۰ نفر
۲۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۲

پسر شرور که به اتهام قتل زن و مرد جوانی بازداشت بود، پس از 5 ماه راز جنایت را فاش کرد.

روزنامه ایران در این باره نوشت:
رسیدگی به این جنایت هولناک از نیمه شب 28 شهریور همزمان با کشف اجساد زن و مرد جوانی در خانه‌ای اجاره‌ای واقع در جنوب تهران در دستور کار بازپرس و کارآگاهان جنایی پایتخت قرار گرفت.

مرد صاحبخانه که نیمه شب از باز بودن در خانه مستأجرش متعجب شده بود، با عجله خود را به طبقه پائین رساند، اما در اوج ناباوری با اجساد فریده - 25 ساله - و مرد ناشناسی روبه‌رو شد و بلافاصله پلیس 110 را خبر کرد.

بازپرس شهریاری و تیم ویژه تحقیق که در محل جنایت حضور یافته بودند، در نخستین تحقیقات دریافتند فریده یک ماه قبل همراه مرد جوانی به نام هادی - که مدعی بود شوهرش است - خانه را اجاره کرده بود. اما به علت رفت‌و‌آمدهای مشکوک، استعمال مواد مخدر و اعتراض همسایه‌ها، صاحبخانه از مستأجرانش خواسته بود هرچه سریعتر خانه را تخلیه کنند.

بدین‌ترتیب کارآگاهان بلافاصله هادی را شناسایی و دستگیر کردند، اما وی منکر اطلاع از قتل شد و گفت: «از یک ماه قبل برای ترک اعتیادم در کمپ بودم تا اینکه فریده گفت صاحبخانه خواستار تخلیه خانه شده است. از آنجا که 5 میلیون تومان پول رهن خانه را من داده و قولنامه نیز به اسم خودم بود، به برادرم وکالت دادم تا به بنگاه برود و قرارداد را فسخ کند، اما از بقیه ماجرا بی‌خبرم.»

با توجه به اظهارات هادی، کارآگاهان به تحقیق از برادرش پرداختند، مهدی هم ضمن تأیید حرف‌های برادرش در حالی که منکر قتل بود، گفت: روز حادثه همراه دوستم بهزاد به خانه فریده رفتیم، اما او قولنامه را نداد و مدعی شد قولنامه در بنگاه است. بعد از خداحافظی بهزاد از همان شب ناپدید شد.

به گفته سرهنگ عباسعلی محمدیان - رئیس پلیس آگاهی تهران - بدین‌ترتیب ردیابی‌های تخصصی برای دستگیری بهزاد آغاز شد و سرانجام او در شرق تهران به دام افتاد.

بهزاد که ابتدا منکر هرگونه دخالت در قتل بود، پس از 5 ماه بازجویی و تحقیق سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: «روز حادثه وقتی همراه مهدی به خانه فریده رفتیم، او قولنامه را نداد، از آنجا که قبل از آن نیز چند بار به خانه‌اش رفته بودم و می‌دانستم قولنامه نزد اوست، مخفیانه کلید در را برداشتم. همان شب دوباره به خانه فریده برگشتم، اما وقتی در را باز کردم مرد جوانی را دیدم که بعدها متوجه شدم میوه‌فروش دوره‌گرد است و برای مصرف مواد به خانه فریده آمده است. هر دو نفرشان آنقدر مواد کشیده بودند که قادر به حرکت نبودند. با این حال وقتی فریده سر‌و‌صدا راه انداخت، با آنها درگیر شده و هر دو را خفه کردم و با عجله فرار کردم.
56181

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 130674

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 15 =