کوههای هندوکش، حتما، منشاء و منبع آبهای بسیار فراوانی است، حتماً مقادیر بسیار زیادی از آن آبها، در جریان رودهای عظیم زیر زمینی، در محلی، دریاچههای عظیمی را شکل میدهند، و سفرههای عظیم آب شیرین در اعماق حدود ۱۰۰۰متر، اما این سفرههای آب دشت کویر، و دشت لوت ما، ربطی به کوههای هندوکش نمیتوان داشته باشد.
اگر قرار باشد که رودهای سفرهای زیرزمینی هندوکش، به سمت دریای عمان و دریای هند حرکت کند، که میکند، محل اتصال آن به دریا، دشت گجرات هند، یا حداکثر خور کراچی است، آنچه که در زیر دشت کویر و دشت لوت ما جاری است، محصول آبهای مستحصله از البرز است و زاگرس شرقی.
پیشتر راجع به همین مساله، و تحقیقاتی که از ساواک و دفتر نمایندگی رژیم اسراییل در اوایل دهه شصت و بعد دهه هفتاد، به دستم رسیده بود، نوشته و در همین جا نیز تقدیم کردهام،
حاصل ده سال مطالعات هیدروگرافی که اسراییلی ها انجام داده بودن، و بسیار چشمگیر و حائز اهمیت بود.
بنده در مجموعه پروژههایی که در حوزه مسئولیت آن زمانام، -معاونت امنیت و دفاع مرکز تحقیقات استراتژیک اول-، زیر عنوان «آمایش سرزمین و پدافند ملی» داشتم، که حاصل آن پروژه، بیش از هزار صفحه و در سه مجلد بود، به موضوع حیاتی آب پرداخته بودم، و دقیقا همین فرصت بزرگ را از الگوی مطالعات هیدروگرافیک و طرح ۲۵ ساله اسراییلی ها، در آن تحقیق آورده بودم،
در یک بررسی میدانی، حتی آب شیرین یکی از خروجیهای انرا در دریای عمان، در منطقه خلیج گوادر، بصورت گلفاستریم آب شیرین، شخصا در وسط دریا چشیدم و ملاحظه کردم
دبی این سفرهها، بیش از مجموع کرخه و کارون تخمین زده میشود.
در سه جریان موازی ، از دشت قم به طرف جنوب و از دشت اراک به سمت جنوب شرق. سه جریان عظیم و سفره های عظیم در عمق حدود ۱۰۰۰ متر، البته، متاسفانه برداشت مرحوم آقای هاشمی از آن پروژه و پروژه های مشابه، بسیار با واقع، تفاوت کرد!
بحث اسراییل ها در آن پروژه، سد های زیر زمینی (بجای چاه عمیق) و در صورت رشته قناتهای عرضی شرقی غربی بود ، تا آب ضمن حفظ جریان و بستر، نمیرد، ( که در روش چاه عمیق مجزا، آب ، میمیرد!!)، و دشت را سیراب کند و اکوسیستم را ظرف ده سال تغییر دهد، و در عوض، آنها ، (اسراییل) حدود ۱۰ تا ۱۵ سال از مزایای محصول تغییر سیستم، بهرهمند شوند و سپس انرا به ایران تحویل دهند!
آقای هاشمی ، بحث نامربوط اتصال خزر به خلیج فارس را از آن داستان استنباط کردند - البته با نفوذ فکری افرادی خاص !
در هر حال، بله، چنین سفرهای در تحقیقات هیدرولوژیک پیشین، در نیمه شرقی کشور موجود است، اما، همانطور که ما آبهای رو زمینی را برای سدههای آینده، در چهار دهه نابود کردیم، اینطور که بنظر میرسد، این منابع عظیم زیر زمینی را هم، قرار است در کمترین زمان، با سوء رفتار و سوء برداشت، بزودی نابود کنیم.
البته، اگر این خبر، خودش مقدمه نابودی آن منبع ، نباشد!! (که بنده بشدت به نحوه مطرح شدن آن، مشکوکم)
عرض کردم، اسناد مربوط به مطالعات اسراییلی ها را (که در اواخر دهه چهل تا نیمه دهه پنجاه ایرانی انجام شده بود،) بدست آوردم، و از آنها با مشورت بعض صاحبنظران، در آن پروژه خاص ، استفاده کردم،
زمانی نیز که برای بازدید جزایر و امکانات ن.د به بنادر جنوب رفته بودم، آخرین پاسگاه مرزی خودمان را در خط ساحلی ، هم شانه با مرز پاکستان بازدید کردم، دیدم که منبع اب پاسگاه، بوسیله بشکه هایی پر میشود اما، خبری از چشمه یا پمپ آب یا آب جاری نبود!
کجکاو شدم، پرسیدم آب آشامیدنی تان را از کجا تامین میکنید؟
گفتند ، از دریا!
چطور؟ اب شیرین کن دارید؟
گفتند خیر، از وسط دریا آب شیرین رد میشود!
خودم باتفاق نفرات پاسگاه با قایق به وسط دریا رفتم، و دیدم که یک جریان متفاوت از آب، وسط دریا جاری است!
از آنجا، بشکه های ۲۰-۴۰ لیتری را پر میکردند، و به ساحل میاوردند!
البته، گلفاستریم خلیج گوادر، منحصر بفرد نیست!
از قرارمطالعات ، دستکم سه جریان پر شدت، یکی در حوالی هندیجان، یکی در منطقه دشتستان یکی در منطقه چابهار، موجود باشد. هر سه از شمال به سمت دریا جاری است.
اما در مدیریت و بهرهبرداری، همینکه مشاهده میکنیم میزان هدر رفت آب استحصالی، بیش از ۷۰٪ است، شامل پیش از مصرف، حین انتقال، حین مصرف، و پس از مصرف، همین، شاخص مهمی از فقدان مدیریت منابع آبی است!
الان یکی از بزرگترین منابع دریاچه آب شیرین را هلندی ها دارند!
جالب است که هلند از پر بارانترین کشورهای جهان است اما، در مصرف آب، و بهرهوری و صرفهجویی، غوغا کردهاند! واقعاً دیدنی است! ایضا در سایر منابع!