مجید جویا: بیشتر ایده‌های جدید علمی هر قدر هم که در ابتدا نبوغ‌آمیز و هوشمندانه به نظر رسیده باشند. در نهایت غلط از آب در آمده‌اند؛ ولی برای تعداد محدودی از ایده‌های نو، درست عکس این روند اتفاق افتاده است. آنها در ابتدای مطرح شدن با نفی و بی‌مهری منتقدان روبرو شده بودند، اما درنهایت نه تنها درست بودن خود را به اثبات رساندند، بلکه دنیا را نیز تغییر دادند. نشریه نیوساینتیست در گزارشی، 10 مورد از این ایده‌های انقلابی را معرفی کرده است. در حوزه‌هایی از علم که کمک‌های مالی برای تحقیقات بسیار اندک است، این ده ایده ارزش علم خالص را به یاد می‌آورند، آن هم نه فقط برای ارضای کنجکاوی بشر بلکه برای کاربردهای عملی بی‌انتهایش.
در حسرت ابدی پرواز
جرج کای‌لی یک قرن پیش از برادران رایت می‌دانست که چگونه یک هواپیما بسازد؛ و اگر یک موتور احتراق داخلی در اختیار داشت، حتی نخستین هواپیما را هم ساخته بود.
در طول قرن‌های هجدهم و نوزدهم، دانشمندان و عموم مردم بر این باور بودند که نه تنها پرواز با استفاده از یک بال مصنوعی غیرممکن است، بلکه حتی فکر کردن به آن هم نشان از نادانی است. ولی این امر مانع تلاش‌های دانشمند انگلیسی، جرج کای‌لی نشد، حتی به رغم اینکه معاصران وی از جمله پسر خود کای‌لی، تلاش‌ها و آزمایش‌های او را مایه شرمساری می‌دانستند.
کای‌لی در سال 1799، صفحه‌ای از نقره را حکاکی کرد که یک روی آن، اولین طرح هواپیما در دنیا نقش بسته بود و سوی دیگر، نیروهای آیرودینامیک بر روی یک بال که برای به پرواز در آوردن هواپیما لازم بود، تشریح شده بود. مقاله سه قسمتی او به نام «ناوبری هوایی» که در سال‌های 1809 و 1810 منتشر شد، تنها نقد و نکوهش معاصرانش را در پی داشت.
ولی به عقیده ریچارد داید از دانشگاه یورک در اونتاریوی کانادا و نویسنده کتاب «مردی که پرواز را کشف کرد»، کای‌لی هیچ اهمیتی به آن‌چه دیگران درباره او و کارش فکر می‌کردند نمی‌داد، و دلایل خوبی هم برای این ادعا ارائه می‌کند. داید آزمایش‌هایی را برای آزمایش نظریات کای‌لی انجام داد و قانع شد که هر کس دیگری به جز کای‌لی در اشتباه بوده است. کای‌لی ماشین‌های پرنده پیچیده‌ای ساخت که اوج آنها، گلایدری در ابعاد اصلی بود که نوه او، جرج در سال 1853 به پرواز در آورد.