ميگويد: در يك خانه كوچك روستايي زندگي ميكنيم و وضعيت اقتصادي خوبي نداريم اما با اين وجود خداوند را شكر ميكنم. من 9 فرزند داشتم اما دو كودكم بر اثر بيماري فوت كردند و دوست دارم فرزندان بيشتري داشته باشم. از دارايي دنيا فقط 16 رأس گوسفند دارم كه پسرم آنها را براي چرا به دشت و كوه ميبرد و با شير و گوشت اين گوسفندان زندگي ميكنيم.
مادر چهل ساله ميگويد: به خاطر شرايط بد مالي دوست ندارم بچههاي زيادي داشته باشم اما اگر شوهرم باز هم بچه بخواهد، مخالفتي نميكنم. اين يك خبر است كه در ضميمه «شوك» ايران آمده است. قوانين حمايت از «بچهآوري»، مسئوليتهاي حمايتي نهادهايي مانند بهزيستي، امداد، حمايتهاي خاص از سوي نهادهايي كه بودجههايي ويژه براي حمايت از خانوارهاي كم برخوردار، داراي امكانات و ميز و صندلي و ماشين و بودجه، دفتر و دستك هستند، كجايند؟ اصلاً همه اينها را من ول ميكنم چون ميترسم «علي»آقاي گزارش ما به سن پدرش برسد هنوز مسائلي حل نشده باشند. آقاي وزير بهداشت كه شايستگي خود را در حل مسائل «جهادگونه» حل كرده است. منظورم دكتر هاشمي عزيز است ميدانم به ايشان ربط مستقيم ندارد و «بهزيستي» به غلط از وزارتخانه ايشان جدا شده است، يك تلفن بزنند به فرمانداري، رئيس بخش و... حاجآقا خضري هم بشود يك مثال کمپین، چه اشكالي دارد.
نظر شما