محمدرضا نوروزپور

وزیر خارجه آمریکا به صورت تلویحی از مردم سوریه خواسته است خودشان را مجهز تر کرده و کلک بشار اسد را بکنند پیش از آنکه از بیرون تهاجمی فاجعه بار علیه این کشور و منطقه صورت گیرد.به گزارش رویترز هیلاری کلینتون با تاکید براینکه مخالفان سوریه روز به روز مجهز تر و کارآمد تر می شوند گفته است هرچقدر سریعتر این خشونت ها تمام شود احتمال یک حمله فاجعه بار به سوریه و منطقه کمتر خواهد شد. [کلینتون تلویحا نسخه جنگ داخلی را برای سوریه پیچید ]
این سخنان کلینتون می تواند اینگونه تفسیر شود که امریکا پذیرفته است تکلیف سوریه را باید یک جنگ داخلی تمام عیار میان موافقان و مخالفان مشخص کند و هرچقدر این کار زودتر انجام شود بهتر خواهد بود. این را می توان از این قسمت از کلام او که گفته است : هرچقدر خشونت ها زودتر تمام شود احتمال یک تهاجم فاجعه بار به سوریه و منطقه کمتر خواهد شد" فهمید.
قطعا در شرایط حاضر همگان به این نتیجه رسیده اند که اسد حاضر به فرود آمدن از قدرت نیست و مخالفان او نیز حاضر به زمین گذاشتن سلاح نیستند. از سوی دیگر نه ناتو و نه هیچ کشور دیگری نه توانایی لازم برای حمله به سوریه را دارد و نه تمایلی. پس به نظر خانم کلینتون تنها یک راه باقی می ماند واینکه طرفین آنقدر با هم بجنگند تا پیروز میدان، حاکم میدان شود و البته برای این کار لازم است همانگونه که در سخنان وزیر امور خارجه آمریکا امده، مخالفان مجهز تر و مسلح تر شوند تا بتوانند "زودتر به خشونت ها پایان" دهند!با توجه به اینکه چنین استدلالی یعنی مجهز تر شدن و مسلح تر شدن مخالفان قطعا به افزایش خشونت ها می انجامد نه پایان آن؛ می توان نتیجه گرفت که منظور خانم وزیر از پایان خشونت ها پایان اسد بوده است. با این حساب پیام روشن است. خودتان را مجهزتر کنید و بهتر با اسد بجنگید تا پس از پیروزی بر او خشونت ها پایان یابد!
در عین حال از این کلام خانم وزیر می توان اینگونه استنتاج کرد که هزینه های جنگ داخلی برای منطقه بسیار کمتر از یک تهاجم نظامی خارجی خواهد بود.
از سوی دیگر به نظر می رسد که این سخنان خانم کلینتون مجوزی برای توسعه دادن اقدامات نظامی و تروریستی در دمشق و حتی اماکن عمومی و دولتی خواهد بود به گونه ای که دیگر هیچ کجای این کشور امن نباشد. درستی یا نادرستی این ادعا را می توان در روزهای آینده به نظاره نشست و البته نباید غافل شد که اعلام این موضوع به خودی خود بخشی از توان امنیتی و هوشیاری نیروهای دفاعی سوریه را مصروف خود داشته و باعث تفرق و برهم زدن تمرکز و اجتماع خاطر توان نظامی طرفداران اسد خواهدشد که در نهایت به نفع مخالفان او تمام می شود.
نکته دیگری که در این بین مشهود است آمار دقیقی است که خانم کلینتون از توانمندی های نظامی و غیر نظامی هر دو طرف یعنی انقلابیون مسلح ( به گفته خود ) یا تروریست ها ( به گفته اسد) و نیز توانمندی های نظامی سوریه دارد.
کلینتون به خوبی می داند که هرگونه تهاجم نظامی در شرایط کنونی به خاک سوریه با وجود حمایت روسیه و چین و توان نظامی قابل توجه ارتش بعث ممکن است عواقب ناخوشایندی برای غرب در پی داشته باشد. از این رو بهترین راه برای کشورهایی که مایل به نابودی اسد هستند، مجهزتر کردن و مسلح تر کردن انقلابیون سوریه است که جنگی تمام عیار را علیه دولت به راه اندازند و تا جاییکه می توانند ماشین نظامی و دفاعی اسد را تضعیف کنند.
ناتو به خوبی می داند که کارآیی جنگ داخلی با توجه به کار کرد رسانه های جمعی بر روی افکار عمومی و پیشرفته شدن و کم هزینه بودن مکانیزم های جنگ نرم، بسیار بهتر از جنگ کلاسیک نظامی است. اسد متهم است که مردم خود را می کشد. این را رسانه ها برای مردم جهان تبدیل به یک انگاره کرده اند. خود او می گوید تروریست های مسلحی را که امنیت کشور را هدف گرفته اند سیاست می کند و چون آنها در میان مردم و میان بچه ها پنهان می شوند باعث قربانی شدن کودکان می شوند. اما رسانه ها روایت خودشان را از ماجرا دارند و دائما تصاویر کودکان و زنان کشته شده در این کشور را نشان می دهند که کمتر کسی باور می کند انقلابیون مسلح، تروریست ها و یا مخالفان اسد ( هرچه که نامشان دهیم ) این کار را کرده باشند. در جبهه روانی تا اینجا اسد بازنده است چون ثابت کردن اینکه کشته شدگان دست کم محصول مشترک هر دو گروه هستند نیز سخت است، چه رسد به اینکه اسد بخواهد ثابت کند قربانیان بازمانده از اقدامات تروریستی کسانی هستند که خود را انقلابی می دانند.
از این رو غربی ها صرفا ژست می گیرند و لفاظی می کنند که خود را همراه با مردم و مدافع حقوق بشر نشان دهند و الا در عمل حمله ای نخواهند کرد چرا که سیستم های موشکی پیشرفته روسی و سایر تجهیزات نظامی قدرتمندی که در اختیار اسد است شاید چندان به کار مبارزه با انقلابیون مسلح یا تروریست ها نیایند اما به راحتی می توانند اسیب پذیری ناتو را به نمایش در آورد و یا کشورهای همپیمان ناتو از جمله ترکیه را که مانند تنگ بلورین آسیب پذیر است را با خسارات جبران ناپذیر مواجه سازند.
از سوی دیگر تاریخ جهانگشایی ها و مشارکت های آمریکا در جنگ های مختلف علیه کشورهای جهان به خوبی نشان داده است که این کشور و حتی ناتو صرفا در زمینی بازی می کنند که برنده شدن آنها به طور حتم تضمین شده باشد. از این رو مادامیکه اسد همچنان سرپا ایستاده و توان دفاعی او خدشه ناپذیر است، هرگز حمله ای به او نخواهند کرد.
کار کرد دیگر جنگ داخلی تمام عیار برای ناتو و آمریکا درست همین جاست. آمریکا از جنگ جهانی دوم تا کنون در هرجنگی که برنده بیرون آمده در واقع فقط برای زدن تیر خلاص رفته است و در هرجنگی که از ابتدا وارد شده مانند ویتنام و یا حتی کره بازنده بیرون آمده است. از ورود نیروهای آنها در فرانسه در واپیسن ماه های جنگ جهانی دوم گرفته که به قول ژنرال دوگل فقط برای گرفتن عکس یادگاری با خرس کشته شده به جنگ وارد شدند تا جنگ افغانستان و عراق که متعلق به همین دهه گذشته است آمریکایی ها هیچگاه مصافی جدی با حریفان نداشته اند. نه طالبان حریف قدری بود و نه صدام زهوار در رفته که کمر خودش و ملتش زیر بار ده سال تحریم های کشنده از قبل شکسته شده بود.
از این رو وقتی جنگ داخلی شدت بگیرد، توان نظامی اسد روز به روز تحلیل می رود. در جنگ داخلی او دیگر نمی تواندبه موشک ها، سلاح های شیمایی خطرناک و غیرمتعارف زیادی که دارد بنازد یا از فناوری های برتر نظامی که روس ها در اختیار او گذاشته اند به عنوان تهدید بازدارنده استفاده کند چرا که هیچ یک در جنگ شهری و جنگ داخلی به کار نمی آیند. در عوض روحیه نظامیان او به دلیل پنهان بودن انقلابیون مسلح در میان مردم عادی و استفاده آنها از سپر انسانی در برابر ماشین جنگی اسد و حمایت رسانه ای گسترده ای که از کشته شدگان در این نزاع خونین به نفع انقلابیون می شود، تحلیل رفته و به مرور، فرمانده تنها می ماند. در این جاست که نقش آمریکایی ها به عنوان کسی که تیر خلاص به سر قربانی در حال جان کندن را می زند نمایان خواهد شد و افتخار نابودی اسد را برای منافع آینده خود به ثبت خواهد رساند.

جنبه های انسانی اقدامات و تصمیمات آمریکا در نهان همیشه برای آمریکایی ها بی ارزش ترین موضوع بوده اند اما در ظاهر همیشه روی آنها تمرکز می کنند. همانگونه که تشریح شد در چنین استراتژی ناجوانمردانه ای خون بسیاری از مردم سوریه بر زمین خواهد ریخت و در نهایت اگر مخالفان موفق به کشتن یا شکست اسد بشوند آمریکایی ها به سرعت برق در لحظه ای که باید حاضر باشند بالای سر اسد حاضر شده و سند پیروزی را به نام خود خواهند زد و یا به همان قول مذکور عکس یادگاری را با شکار بزرگ خواهند گرفت.
بنابراین به نظر می رسد که آمریکایی ها مدل جنگ داخلی لبنان در دهه 70 را برای سوریه انتخاب کرده اند و به زودی برای محقق شدن آن برگه ها و مهره های جدیدی را روی میز خواهند گذاشت. ولی معادلات همیشه آنگونه که آمریکایی ها تصور می کنند پیش نمی رود همه چیز بستگی به این دارد که در جنگ داخلی چه کسی پیروز شده و چه کسی همچنان در آخر دعوا دست بالاتر را خواهد داشت. تجربه جنگ داخلی لبنان و مطالعه تاریخ آن در این خصوص خالی از فایده نیست.
4949

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 226558

برچسب‌ها

اخبار ویژه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 57
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۹:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    52 20
    ارتش ترسوی سوریه رو قوی تر از ارتش صدام دونستید؟؟ اگر ارتش سوریه و اسد قوی بودن جولان را ازاد میکردند. دوم اینکه نیروی دریایی امریکا و نیروی لجستیکی اونا در نبرد نورماندی فرانسه کمر ارتش المان رو شکند.
    • نویسنده IR ۲۰:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      23 20
      دوست عزیز اصلا هدف از این نوشتار به تصویر کشیدن این نیست که کدام ارتش قوی و یا کدام ارتش ضعیف است. این مطلب می کوشد تبیین کند که دامن زدن به جنگ داخلی در سوریه راهی است که آمریکایی ها پیش گرفته اندو از آن نفع می برند. با تامل و بدون از تعصب مطلب را بخوانید. در متن آمده است که امریکا تنها زمانی به کشوری حمله می کند که از برد خود مطمئن باشد. ارتش عراق حتی اگر قوی هم بود بعد از ده سال تحریم های شکننده ای که بعد از جنگ اول خلیج فارس علیه او روا داشته شد مانند برنامه نفت در برابر غذا یا سالها اعلام منطقه پرواز ممنوع عملا در سال 2003 چیزی برایش باقی نمانده بود. بماند که مسائل روانی زیادی نیز برای از هم پاشیدن ارتش عراق به اجرا در آمده بود که سبب شد عملا درگیری زیادی با آمریکایی ها ایجاد نشود.
    • نویسنده IR ۲۰:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      14 20
      موضوع دیگر اینکه شما به نبرد نورماندی اشاره کردید. نبرد بزرگ نرماندی در چه سالی واقع شد. تقریبا چند ماه مانده به پایان جنگ جهانی دوم یعنی اواسط سال 1944 و این درست همان چیزی است که نویسنده به آن اشاره کرده و مارشال دو گل نیز بارها به آن پرداخته است که می توانید در ویکی پدیا و یا سایر مقالاتی که مربوط به نظرات ضد امریکایی مارشال دوگل است ان را بیابید. آمریکایی ها زمانی به فرانسه حمله کردند و با بزرگ کردن همین نبر نرماندی خود را فاتح فرانسه لقب دادند که عملا المان ها در همه جبهه ها دچار شکست و تزلزل شده بودند. ارتش فرانسه آزاد سالها جنگیده بود و موفقیت های زیادی به دست اورده بود اما امریکایی ها با زیرکی با همین نبرد نرماندی خود را فاتح فرانسه و ناجی فرانسوی ها نشان دادند.
    • امید NL ۲۰:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      42 7
      دقیقا سوریه اگر انقدر قدرت داشت که در برابر ناتو ( که قدرت های اتمی نظیر انگلستان و آمریکا و فرانسه و ارتش های پر شمار و مدرن نظیر ترکیه در ان قرار دارند) و جبهه عربی که مصر به عنوان قدرتمند ترین کشور عربی در آن قرار دارد بایستد در مقابل اسراییل می ایستاد و جولان را آزاد میکرد نه اینکه در طول 35 سال گذشته حتی یک گلوله از جولان شلیک نشده باشد! در رنکینگ توانمندی ارتش های عربی مصر و عربستان در درجه بالاتری از سوریه قرار دارند. این را هم به یاد داشته باشید چین و روسیه هرگز وارد جنگ به نفع سوریه نخواهند شد. شرایط داخلی و اهمیت رابطه روسیه با غرب نه این اجازه را میدهد و نه چین مایل است بازارهای غربی و عربی و در نتیجه بخش بزرگی از درآمدش را از دست بدهد. تحلیل نگارنده مبنای صحیحی ندارد
    • نویسنده IR ۲۱:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      16 18
      جناب اقای امید. اگر از این جمله "کلینتون به خوبی می داند که هرگونه تهاجم نظامی در شرایط کنونی به خاک سوریه با وجود حمایت روسیه و چین و توان نظامی قابل توجه ارتش بعث ممکن است عواقب ناخوشایندی برای غرب در پی داشته باشد." اینگونه استنباط کرده اید که حقیر گفته ام ارتش سوریه می تواند ناتو را شکست دهد اشتباه استنباط کرده اید و یا ناشی از ضعف قلم اینجانب بوده است. صحبت سر شکست دادن یا شکست خوردن نیست. بحث حیثیت است. وقتی یک هواپیمای ولو قدیمی ترکیه سقوط می کند موضوع حیثیت یک ارتش در میان است. سوریه ممکن است نتواند ناتو را شکست دهد اما حمله ناتو این امکان را به او می دهد تا هزینه های آنها را تا حد اعلا بالا ببرد. جان کلام اینکه روش های دیگر از جمله دامن زدن به جنگ داخلی برای ناتو و غرب کم هزینه ترند
    • نویسنده IR ۲۱:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      23 3
      استراتژی آمریکا در مواجهه با سوریه به هیچ وجه مبتنی بر حمله نظامی نیست. وقتی می شود نظامی را با استفاده از فناوری های مرتبط با جنگ نرم، دامن زدن به جنگ طائفی، تحریک مخالفان و در نهایت ایجاد جنگ داخلی گسترده فرسوده و مستهلک کرد چرا باید ریسک کرد و دست به اقدامی زد که به حریف بهانه انجام هر اقدامی ولو استفاده از سلاح های غیرمتعارف علیه مردم خود و کشورهای منطقه را بدهد؟ شما مبنای این تحلیل را ناصحیح می دانید؟ اگر ناصحیح است ، صحیحش را شما بفرمایید.
    • بدون نام FR ۲۱:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      13 31
      شما یا تاریخ نخوانده اید یا متعصب و کور هستید. سوریه یکی از اصلی ترین کشورهایی بود که همراه مصر با اسرائیل جنگید. درهمین جنگ بود که بخشی از جولان را از دست داد. عربستان سعودی قطر امارات کویت و حتی عراق یک تیر به سمت اسرائیل شلیک نکردند. همه دنیای غرب از اسرائیل دفاع کردند و اسرائیل را به بمب اتم مجهز کردند. در چنین شرایطی سوریه چه کار می توانسته بکند. شما جای گرم نشسته ای و کنار گود می گویی لنگش کن؟
    • حجت FR ۲۱:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      8 31
      آقای امید. صدای امریکا در این باره چه می گوید؟
    • بدون نام IR ۰۱:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      8 15
      این تحلیل بسیار جالب و عقلانی بود
    • امید NL ۰۷:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      19 1
      خدمت نگارنده محترم در بخشی از مطلب شما نوشته شده بود ناتو نه توان حمله به سوریه را دارد و نه تمایل حمله به سوریه. قاعدتا برداشته خواننده از این جمله آن است که ناتو از نظر نظامی نسبت به سوریه و پشتیبانان آن ضعیف تر و نظر من هم به همین علت بود. و اما با بخش های دیگر مطلب شما موافقم. طبیعی است که با توجه به حمایت های لوجستیک روسیه از سوریه (که البته بازهم تاکید میکنم روسیه مسلما وارد جنگ نخواهد شد و حمایت ها در حد لوجستیک باقی خواهد ماند)میتواند هزینه ها برای ناتو بیشتر از جنگ افغانستان و یا لیبی باشد . البته نکته قابل توجه اینکه در جنگ احتمالی ناتو علیه سوریه جبهه عربی و افکار عمومی جهان عرب تقریبا به طور کامل از اقدام علیه سوریه حمایت میکند
    • امید NL ۰۷:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      17 1
      و صد البته که طبیعی است عملیات از درون و سرنگونی اسد از داخل به مراتب برای مخالفین اسد کم هزینه تر است و البته یک مورد نیز نباید از نظر دور نگه داشته شود و آن اینکه جنگ داخلی و تبدیل ان به جنگ طایفه ای (همانند جنگ داخلی 15 ساله لبنان که مثال زدید ) در سوریه به مراتب میتواند خطرناک تر از جنگ های داخلی لبنان باشد. جنگ داخلی در سوریه به طور قطع به لبنان و با توجه به اوضاع بی ثبات عراق به این کشور سرایت خواهد کرد و ترکیه را نیز با توجه به درگیری های قومی کردها نا آرام خواهد ساخت. (بر خلاف زمان جنگ های داخلی لبنان که سوریه و عراق دارای ثبات سیاسی بودند) و فکر نمیکنم هزینه بی ثباتی گسترده در خاورمیانه برای غرب کمتر از هزینه ورود به جنگ رودرو با اسد باشد.
    • امید NL ۰۸:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      17 1
      جناب بدون نام اول اینکه لطفا مودب باشید بنده تاکنون به کسی اینجا توهین نکرده ام شما هم به بنده توهین نکنید. دوما بنده عرض کردم در 35 سال گذشته سوریه درباره جولان اقدامی انجام نداده که منظور از زمان جنگ 1973 بود و بر خلاف اطلاعات شما در جنگ 1973 ارتش های عربی شامل سوریه، عراق، اردن، مصر و با حمایت های لیبی و کمک های حکومت وقت ایران به مصر (سوخت رسانی به ارتش مصر) صورت گرفت و اتفاقا در آن جنگ سوریه بخشی از جولان را پس گرفت ولی از آن تاریخ به بعد هرگز اقدام نظامی سوریه برای بازپسگیری بقیه بخش های جولان صورت نداده است و بحث اینجا بود که ارتش سوریه اگر تا این حد قدرتمند بود قاعدتا اقدامی در جهت بازپسگیری جولان انجام میداد همانطور که حزب الله برای بازپسگیری جنوب لبنان انجام داد.
    • امید NL ۰۸:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      17 1
      و جهت تکمیل خواننده بدون نام عزیز عرض میکنم. اشغال بلندی های جولان در جنگ 1967 صورت گرفت که در آن سه ارتش عربی اردن و مصر و سوریه سهیم بودند و بر اساس طرح جمال عبدالناصر قرار بود با غافلگیر کردن ارتش اسراییل ضربه نهایی را به آن رژیم وارد کنند و فلسطین را آزاد نمایند که متاسفانه ان طرح شکست خورد و منجر به اشغال صحرای سینا در مصر . کرانه باختری و بخش هایی از اردن و همچنین بلندی های جولان در سوریه گردید . بلندی های جولان دارای منابغ غنی آب و اشراف بر خاک اسراییل است که از نظر استراتژیک بسیار منطقه مهمی است و برای اسراییل جنبه مرگ و زندگی دارد و اگر سلاح اسد برای آزادی جولان در دو سال اخیر به کار افتاده بود شاید بیشتر نتیجه حاصل میشد.
    • امید NL ۰۸:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      22 1
      حجت گرامی به دلیل تلاش های برادران نیروی انتظامی در هفته های اخیر بنده قادر به دیدن برنامه های صدای امریکا نیستم و متاسفانه در منزل رادیو موج بلند هم نداریم پس از نظر صدای آمریکا بی اطلاعم ولی شما که در جریان شبانه روزی اخبار صدا و سیما هستید بفرمایید تخلیل سیمای ملی از این وقایع چیست آیا همانند تحلیل ها درباره پیروزی مرسی است یا منطبق بر شرایط منطقه است ؟
    • آزاد FR ۰۸:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      7 2
      در جنگ کویت صدام چندین موشک به اسراییل پرتلب کرد. پس حرف شما درست نیست. بعد از اشغال جولان سوریه در دوران (پدر و پسر به تعبیر امام) برای بازپس گیری آن چه کرد؟؟
  • بدون نام IR ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    23 5
    ژنرال دوگل اگر مرد بود اجازه نمی داد که هیتلر بیاد کنار برج ایفل و عکس یادگاری بگیره، در ضمن چرچیل التماس کرد از امریکا که به کمک اونا بیاد و الا همه جا رو المان نازی میگرفت.
    • نویسنده IR ۲۰:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      6 11
      جناب بدون نام واقعا متشکرم که وارد بحث شده اید و مطالبی را باز گو کرده اید که فرصت می دهد اندکی بیشتر به تاریخ رجوع کنیم. این اظهار نظر شما نشان می دهد که از روز شمار حوادث و رویدادهای تاریخیاطلاع دقیقی ندارید یا منابع مطالعه شما مناسب نبوده است. شارل دوگل بدون شک بعد از ناپلئون یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین شخصیت سیاسی و نظامی فرانسه بوده است. او فرمانده ارتش فرانسه آزاد بود و نقش بسیار چشمگیری در شکست دادن المان ها در جنگ جهانی دوم داشت. مهمتر از آن اینکه دوگل بعد از جنگ جهانی دوم برغم فشار امریکایی ها توانست هویت فرانسوی ملت خود را حفظ کند و از این منظر فرانسوی ها به او عشق می ورزند چون صاحب یک استراتژی بسیار زیرکانه مستقل در برابر آمریکا بود.
    • نویسنده IR ۲۰:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      8 10
      دوگل کاملا اعتقاد داشت که بدون دخالت آمریکا - حتی بدون نبرد نرماندی- هم فرانسه ازاد می شد و امریکایی ها با نگاه به آینده و سهم خواهی از اروپا درست در زمانیکه فرانسه گلوی المان نازی را می فشرد خود را به میان انداختند و با مشارکت دادن خود در جنگ مغلوبه خود را مدعی ارث کردند. فراموش نکنید همانطور که گفتم آمریکا تنها دراواسط سال 1944 در جبهه فرانسه درگیر شد و پیش از آن در جبهه ایتالیا و ژاپن فعال بود. در ضمن چرچیل در این میان نقش بسیار مطلوبی برای اجرایی شدن این سیاست مشارکت جویانه آمریکایی ها بازی کرد و امریکایی ها به خوبی از او قدر دانی کردند.
    • بدون نام IR ۲۰:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      9 1
      جرج فریدمن: دوگل نگران بود که آمریکایی ها در زمانی که باید با نیروی لازم در صورت وقوع جنگ به کمک اروپا بیایند این کار را نکنند. منفعت آمریکا این بود که مانند انگلیس یک قدرت موازنه در اروپا باقی بماند. درست مانند انگلیسی ها در جنگ های دوران ناپلئون، امریکایی ها به صورت تمام و کمال وارد جنگ نمی شدند مگر وقتی که ابتدا خون شوروی به دست اروپایی ها ریخته می شد. از نظر دوگل این دقیقا روشی بود که آمریکایی ها درجنگ جهانی اول و مجددا در جنگ جهانی دوم پیش گرفته و انجام داده بودند، زمانی که تنها در اواسط سال 1944 به فرانسه حمله کردند تا کار آلمان نازی را تمام کنند. دوگل ایالات متحده را به خاطر این موضوع سرزنش نمی کرد. اما باور نمی کرد که منافع ملی آمریکایی ها با فرانسوی ها سازگار باشد
    • بدون نام FR ۲۱:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      9 9
      دوگل مرد بزرگی بود. این بی انصافی است
  • بدون نام IR ۱۹:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    24 6
    اشاره شده در متن که امریکا در هیچ جنگی پیروز بیرون نیامده. بنده تعجب می کنم که چرا باید برای حمایت از بشار اسد که عمری به ادامه دیکتاتوریش نیست باید تاریخ رو عوض کرد. بزرگنرین پیروزی امریکا در جنگ جهانی دوم بود که سرنوشت جنگ رو در ژاپن تعیین کرد. 2- جنگ یوگوسلاوی و بالکان 3- جنگ سرد که پیروز واقعی اون امریکا بود. در افغانستان که همین طالبان ارتش پوشالی شوروی رو با تی پا بیرون انداختند امریکا تونست ضربه سنگینی به این گروه وارد کنه. حداقل اینکه مثل شوروی فرار نکرد.
    • حجت IR ۲۰:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      7 19
      من در این متن هیچ حمایتی از بشار اسد نمی بینم. شما کجاش حمایت دیدی؟؟ این متن داره می گه تکلیف سوریه رو جنگ داخلی قراره معلوم کنه چون نه اسد حاضره از قدرت بیاد پایین و نه مخالفانش. این حمایته؟؟ بعدشم کاملا موضعش درباره امریکا درسته امریکا هرگز به کشوری که هنوز سرپاست حمله نمی کنه. در جنگ بالکان هم جت اطلاع شما بعد از سه سال که دیگه جنگ داخلی پدر همه رو در آورده بود و میلوسویچ پایگاه اجتماعی خودش رو از دست داده بود به اون حمله کرد اون هم فقط بمباران کرد و رفت و حتی یک نیروی امریکایی پاش رو تو بالکان نذاشت. در همه سه سالی هم که مسلمونا کشته می شدن امریکایی ها مثل الان فقط کنفرانس می ذاشتن. بعد هم شکست طالبان ؟؟؟؟؟؟ بابا دمت گرم
    • سفیر GB ۲۰:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      6 15
      من فکر کنم این بدون نامی که کامنت گذاشته پانزده ساله باشه چون نمی دونه که اصلا طالبان بعد از خروج شوروی از افغانستان عملا شکل گرفت و در اون زمان مجاهدین با شوروی می جنگیدند نه طالبان طالبان عملا حتی بعد از اینکه نشستند تصمیم بگیرند کی کشور رو اداره کنه هم سرو کله شان از دل مجاهدین پیدا نشده بود و اینجوری معروف نشده بودند. حتی در اوج درگیری های اولیه بین دولت برهان الدین ربانی با حکمت یار و اون داستان ها هنوز اسمی از طالبان نبود. عزیز دل شما که می خوای نقد کنی اول برو مطالعه کن
    • حجت FR ۲۰:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
      7 22
      بابا این بدون نام رو یکی ببره بذارش امریکا بیاد. داره از عشق امریکا می سوزه. این جمله را ببینید: "پیروزی امریکا در جنگ جهانی دوم بود که سرنوشت جنگ رو در ژاپن تعیین کرد" طرف استفاده از بمب اتم رو که 73884 نفر کشته و تقریبا همین مقدار رو بدبخت و مجروح کرد رو پیروزی بزرگ می دونه. واقعا خیلی جالبه؟ در تاریخ جهان هیچ کشوری اینطوری ظرف چند دقیقه جنایت نکرده و شما این رو پیروزی می دونی؟ من نمی دونم چرا خبرآنلاین این خزعبلات رو که به اسم کامنت میاد تایید می کنه بابا بذار بهت بگن سانسور چی بخدا بهتر ازینکه این چیزا رو منتشر می کنی
  • بدون نام IR ۱۹:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    33 5
    ارتش سوریه اگر خیلی قوی هست میتونه بره بلندی های جولان رو از اسرائل پش بگیره باز صدام چند تا موشک زد به اسرائیل. بشار اسد که خرج و پولش رو از جیره خوری کشور های دیگر میگیره چه ارتشی می تونه داشته باشه؟
    • بدون نام IR ۰۱:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      4 17
      ارتش که داره اینکه چقدر کارایی داشته باشه چیز دیگه ای هست. ارتش سویه یکی از قوی ترین ارتش های جهان عرب هست. سوریه در کنار مصر با اسرائیلی ها خوب جنگید اما به هر حال تجهیزات جنگی اسرائیل اتمی هست به لطف امریکا و دوستان و این انکار ناپذیره ارتش سوریه هرچقدر هم که ضعیف باشه اگر جنگ بخوادابعاد بین المللی پیدا کنه می تونه هزینه های جنگ رو بالا ببره
    • منجی IR ۰۱:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      23 7
      به زودی ناتو به سوریه حمله می کنه و همه چیز تموم میشه . این خبرا نیست. اسد هم هیچ کاری نمی تونه بکنه.
    • امید NL ۰۸:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      15 1
      جناب بدون نام در جریان جنگگ 1967 و 1963 اسراییل هنوز اتمی نبود و روند اتمی شدن اسراییل از اوایل دهه 80 ظاهرا اتفاق افتاده است و اولین آزمایش اتمی اسراییل نیز در سال 1979 در آفریقای جنوبی بوده است. در ضمن شما در تمام کامنت ها اردن رو از قلم انداختی در هر دو جنگ 1967 و 1973 اردن نیز سهیم بود و در جنگ اخر عراق هم سهیم بود.
  • م. ساجد FR ۲۱:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    15 3
    جناب اقای نوروزپور با تشکر بسیار استفاده کردم. راستش از این آزادی بحثی که در مطالب شما هست نیز حظ وافری بردم و امیدوارم که این پویایی و مباحثه ازاد در سایر رسانه های ماهم تسری پیدا کند. برایتان ارزوی موفقیت دارم. پاینده باشید.
  • بدون نام IR ۲۱:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    16 4
    بنده هیچ وقت کشتن مردم بی گناه ژاپن رو پیروزی اعلام نکردم در جواب اون اقایی که گفتن طرف اینو پیروزی میدونه. منظور بنده این بوده که در هر صورت متفقین برنده جنگ شدن که امریکا هم جزو متفقین بوده. اون اقایی هم که گفتن طالبان حضور نداشتند در زمان شوروی بنده عرض میکنم که بودند منتهی با نام و تشکیلاتی دیگر فقط نام خود رو عوض کردند. حتما ملا عمر رئیس طالبان هم اون موقع دنیا نیمومده بود نه؟
  • بدون نام IR ۲۳:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
    14 1
    کشتن مردم بی دفاع در همه جای عالم محکوم می باشد حالا هر کشوری که این کار را انجام داده باشد. هر کشوری طبق منافعی که داره وارد یک جنگی می شود طبیعتا امریکا هم همین فکر را دارد. چرا باید وارد جنگ با سوریه بشود تا جان سربازان خود را به خطر بیاندازد، تجربه ای که در دو جنگ عراق و افغانستان اموخته این اجازه را نمی دهد نه اینکه توان این کار را نداشته باشد.
  • حجت IR ۰۱:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    5 18
    آقای بدون نام این رو کی نوشته: پیروزی امریکا در جنگ جهانی دوم بود که سرنوشت جنگ رو در ژاپن تعیین کرد این یعنی چی؟؟؟
    • امید NL ۰۸:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      16 2
      حجت عزیز شما ناراحت نشو منظور ایشون از پیروزی، تایید عملکرد آمریکا در بمباران اتمی ژاپن نبود. بلکه اشاره ایشان به یک واقعیت بود که بمباران اتمی ژاپن باعث پایان جنگ جهانی دوم شد . جنگی که در آن 73 میلیون نفر قربانی شدند و بیشترین قربانی ها نزدیک به 27 میلیون نفر (اگر اشتباه نکنم) در شوروی بود. و البته اگر قرار به مقایسه باشد تعداد 200 هزار قربانی بمباران اتمی زاپن در مقایسه با 73 میلیون قربانی جنگ جهانی دوم ( که نزدیک به 45 میلیون نفر آن را غیر نظامیان تشکیل میدادند) بسیار ناچیز است . هرچند که عملکرد امریکا در این باره محکوم است و جای دفاع ندارد.
    • حجت IR ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      8 12
      من ناراحت نمی شم دوست مناظره ای من که پای کار هستی و من رو هم داری یواش یواش معتاد به این کار می کنی. می دونی اون چه من رو ناراحت می کنه از خود بیگانگی ما ایرانی هاست. حتی تو خود شماهم این موضوع صدق می کنه شما می گی 200 هزار کشته در مقایسه با .... چیزی نیست. اما همین شما و بقیه دوستانتون که به راحتی از جنایات امریکا در همه جای دنیا می گذرید کوچکترین جنایت ادمی مثل اسد رو که اون هم برای خودش تحلیل و توجیهی داره رو پیراهن عثمان می کنید و های و هوی راه می اندازید. می دونی توجیه آمریکایی ها برای کشتار 200 هزار ژاپنی که البته تعداد دقیقش نزدیک به 110 هزار نفر است چی بود؟ گفتند اگر این کار رو نمی کردیم جنگ طولانی می شد و احتمالا ادم های بیشتری می مردند.
    • حجت IR ۱۰:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
      6 14
      الان اسد و دارو دسته اش هم خیلی راحت می تونن ادعا کنن که بیشتر از نیمی از کشور در امنیت هست و اگر ما اجازه بدیم که این شورش ها توسعه پیدا کنه ده برابر بیشتر از این کشته می شن می بینید؟ این توجیه رو قبلا امریکا کرده بعد نوچه های اون هم کردن. شما تعداد همه ادم هایی رو که قذافی، صدام، مبارک، بن علی و اسد کشته اند رو رو هم بذار جمعا به اندازه یه کشتار غیرنظامیان هیروشیما نمی شه. می گی اون دیگه گذشته. همین جنگ عراق رو ببین آمریکا به اسم دموکراسی بیشتر از ده هزار غیر نظامی رو کشت. کشتن کشتن است. من توجیه نمی کنم مرگ هرانسانی دردناک است اما ناراحتی من از این است که چرا ما اینقدر غرب زده هستیم. آمریکا از همه جنایتکار تر است و من با نظر نویسند ه که می گوید مسائل انسانی برای انها ارزش ندارد موافقم
    • امید NL ۰۰:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
      8 3
      حجت گرامی من واقعا متاسفم که شما کامنت های من رو نصفه میخونید شما در جایی از مطلب من دفاع از عملکرد آمریکا در بمباران اتمی هیروشیما دیدید ؟ من در آخر هم عرض کردم عملکرد آمریکا جای دفاع و توجیه ندارد. بنده اگر مقایسه انجام دادم به این دلیل بود که عرض کنم در جریان بررسی جنگ جهانی دوم نباید تنها بمباران اتمی هیروشیما را دید بلکه باید به 45 میلیون قربانی دیگر این جنگ نیز که رقمی فاجعه بار و غیر قابل باور است نیز توجه کرد که اتفاقا بیشتر این کشتار ها از سوی قطب های اصلی متحدین (ژاپن ایتالیا و آلمان) صورت گرفت که در نتیجه کشتار غیر نظامیان در کشور های جزو گروه متفقین چندید برابر مجموع کشتار در کشورهای عضو متحدین بود.
    • امید NL ۰۱:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
      8 3
      در مورد تعداد قربانیان بمباران اتمی تا جایی که بنده مطالعه کردم تا به امروز (بازماندگان و نسل های بعدی این بمباران) 267 هزار نفر بوده است. و اما در مورد اسد. قضیه از اساس متفاوت است و اگر توجیه امریکا درباره بمباران اتمی پذیرفتنی نیست توجیه اسد در کشتار غیر نظامیان و تظاهرات کنندگان در روزهای آغازین انقلاب که منجر به مسلح شدن برخی از انقلابیون شد اصلا و ابدا قابل قبول نیست. اقدامات اسد نه تنها موجب از بین رفتن تهدید های امنیتی نشد که نا امنی را به سراسر سوریه سرایت داد بر خلاف نظرات قبلی شما امروزه بخش هایی از دمشق و حلب نیز نا امن شده است. تنها کار درست میتوانست واگذاری موقت قدرت به معاون رییس جمهوری و تشکیل دولت آشتی ملی در همان ماه اول و برگزاری انتخابات آزاد با نظارت بین المللی باشد.
    • امید NL ۰۱:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
      11 3
      من در اینجا مایلم سئوالی را طرح کنم که بسیار خوشحال میشوم هوادارن اسد پاسخ دهند. اگر اسد در همان ماه اول آغاز تظاهرات پس از 45 سال حکومت خود و پدرش از قدرت کناره گیری میکرد و قدرت را به شورایی متشکل از مخالفین و مقامات نظام واگذار میکرد و شرایط را برای برگزاری یک انتخابات آزاد زیر نظر سازمان های بین المللی همانند مصر و تونس فراهم میکرد چه اتفاق می افتاد؟ آیا در یک انتخابات آزاد که برایند نظر اکثریت مردم سوریه باشد آمریکا و اسراییل برنده میشدند؟ خود اسد نیز میتوانست یکی از کاندیداهای آن انتخابات باشد و این امکان وجود داشت که حتی برنده شود. آیا واقعا این راه حل عملی نبود.؟آیا غیر از این است که نظام اسد اعتماد به نفس لازم برای رقابت در یک انتخابات آزاد را ندارد ؟
    • بدون نام NL ۰۱:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
      9 3
      و اما درباره توجیهات اسد نیز پاسخ دادم اگر امریکا این توجیه غیر قابل دفاع را در مورد بمباران اتمی دارد لااقل بعنوان اثبات توجیه اش میگوید این حمله باعث پایان جنگ فاجعه بار دوم جهانی شد که متحدین آغاز کننده آن بودند ولی آیا اسد امروز میتواند ادعا کند که کشتار مردم در تظاهرات مسالمت امیز و دستگیری کودکان درعا که جرقه انقلاب را زد از نا امنی جلوگیری کرد ؟ امروزه پس سوریه نا امن ترین کشور خاورمیانه است و این نتیجه اقدامات اسد است. جریان انقلاب در سوریه یک روند طبیعی و به تبعیت از انقلاب های عربی بود چه کسی میتواند ادعا کند که مردم مصر از دیکتاتوری 30 ساله مبارک ناراضی بودند ولی مردم سوریه از دیکتاتوری موروثی 45 ساله خانواده اسد راضی بودند ؟ دقیقا نوع برخورد اسد سوریه را به سمت نا امنی پیش برد.
    • امید NL ۰۱:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
      7 3
      البته شما یک اشتباه اساسی هم در تعداد قربانیان صدام و قذافی دارید . بر اساس اعلام منابع عراقی در زمان صدام 300 نزدیک به هزار نفر از شهروندان عراقی توسط نیروهای امنیتی اعدام، ترور یا مفقود شده اند و البته اگر امار قربانیان هر دو طرف در جنگ تحمیلی عراق به ایران و همچنین حمله به کویت را در نظیر بگیریم تعداد قربانیان صدام به چیزی نزدیک به 2 میلیون نفر میرسد که 10 برابر تعداد قربانیان هیروشیما است و در دوران قذافی بر اساس آمار اعلام شده 45 هزار نفر از شهروندان لیبیایی اعدام و یا مفقود شده اند.
    • امید NL ۱۹:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
      3 3
      عذر میخوام در آخرین کامنت من تعداد قربانیان صدام بر اثر اشتباه تایپی 300 نزدیک به هزار نفر نوشته بود که مقصود من: نزدیک به 300 هزار نفر بود. با سپاس
  • بدون نام IR ۰۱:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    6 13
    اگر جنگ داخلی بشه قطعا بیش از 80 هزار نفر کشته می شوند و اخرش هم اسد سرقدرت می ماند.
  • بدون نام IR ۰۱:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    4 9
    جنبه های انسانی اقدامات و تصمیمات آمریکا در نهان همیشه برای آمریکایی ها بی ارزش ترین موضوع بوده اند اما در ظاهر همیشه روی آنها تمرکز می کنند. این حرف کاملا درستی است.
  • محمد EU ۰۲:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    3 11
    اینکه چین و روسیه دارن حمایت میکنن از ایران این ظاهرسازی بیش نیست هیچوقت امریکا(امریکا کیه یهودیان )به دلیل نزدیکی سوریه و اسراییل این کار را نخواهند کرد به خاطر حفظ امنیت اسریلل که مهم ترین هدف امریکاست زیرا بلا فاصله اسراییل توسط گرو های تحت الحمایه ایران در کشور های منطقه اسراییل را مورد حمله موشکی قرار میدهند انهم توان موشکی ارتش و سپاه که بر کسی پوشیده نیست پس از داخل کار را یکسره کنند هم از لحاظ پولی (هزینه جنگ) بهترست و هم برای حفظ امنیت اسراییل پس لطفا از این مقاله های تحلیلی اینجوری که هیچ چیز از سیاست دنیایه امروز نمیدونن نذارید
  • سارا IR ۰۷:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    16 5
    ایران نباید از نظام بشار اسد حمایت کند باید بشار را جا به جا کنند تا مردم بی گناه کشته نشوند .در ضمن به بزرگان ایاران هم توصیه میکنم انقدر سریع از بشار اسد حمایت نکنند چون در کشور های عربی کم کم دارند به ایران شک می کنند که چرا از نظام بشار حمایت میکند .اردوغان رفت مصر مثل محمد مرسی صحبت کرد و همه تشویقش کردند اما در مورد روسیه هم بگم به هیچ عنوان روسیه و چین در پی حمله نظامی از بشار اسد حمایت نخواهند کرد و فقد در حال حاظر به نفع دولتشان می اندیشند .ایران نباید خودشو خراب کنه تا بعد از بشار اسد تا بعد از رفتن بار اسد با انهایی که سر کار می ایند همکاری داشته باشد که این مورد هم بعید می دانم که به ایرانی جماعت
  • سارا IR ۰۸:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    16 3
    چرا ریس جمهور ایران بگویید ایران تا 150 میلیون جمعیت جا دارد ؟ همین الان 70 دصد مردم در فقر و در سطح متوسط به سختی زندگی خودشان را تامین می کنند ! چرا ریس جمهور می گوید باید جمعیت زیاد شود به خاطر جنگ و ماندن نسل ؟برایم مهم نیست که به نظر من منفی دهید ولی ایران در حال حاظر به یکی ریس جمهور آرام سیاسی نیاز دارد و مصلحت اندیش که با ملایمت پیش برود .فکر می کنید دعوای سه قوه به ضرر چی کسی است ؟ آره به ضرر مردم من نه امریکای دوست هستم و نه منافق و اسرائیلی فقط بگم ایارن نیاز به صلح دارد نه جنگ حتی اگر به قول شما ها ایارن ابر قدرت هم باشد و بتوانند امریکا را شکست دهد باز هم چیزی از ایران نمی ماند که ببخواهیم به ان ببالیم .بله من هم بلد بگویم تا قطره اخرین خونم می جنگم اما واقعا اینطوری است؟
  • سارا IR ۰۸:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    14 5
    نمی دانم چا شما با اقتدار از بشار حمایت میکنید ؟ مگر فقط بشار در سوریه علوی است ؟مطمئن باشید بعد بشار هر کس هم بیاید زد اسرائل است .اونوقت شما کارشناس میشوید و از قدرت رو یا رویی دولت سوریه با غربی ها مطلب می نویسید ؟ خدا کنه هیچ زمان جنگی در هیچ از کشوری پیش نیاید جنگ از دور قشنگه و ولی از نزدیک حس کردن .....خیلی های رو که رگ غیرتشان به اندازه تنه درخت است را بی آبرو کرده .... عیبی ندارد منم مثل بقیه میگویم ایران تا قطره تمامی خونش می جنگد و ابر قدرت است و تمامی ایرانی ها دلیر و بی باک اند آری شعار زیباست ................................
  • هموطن IR ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    12 3
    نويسنده گرامي كمي جانبداري از اسد و ارتشش مشهود است و نمي توان از آن گذشت. فرض بر داشتن ارتش قدرتمند ! به نظر شما اين ارتش دانش و انگيزه و ورحيه درگير شدن در جنگ با ناتو را خواد داشت!؟ آيا جدا شدن هر روزه دسته هاي نظامي را دليلي بر شكاف در اين ارتش به ظاهر قدرتمند نمي دانيد؟ البته همچنان كه بيان داشته ايد از جنبه رسانه اي و مسائل انساني بشار ساد شديداً متهم و تحت فشار است. جالب است عبارات و كلمات اين ديكتاتور نيز به مانند تمامي ديكتاتورهاي خودخواه تحقير مردم و مخالفان خود با استفاده از الفاظي چون مزدور، خارجي، افراطي ، قاچاقچي و ... است و به نظر بنده با توجه به فاصله زماني كوتاه انقلابهاي عربي و بويژه آن چه در ليبي رخ داد اين گونه فريب براي افكار عمومي جوابگو نيست
  • هموطن IR ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    12 2
    اما شما بيان داشته ايد كه صدام در موقعيت ضعيف تري به دلايل مختلف قرار داشت. چيزي كه خيلي منطقي به نظر نمي رسد. صدام تجربه دو جنگ را داشت و بسيار جسور و قاطع بود. در مورد تحريمها هم شايد به مانند آن چه براي ما وجود دارد براي وي نيز "در حد چند كاغذ پاره بوده باشد!!!؟" و "بي تاثير!" (در مورد توان و امكان تدافع يا تهاجم ما با غرب با شرايطي كه داريم هم مطلبي بنويسيد ممنون مي شويم.) جنگ داخلي گزينه غرب است كه با دستان خون آلود اسد روي ميز گذاشته شد. اسد نخواست صداي مردمش را بشنود و فريب چاپلوسان و اطرافيانش را خورده و مي خورد و بازهم حاضر نيست به نفع مردم و كشورش كنار رفته و بيش از اين بهانه به دست روسها براي چاپيدن بيشتر كشورش و البته ما! ندهد و از آن طرف هم به غرب اجازه دست اندازي بيشتر به شرق
  • علی IR ۱۳:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    12 5
    نویسنده محترم مشکل شما و امثال شما اینه که وقتی آمریکا حرکتی را انجام میده برای سنجش کار آمریکا از محک اخلاقیات استفاده و آنرا مردود اعلام می کنید اما وقتی دوستتان اسد دست به خشونت می زند اخلاقیات را کنار گذاشته و واقع گرا می شوید.
  • بدون نام IR ۱۷:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    1 3
    یادداشت جامعی نبود اما نکات دست و قابل توجهی داشت. و قطعا نمی توان در این یاددداشت به همه موراد نیز پرداخت
  • محسن IR ۲۰:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
    4 10
    دوستان ، نه امریکا نه روسیه و نه هیچ کشور دیگری بجز منافع خود در دوستی و دشمنی با دیگر کشورها هدف دیگری ندارند . با چنین توجیهی حمایت ایران از سوریه و بشار فقط و فقط بخاطر حفظ منافع ملی در برابر اسرائیل و دسترسی به ابهای مدیترانه است و الان امریکا واسرائیل بدنبال کوتاه کردن دسترسی ایران به ان مناطق (سوریه ،لبنان، نوار غزه ) است و همین موضوع ،حمایت همه جانبه از سوریه را میطلبد با تشکر
  • سپهر سمیعی IR ۰۹:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
    0 2
    1- تمام فشار ارتش آلمان تا سال آخر جنگ جهانی دوم روی ارتش سرخ شوروی بود. آمریکاییها به خوبی از برتری نظامی آلمانی ها نسبت به خودشون آگاه بودند و حتی تا مدتها این بحث در آمریکا مطرح بود که آمریکا باید به نفع آلمان نازی وارد جنگ شود که با توجه به تضاد منافع آمریکا با شوروی سوسیالیستی و با توجه به حمله همه جانبه نیروهای متفقین در سال 1919 به روسیه که با هدف براندازی حکومت بلشویکها صورت گرفت و البته شکست خورد، این مطلب بسیار جدی بود. لیکن با توجه به توان نظامی مهیب شوروی و چیرگی تدریجی آن بر آلمان و دیپلماسی فعال استالین و چرچیل این مطلب به صورت عکس اتفاق افتاد. نهایتا آمریکایی ها زمانی به نرماندی حمله کردند که شکست آلمان قطعی شده بود.
  • سپهر سمیعی IR ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
    0 2
    ضمنا باید توجه داشت که در صورت وارد نشدن نیروهای آمریکایی به جبهه اروپا، ارتش سرخ پس از پیشروی تا برلین متوقف نمی شد و خطر اشغال کل اروپا توسط نیروهای شوروی با توجه به سقوط آلمان به عنوان آخرین مانع قدرتمند و واقعی بر سر راه آن کاملا جدی بود. اشغال کل اروپا برنامه ای بود که طبق بسیاری شواهد تاریخی از جمله افشاگریهای سووروف روسی از مدتها قبل از شروع جنگ دوم جانی در دستور کار ماشین نظامی شوروی بود و همین مطلب در حقیقت محرک اصلی حمله پیشدستانه هیتلر به روسیه بود. حمله آمریکا به نرماندی و گشایش جبهه غربی در سال آخر جنگ باعث شد تا نیروهای استالین تنها نیمی از اروپا را زیر سلطه خود ببرند.
  • سپهر سمیعی IR ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
    1 4
    2- دوستی که تاکید کردند روسیه و چین هرگز به نفع سوریه وارد جنگ نخواهند شد، توجه داشته باشید شوروی سوسیالیستی و جمهوری خلق چین در زمان تجاوز همه جانبه آمریکا با ویتنام هم به نفع ویتنام وارد جنگ نشدند ولی دورادور از حکومت انقلابی ویتنام سوسیالیستی حمایت کردند که شامل ارسال تجهیزات نظامی هم می شد. فرجام جنگ ویتنام هم که البته بر کسی پوشیده نیست که به شکست تحقیر آمیز آمریکا انجامید. همچنین در جنگ کره آمریکا، چین و شوروی هر سه حضور نظامی داشتند که نهایتا جنگ بدون غلبه یافتن هیچیک از طرفین پایان یافت. البته جنگ کره هنوز بطور رسمی پایان نیافته و دو طرف در وضعیت آتش بس هستند. این مطلب نشان می دهد که هیچیک از طرفین یعنی آمریکا و ناتو از یک طرف و چین و روسیه از طرف دیگر تمایل به درگیری مستقیم را ندارد
  • بدون نام IR ۱۹:۰۸ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۰
    0 0
    به اين زودي ها امريكا دخالت نميكند زيرا از هر طرف كشته شود بنفع امريكاست انقدر منتظر ميماند كه هيچ اميدي براي سوريه ازاد و مقتدر نباشد و يك كشور بدبخت كه محتاج خارج باشد انوقت است كه بصورت منجي ميايد
  • بهزا IR ۰۵:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۹
    0 0
    اقایان وخانوم های محترم توجه کردین زمزمه حمله به سوریه چند وقتیه که شرو شده یعنی از اواخر مرداد ماه 1392 ولی همه نظرات شما مال یه سال پیشه واقعا شما همتون پیش گویی کردینا جلل خالق!