محمد تقوی

محمد تقوی*: شاید بهترین حالت برای اقتصاد دور شدن اندیشه های سیاسی(با محوریت در اختیار گرفتن هر چه بیشر قدرت) از شاخص ها و سطوح تصمیم گیری برای اقتصاد باشد. چون در شرایطی که نیروهای سیاسی از اقتصاد در جهت رسیدن به مقاصد خود(مقاصد سیاسی) استفاده می کنند آن وقت بدون شک حتی آرزوهای اقتصادی نیز به دستمایه ای تبدیل می شوند که نه تنها دیگر اجرای آنها پیامد مثبتی ندارد بلکه از دیگر سو می توانند وضع اقتصاد را به مراتب بحرانی تر کنند.
برای درک این ماجرا، پرداخت نقدی یارانه ها می تواند بهترنی مثال باشد. اکنون اقتصاد ایران به مدد سه سال تکیه به دلارهای نفتی یکی از بدترین شرایط تورمی را می گذراند و تورم پدیده ای شده است که با تلنگری روانی شاخص های اقتصادی را دچار به هم ریختگی می کند. این اتفاق اقشار فقیر کشور را از حیث اقتصادی به جنون نزدیک کرده است. تحلیل گران اقتصادی می گویند که فقر رشد شدیدی را تجربه کرده است. واحدهای تولیدی یکی پس از دیگری سوت بحران را به صدا در می آورند.
همین دو روز پیش کارگران مجتمع صنعتی تبریز نیز با یک اعتصاب تازه حجم صنایع گله مند از اوضاع اقتصادی کشور را افزایش دادند. بیکاری رشد می یابد و از سوی دیگر سرمایه گذاران به دلیل فضای اقتصادی کشور ترجیح می دهند در بیرو ن از گود بایستند.
مسئولان دولتی می گویند که کشورهای حاشیه خلیج فارس 9 برابر بیشتر از ایران در بهره برداری از منابع انرژی موفق هستند. همین عامل نشان می دهد که دیگر مثل سابق آنچنان نمی توان از آینده انتظار رسیدن دلارهای نفتی را داشت. در این وانفسا اما 170 هزار میلیارد تومان نقدینگی غیر مولد در اقتصاد ایران وجود دارد ولی صنایع باز از زمین خوردن به خاطر نبود نقدینگی واهمه دارند.
این خود از طنزهای تاریخ است اما با این وجود دولتی ها می خواهند با نقدی کردن یارانه ها گامی بزرگ در بهینه سازی اقتصاد ایرانی بر دارند. معاون بانک مرکزی می گوید که هر ماه بین 19 هزار تومان تا 43 هزار تومان یارانه نقدی به هر فرد پرداخت می شود و این اتفاق تا 35 درصد تورم را افزایش می دهد اما محمود احمدی نژاد با خیالی آسوده خاطر نشان می کند که تنها 18 ماه به دلیل نقدی شدن یارانه ها جهش قیمتی داریم و بعد از آن گرانی مستهلک می شود.
نقدی کردن یارانه ها آرزوی اقتصاد ایران است اما همه می دانند که اجرای عجولانه آن در آستانه انتخابات کار را به جایی می رساند که همه به بدی از این آروز یاد خواهند کرد ولی با این وجود این که چرا دولتی ها اسرا دارند حتما یارانه ها را نقدی کنند پرسشی است که به نظر می رسد فقط خود آنها می توانند پاسخی برای آن بیابند.
به نظر می رسد اما کنترل حوزه مصرف بهترین دلیل برای شتاب دولتی ها در اجرای این سیاست است. از این منظر باید به نمایندگان اقتصاد در دولت نهم حق داد چون بینش نفتی آنان در سه سال گذشته اقتصاد را به نقطه ای رسانده است که نمی توان به تولید برای بهینه کردن شاخص های اقتصادی امید داشت.آنها با صرف کردن دلارهای نفتی در امور جاری و واردات کالاهای مصرفی در واقع تولید صنعتی را تا لب پرتگاه بحران جلو برده اند. اکونومیست می نویسد که تا پایان امسال ایرانی بیش از 67 میلیارد دلار کالا وارد می کنند و امروز همه می دانند که واردات میوه دلارهای نفتی را به حسرت تبدیل کرده است.
پس اقتصاد ایران پرشورترین دوران نفتی را برای ارتقا سطح تولید از دست داد(بهای نفت ایران از 126 دلار به 33 دلار سقوط کرده است) و حالا برای بهتر شدن وضع درآمدی دولت به نظر می رسد تنها راه همین نقدی کردن یارانه ها باشد چون از یک سو جیب درآمدی دولت را متوازن می کند و از سوی دیگر با پرداخت پول نقد به توده های مردم می توان به پرش های سیاسی امید داشت. لحظه ای توجه کنید؛ دولتی ها بنزین را 260 تومان در خلیج فارس می خرند و پس از آزاد شدن قیمت آن می توانند هر لیتر بنزین را در بازاز داخلی تا 400 تومان بفروشند.
پس این یعنی یک درآمد خوب اما از سوی دیگر آیا با خص فقر 780 هزار تومانی و حداقل تورم 35 درصدی(پس از اجرای نقدی شدن یارانه ها) می توان واقعا امید داشت که یارانه 40 هزار تومانی بتواند مردم را با اهداف سیاسی همراه کند. فارغ از این اما یک نکته را نباید فراموش کرد و آن این که قیمت ها هر چه آزاد تر و گرانی هر چه بزرگتر شود هیچ تغییری در سبد مصرفی ثروتمندان رخ نمی دهد و این تنها فقرا هستند که باید با پرهیز در مصرف، فقر بیشتری را متحمل شوند. پس آیا واقعا اجرای عجولانه نقدی کردن یارانه ها می تواند دردی از اقتصاد ایرانی برطرف کند؟

*کارشناس اقتصاد سیاسی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1703

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 3 =