادی به کارگردانی هادی مرزبان

    خستگی ذات این زندگی است

    آقای شکوهی کارمند دون‌پایه بازنشسته‌ای نیست که مورچه‌وار برای خودش چیزکی دست‌وپا کرده باشد تا زندگی کند. آقای شکوهی، شکست شکوه آدمی است که در سیستم ماشین‌وار خرد و خورده می‌شود.

  • لوور کوچک‌ در تهران؛ گفت‌وگو و جنگ تمدن‌ها در پاریس

    شاید بتوان انتظار داشت که نوجوانی به موزه لوور بیاید و با ابوالهول مصری سلفی بگیرد اما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم در سطح کلان هم همین نگاه گذرا به تاریخ ملت‌ها وجود داشته باشد. اگر ملت‌ها را آن‌چنان‌که هستند نپذیریم و انتظار داشته باشیم آن‌ها آن‌گونه باشند که ما می‌خواهیم، در جهان مدرن دچار اشتباه کلان می‌شویم.

  • سنمار؛ روایت حکیمی که ساخت، حاکمی که کشت

    نگاهی به نمایش «مجلس قربانی سنمار»

    سنمار؛ روایت حکیمی که ساخت، حاکمی که کشت

    سنمار بیغوله‌ای را کاخ بلند ساخت به‌اندازه رؤیا خود، حال‌آنکه دیگران در کوته اندیشی خود راضی بودند. جدال همین است، نعمان وسوسه بلند‌ پروازانه‌ای دارد فراتر از آنچه هست؛ اما نمی‌خواهد به آن اندازه که لاف بزرگی می‌زند بزرگ و بزرگوار باشد.

  • نگاهی به نمایش دیابولیک: رومئو و ژولیت

    خشونت، عشق و انتقال قدرت

    در گرماگرم این خاک‌سپاری و نبش قبر و بر خاک ماندن جنازه، مسئله دیگری درمی‌گیرد؛ جانشینی. چه کسی وارث این جنگ بی‌پایان خواهد بود و ریاست این تشکیلات فساد را به دست می‌آورد. تنش جانشینی و انتقال قدرت در هر دو سو مطرح است. منازعه نیروهای هر دو گروه برای به دست آوردن قدرت در زیرپوست هر دو گنگ برای جانشینی در جریان است.

  • نگاهی به نمایش یک دقیقه و سیزده ثانیه

    خواهران درد، مادران رنج

    کارگردانی شهرام گیل‌آبادی اما تحسین‌برانگیز است، یک کارگردانی فنی و سلامت. اول اینکه من مخاطب را روی زمین سالن می‌نشاند تا فرصت نگاه از بالای من مخاطب به آدم‌های نمایشش که گورخواب هستند را بگیرد. من مخاطب مجبور باشم گردنم را بالا بگیرم تا آدم‌های نمایش را ببینم، این میزانسن حرکتی ستودنی در راستای هدف اثر است.

  • نگاهی به نمایش «فانوس‌های تاریک در گذرگاه خورشید»

    ظهر عاشورا و تغییر مؤلفه‌های قدرت

    آن چه در اثر مطرح می شود این است قدرت تحول محتوایی یافته است و دیگر نیزه برای حکومت پاسخگو نیست. با قتل و حبس و زندان مخالفان هیچ‌ قدرتی نمی‌تواند برقرار بماند. قدرت در اقناع اجتماعی است. نمادهای اقناعی می‌توانند هنجار یا ناهنجاری قدرت باشند. باید این درس تاریخ را صاحبان قدرت بپذیرند؛ اما شمر و عبیدالله و ... درکی از این مفهوم قدرت ندارند و تنها به جانشینی از سر لذت و خودخواهی می‌اندیشند.

  • روال عادی یک زندگی غیرعادی

    نگاهی به نمایش روال عادی به کارگردانی دکتر محمدرضا خاکی

    روال عادی یک زندگی غیرعادی

    نمایش «روال عادی» نوشته «ژان کلود کاری‌یر» به کارگردانی «دکتر محمدرضا خاکی» در سالن استاد سمندریان مجموعه ایرانشهر به روی صحنه است و «مسعود دلخواه» و «کورش سلیمانی» بازیگران این اثر هستند.