نظرتان را درباره آقای عرب‌زاده و شاگردانی از این دست که به زبان و بیان شما نزدیک هستند و شما تربیت کرده‌اید، چیست؟
کار شاگردان من معمولاً شخصیت منحصر به فرد خود را دارند. کاری که گروه «مهتاب‌رو» ارائه کرد برای من لذت‌بخش بود و به نظر من شخصیت مستقل خود وصال عرب‌زاده بود و این حالت از همه مهم‌تر است. من از تقلید صفر خوشم نمی‌آید. هر کسی باید بتواند شخصیت خود را داشته باشد.
در این کار چند سه‌تار استفاده شد؟ این کار را برای اولین‌بار شما انجام دادید؟
بله. معمولاً می‌توان از امکانات سه‌تار استفاده‌های خوبی کرد. البته در این اجرا آن‌قدر استفاده نشد.
این‌که سه یا چهار سه‌تار در یک ارکستر باشند به نظر شما جوابگو هست یا خیر؟
بله. صد در صد اگر از سه‌تار به شکل درست در محدوده صوتی صحیح استفاده شود. اما چون قبلاً این کار استفاده نمی‌شده شاید گوش ما عادت به شنیدن چنین صداهایی نداشته باشد. اگر یک ساز و یک سنتور همنوازی کنند گوش ما عادت به شنیدن این نوع قطعه را دارد. اما صداهایی که از سه‌تار به گوش می‌رسد چون روزمره نبوده اول احساس جدایی به آن داریم ولی بعدها به مرور جزو فرهنگ شنیداری ما می‌شود.
سه‌تار چه جایگاهی در ارکسترهای این چنینی دارد؟
آن قسمتی که در سه‌تار کم داریم، صدای باس-بم است. اما سه‌تارباس این خلأ را پر می‌کند. ضمن این‌که تکنیک نوازندگی ساز تار با تکنیک نوازندگی سه‌تار بسیار نزدیک است. در نتیجه از شدت‌ها و لهجه‌های ارکستر کم نمی‌شود و می‌تواند خیلی راحت باشد و در عین حال دارای بیان جدیدی است و می‌تواند مکمل ارکستر باشد. اما اگر تارباس یا عود بگذارید جاهایی در آکسان‌ها حالت متغییر ایجاد می‌کند.
شما در سخنرانی خود در دانشگاه پلی‌تکنیک گفتید که فاصله‌هایی را که سه‌تار می‌تواند بزند تأثیر خوبی در ارکستر ایجاد می‌کند!
جنس صدای سه‌تار بسیار متفاوت است و تنها سازی است که همزمان با آن، سه سیم دیگر به ارتعاش در می‌آید. حس صوتی جدیدی به وجود می‌آورد و همان باعث می‌شود رنگ جدید در ارکستر به وجود بیاید. ولو این‌که خود ارکستر سه‌تار باشد.
همنوازی این چند ساز هم‌خانواده به نظر شما بدصدایی ایجاد نمی‌کند؟
بستگی به نحوه ارتباط، استفاده و چینش سازها دارد. و استفاده‌هایی که از اکتاوها و سیم‌ها و کوک‌ها می‌شود، مهم است.
نظر شما