چرا مردم شهر کربلا ، عصر عاشورا را، دویده می گریند ؟

تا کنون ، بارها ، حماسه دویدن و بر سر و سینه  زدن مردم کربلا را ، از صفحه های تلوزیون ، و یا با حضور خود ، در بین   الحرمین کربلا ، دیده اید ؟

 آیا تا کنون ، این پرسش ، برای شما پیش آمده است که چرا مردم این شهر ، در این عصر ، چنین عزاداری و حرکت می کنند ؟ چرا عزاداران سایر مناطق ، و یا سایر کشور ها ، چنین ریتمی ندارند ؟ چرا آنها ، بر خود واجب می دانند  ، با حالت دویده ، به حرم سید الشهدا وارد شوند ؟ چرا زنان در این مراسم شرکت می کنند ، و مثل مردان می دوند، و بر سر و سینه می زنند ؟ چرا چنین صحنه ای در دیگر روزها دیده نمی شود ؟ جالب آنکه دست اندر کار تلوزیون ما چون ، از دویدن و مویه زنان ، در  چنین حرکت سوزناک ، بی اطلاع اند ، آن را ، یا خجولان پخش می کنند ، و یا به یکباره به صحنه دیگری می روند ...!

این حماسه  و مویه ، صد ها سال است ، ادامه دارد، و یک یادگار است ! یادگار و  بیانگر اتفاقی که بر خانواده "بنی اسد" در عصر عاشورا رفت .

گروهی از این خاندان ، در ایام عاشورا ، در کنار نهر علقمه ، درشمال شرقی کربلا ، سکونت  داشتند .  آنها به هیچ روی ، تصور نمی کردند که، با خاندان پیامبر ، آنگونه رفتار  کنند ...  تا اینکه گروهی از زنان ، ساعاتی از ظهر گذشته ، خود را سراسیمه ، به آنها رسانند ، و خبر ناباورانه  صحنه های دیده شده را بیان کردند .

دویدن حماسی آنان ، نشانگر شوک و نابواری آنان ، از  آن عصر است.  مردان و زنان این قبیله ، با شنیدن خبر ، عصر عاشورا ، مسیری تقریبا سی و پنج کیلوتری را ،  تا قتلگاه دویدند !  بر سر و سینه  زدند ، در حالی که به خود اجازه نمی دادند ، آنچه را شنیده اند ، باور کنند ... با سینه های خسته و چشمان پر اشک ، به صحنه عصر عاشورا رسیدند ...جز کشته های به خون غلطیده و ... چیزی ندیدند!

از آن روز ، تا کنون ، مردم شهر کربلا ،عصر عاشورا را ،  دویده می گریند  ! خاندان بی اسد ، بودند که بدن های مطهر شهیدان را ، بی سر ، دفن کردند !

راستی گروهی از آن خاندان بنی اسد ، چند قرن است ، برای هجرت از درد و غم سرزمین مادری ، در منطق سیرجان خودمان ساکن اند ! مقدمشان گرامی است .  

منبع: بدون منبع