تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۰

* فرض کنید یک غیرایرانی یا یک ایرانی که هیچ اطلاعی از ادبیات سیاسی رایج ندارد، وارد ایران شود.

. بلافاصله با انبوهی از کلمات مواجه می‌شود که در معنای لغوی کلمات یا عبارات خوبی به حساب می‌آید اما منظور از هر کدامشان چیز دیگری است. لذا چکیده‌ای از فرهنگ لغات و اصطلاحات نوین سیاسی تقدیم می‌شود تا اگر به مهمان خارجی یا دوست کم‌اطلاعی برخوردید، بدهید دستش تا کار دست خودش ندهد.

 

 

 

لغت یا عبارت

معنای اصلی

معنای نوین

معلوم‌الحال

کسی که حالش معلوم است

کثیف‌ترین شخصی که می‌شود فرض کرد. آب زیرکاه

اصلاح‌طلب

کسی که می‌خواهد امور درست شود.

خائن، کسی که می‌خواهد همه‌چیز را به هم بزند.

اصولگرا

کسی که به اصول پایبند است.

کسی که اصول را رعایت نمی‌کند.

لیبرال

آزادی‌خواه

کسی که می‌خواهد این همه آزادی را از بین ببرد.

روشنفکر

انتلکتوئل. وجدان آگاه زمانه

کسی که هیچ‌چیز نمی‌فهمد و نمی‌داند.

ملی‌گرا

ناسیونالیست

بی‌ناموس

وبلاگ‌نویس

کسی که نویسنده است و وبلاگ دارد.

کسی که دشمن همه است.

جامعه مدنی

سیول سوساییتی

رواج بی‌قانونی و فساد و نابرابری و بی‌ناموسی

فعال حقوق بشر

کسی که برای دفاع از حق انسان‌ها کوشش می‌کند.

دشمن مردم، دشمن نوع بشر

نان به نرخ روز خور

کسی که به اندازه بقیه پول می‌دهد تا نان بخرد و بخورد.

کسی که پول نمی‌دهد تا نان بخرد

فیلترشکن

نرم‌افزاری برای دسترسی آزاد به اینترنت

اقدام برای اقدام علیه امنیت کشور

محافظه‌کار

کسی که با آرامش کار را پیش می‌برد.

خشونت‌طلب

دموکرات

کسی که طرفدار آزادی است.

زورگو

مجمع تشخیص مصلحت نظام

مجمعی برای تشخیص خیر و صلاح مملکت که یکی از اعضای آن رئیس‌جمهور است.

جایی که ... و رئیس‌جمهور نباید به آن برود.

مجلس شورا

مجلس قانون‌گذاری که در رأس اموراست.

جایی که مخالف دولت است و در رأس امور نیست.

نظرسنجی

سنجیدن نظرات مردم

اقدام علیه امنیت کشور

روزنامه‌نگار مزدبگیر

کسی که روزنامه‌نگاری می‌کند و حق‌التحریر می‌گیرد.

جاسوس

یقه سفید

کسی که لباسش تمیز است.

کثیف

گفت‌وگوی تمدن‌ها

نظریه‌ای برای صلح جهانی

کثافتکاری

آزاداندیش

کسی که بی‌قید و شرط می‌اندیشد.

نفهم

این‌وری

کسی که این طرف است.

کسی که آن طرف است.

آن‌وری

کسی که آن طرف است.

کسی که این طرف است.

 

 

منبع: خبرآنلاین