حفظ حجاب باعث شد سه بار از دانشگاه اخراج شوم

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، طاهره لباف در ابتدا با بیان اینکه در خانواده‌ای مذهبی تربیت شده است، مطرح کرد: در آن زمان بین خانواده‌های مذهبی فرستادن دخترها به دبیرستان رایج نبود زیرا معلم‌ها مرد بودند و اغلب اردوهای مختلط دخترها و پسرها برگزار می‌شد اما پدر من همیشه مشوق درس خواندن من بود. همچنین محیط زندگی ما محیط زور و اجبار نبود؛ پدر و مادرم فلسفه حجاب را برای ما توضیح می‌دادند و ما می‌دانستیم از سن نُه سالگی باید حجاب داشته باشیم.

وی در پاسخ به این پرسش که نگاه حاکمیت آن زمان به تحصیل خانم‌ها چگونه بود، گفت: مقایسه درصد باسوادهای آن زمان با بعد از انقلاب بیانگر این است که آن زمان فکر می‌کردند کسانی می‌توانند درس بخوانند که مقید به مسایل مذهبی و حجاب نباشند.

این دانشجو درباره شروع به تحصیل با وجود حجاب تصریح کرد: من در رشته ریاضی محض دانشگاه شیراز قبول شدم. همان روز ثبت‌نام تمسخرها و اذیت‌ها نسبت به من که حجاب داشتم، شروع شد. هرباری که به من سخت می‌گذشت به این فکر می‌کردم که باید محیطم را عوض کنم.

لباف در پاسخ به این پرسش که آیا دانشگاه حضور شما به عنوان تنها فرد محجبه را تاب آورد، عنوان کرد: تالار شمس در دانشگاه را ساواکی‌ها آتش زدند و این را به اسم بچه‌های انجمن اسلامی گذاشتند؛ بعد از ترم اول اعتصابی در دانشگاه صورت گرفت و پس از آن چند نفر از پسرها را زندانی کردند و من را چون از اعضای انجمن اسلامی بودم، اخراج کردند و به من گفتند که به درد کلفتی می‌خورم!

وی درباره احترام به افکار در زمان حکومت پهلوی گفت: بعد از اعتصابات من در صف اتوبوس بودم که با لگد رئیس دانشگاه (که پسرخاله شاه بود) به داخل جوب افتادم. آن زمان فروشگاه فردوسی هم به زنان چادری اجازه ورود نمی‌دادند.

این دانشجو با بیان اینکه بعد از اخراج نتوانسته است به شهر خود بازگردد و وقایع را برای خانواده‌اش تعریف کند، اظهار کرد: در شیراز درس خواندم و مجددا کنکور شرکت کردم و در دانشگاه مشهد قبول شدم که اوضاع از دانشگاه شیراز خیلی بهتر بود.

لباف که فعالیت‌های سیاسی و مسایل مربوط به دانشگاه را با شهید هاشمی‌نژاد مطرح می‌کرد، ‌ در اعتصابات دانشگاه مشهد شناسایی و به علت فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه اخراج شد. وی افزود: پدرم نمی‌دانست چه فعالیت‌های سیاسی انجام می‌دهم اما آقای هاشمی‌نژاد را می‌شناخت و ایشان را قبول داشت.

وی یادآور شد: بعد از اخراج به منزل آقای هاشمی‌نژاد رفتم و ایشان از اخراج من بسیار ناراحت شد اما من گفتم باز هم کنکور می‌دهم و این بار برخلاف علاقه‌ام که ریاضیات بود، عمل کردم و برحسب نیاز جامعه به رشته پزشکی دانشگاه اهواز رضایت دادم و تخصص خود را در حوزه زنان گرفتم.

این دانشجو که در جریان اعتصاب دانشجویان برای جلوگیری از بازدید شاه از دانشگاه حضور داشت، مطرح کرد: ابتدا نیروهای گارد تلاش کردند ما را متفرق کنند و در میان جمعیت ما فقط مذهبی‌ها نبودند؛ بعد که متفرق نشدیم به ما حمله کردند و من از ضربه‌ای که یکی از نیروها به سرم زد، به بیمارستان منتقل شدم.

وی ادامه داد: به محض رسیدن به تهران به منزل پدری‌ام رجوع کردم اما متوجه شدم که خانه در محاصره است و پس از آن هر ۲۴ ساعت در یک مکان ساکن می‌شدم تا نیروها متوجه جای ثابتم نشوند. ابتدا گمان می‌کردم به دلیل اعتصابات اهواز به دنبال من هستند اما پس از بازداشت برادرم در اصفهان به جرم پخش اعلامیه، خانه از محاصره درآمد.

طاهره لباف درباره بازگشت به دانشگاه اهواز بیان کرد: بعد از بازگشت به دانشگاه مقابل در ورودی دستگیر شدم و ۱۸ ساعت تحت بازجویی بودم؛ در زمان تحصیل به معدل بالاها اجازه ادامه تحصیل در تهران داده می‌شد و من جزو آن افراد بودم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: ما در ابتدای انقلاب ۵۷ در کل ایران ۱۱۸ متخصص جراحی زنان و زایمان داشتیم که از این تعداد فقط ۱۲ نفر خانم بودند که یا در خارج از کشور تحصیل کرده بودند و یا وابسته به دربار بودند اما الان بالغ بر چهارهزار نفر جراح زن خانم داریم.

فصل دوم برنامه ترکیبی «جان‌وطن» با اجرای پرهام عمرانی در ایام دهه فجر در ۱۱ قسمت ۳۰ دقیقه‌ای از ۱۲ تا ۲۲ بهمن هر روز ساعت ۱۷ روی آنتن شبکه سه سیما می‌رود.

۵۷۲۴۷