۰ نفر
۳۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۰

شعر در ایران مناقشه برانگیز است حتی بیشتر از سینما یا موسیقی و این هم ارتباطی به سال 57 و تحولات پس از آن ندارد و از تحولات نوگرایانه پس از مشروطه به این سو، شعر، مرز نوگرایی و واپس‌گرایی و تعهد و عدم تعهد و همرا با دولت یا همگام با مردم بودن، اعلام شده و حتی بیش از صنعت و دولت و سیاست، این مرزبندی را به رسمیت شناخته.

حالا این وسط، یک نفر به نام عبدالجبار کاکایی که شاعر تأثیرگذاری هم بوده و هست در حوزه شعر کلاسیک [و البته شعر به زبان شکسته] و در حوزه ترانهسرایی هم مطرح است و دبیری جشنواره شعر فجر را هم برعهده گرفته و از شاعران شاخص جریان شعر انقلاب هم هست، خواسته، یا میخواهد که این مرزبندی بین شاعران را بردارد و شاعران را صرفاً بر اساس کیفیت و زیباشناسی شعر و نه گرایشات ایدئولوژیک یا سیاسی دور یک میز بنشاند و باور بفرمایید کار دشواریست که بسیاری آن را ناممکن میدانند اما چندان هم ناممکن نیست اگر علمای دو طیف شعر درون حاکمیت و بیرون حاکمیت، به دور از پیشداوریها و پیشفرضها، به مصلحت شعر و شاعران و کشور بیندیشند.

خواستههای متعادل دو طرف دعوا:

شاعران درون حاکمیت: توجه به مصالح عمومی کشور؛ احترام به قانون اساسی کشور؛ در نظر گرفتن تحولات ملی کشور از جمله انقلاب و جنگ هشت ساله؛ در نظر گرفتن شرایط حساس فعلی کشور و به تعویق انداختن بخشی از مطالبات طرف مقابل که بر اساس قوانین جاری کشور هم بلامشکل است اما یا شرایط فعلی سیاسی اجازه اجرا نمیدهد یا شرایط اقتصادی

شاعران بیرون حاکمیت: توجه به مصالح عمومی کشور نه مصالح عمومی قشری خاص؛ احترام عملی و اجرایی به قانون اساسی کشور در حوزههای فرهنگی-هنری؛ درنظر گرفتن تحولات ملی کشور از جمله انقلاب و جنگ هشت ساله بدون مماشات و استفاده ابزاری برای قشری خاص؛ در نظر گرفتن شرایط حساس فعلی کشور و اعلام علنی ناکارآمدی ممیزی و ضربات جبرانناپذیری که بر پیکره فرهنگ ایران زده است و انتشار آثاری که ممیزی در این سالها،خط بطلان رویشان کشیده

خواستههای غیرمتعادل بخشهای رادیکال جناحین:

رادیکالهای درون حاکمیت: آنان که در این سالها، چون آنان نسرودهاند و به تحولات ملی کشور چون انقلاب و جنگ از دیدگاه ایدئولوژیک آنها  توجه نکردهاند، حق اعتراض، وجود یا حیات ادبی یا غیر ادبی ندارند؛ آنان که به قانون اساسی کشور نگاهی انتقادی داشتهاند بهتر است بروند در کشورهایی که به قانون اساسیشان نگاه انتقادی ندارند، زندگی کنند یا از حقوق شهروندی محروم شوند؛ این که ما در شرایط حساسی هستیم تبلیغات صهیونیستیست و طرف مقابل هم از همین نگاه پیروی میکند و در نتیجه ستون پنجم محسوب میشود.

رادیکالهای بیرون حاکمیت: آنان که در این سال‌ها، به واقعیات موجود توجه نکردهاند و چون آنان نسروده‌اند و به تحولات ملی کشور چون انقلاب و جنگ از دیدگاه ایدئولوژیکی -غیر از دیدگاه ایدئولوژیک آنها - نگریستهاند، حق وجود یا حیات ادبی یا غیر ادبی ندارند و اساساً نباید به گفتههای آنها گوش کرد؛ آنان که به قانون اساسی کشور نگاهی غیرانتقادی و حمایتگرانه داشته‌اند بهتر است بروند در کشورهایی که به قانون اساسی‌شان نگاه انتقادی دارند اما ویزای اقامت آن کشورها را در جیب دارند، زندگی کنند یا از حقوق شهروندی محروم شوند؛ این که کشور در شرایط حساسیست تبلیغات درونحکومتی‌ست و طرف مقابل ، این برنامه را چیده تا شعر وفادار به واقعیت و شاعرانی با وجدانهای بیدار را زمینگیر و نمکگیر کند.

باید پذیرفت که کاکایی در این میان دارای مشکلاتی حتی بیش از مشکلات ظریف، در معاهده ژنو است و اگر بتواند عقلای این دو گروه را بر سر یک میز، به تفاهم و آشتی ملی برساند، ثمرات آن کمتر از رفع تحریمها و باز شدن در ِ تالارهای دیپلماتیک به روی کشور نیست.

کاکایی توانسته در همین زمان کم، به دستاوردهایی در رفع ممیزی از برخی کتابها دست یابد و حتی در تکاپوی صدور دعوتنامه از سوی وزارت ارشاد برای شاعرانیست که ممیزی در این سالها، برایشان به قیمت حذف فرهنگی و رسانهای تمام شده. من شخصاً منتظر میمانم که نتیجه این کوشش را ببینم و برایش آرزوی موفقیت دارم اما این نکته را هم خاطرنشان میکنم که ما بیش از آنکه نیازمند مکالمه باشیم نیازمند مفاهمه هستیم و التزام عملی به ایدهآلهای خود؛ وگرنه نشستهای متمادی بدون در نظر گرفتن نتایج عملی، نه مشکلی از این طرف حل میکند نه از آن طرف و کشور و فرهنگ، همزمان ضرر میکنند.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 339556

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 9 =