اوباما در سفرش به روسیه، اروپا و آفریقا با ابراز احساسات بسیار کم و مذاکرات بسیار دشوارتری روبهرو شد. هنگامی که اوباما نخستین سفر بزرگ خارجیاش را در فروردینماه آغاز کرد، جمعیت مشتاق در بریتانیا، آلمان، فرانسه و جمهوری چک از او استقبال کردند. اما هفته گذشته، در روسیه و ایتالیا، «اوبامــانیا [شیدایی نسبت به اوباما]» تنها کمی بیشتر از یک خاطره خوش بود. بله، نظرسنجیهای جهانی هنوز بالاست، اما اوباما در مسکو یا جاهای دیگر به ندرت با تملق و چاپلوسی مواجه شد. در عوض، به طوری که شایع شده، فرمانروای مستبد روسیه ولادیمیر پوتین طی صبحانهای دو ساعته، اوباما را به باد انتقاد گرفته است، و گفته آوارگان زلزله لاکوئیلا میخواهند بدانند که آیا او میتواند خانههایشان را بسازد یا نه؟
منظور این نیست که این سفر طولانی یک شکست بود؛ اینطور نیست. اما با موفقیت نیز فاصله دارد، و این تجربه جدیدی برای تیم سیاست خارجی اوباماست.
واقعیت ناخوشایند امور بینالمللی این است، همانگونه که ایالات متحده منافعی دارد، سایر کشورها نیز منافعی دارند و هنگامی که این منافع مغایر یکدیگر باشند، تمام فریـبایی و فرهی (کاریزما) موجود در عالم نیز قادر به حل اختلافات نیست.
اوباما برای باز تـنظیم روابط ایالات متحده و روسیه به مسکو رفت، روابطی که در زمان جورج بوش از اشتیاقی غیر واقعی به اتهامات متقابل خشن تغییر جهت داد. اوباما در تغییر لحن موفق بود، اما نتایج محسوس سفر او نسبتاً کم بودند.
دو قدرت هستهای در مورد چارچوبی برای کاهش زرادخانههای اتمیشان موافقت کردند، چرا که هر دو طرف با چنین اقدامی موافق بودند و این قسمت سادهای برایشان بود. موضوعات دشوارتر آنهایی بودند که هر کشور آن موضوعات را برای خود اولویتهای برتر میدید: یعنی برای ایالات متحده، مسئله ایران؛ و برای روسیه، اوکراین و گرجستان، کشورهایی که از مدار مسکو فرار کردند.
اوباما از اشتباه ناشی از بیتجربگی جان اف. کندی در نخستین ملاقاتش در سال 1961 اجتناب کرد، برداشت روسها از ملاقات با کندی این بود که او جوان و نیازموده و مردد است. اوباما آشکارا گفت که روسیه باید به حاکمیت اوکراین و گرجستان احترام بگذارد. اما مطمئناً نتوانست این موضوعات را حل کند.
در مورد ایران، که به گفته دستیار اوباما موضوع حاکم بر ملاقاتها بود، هیچ نشانهای دال در دست نیست که اوباما توانسته باشد تغییری در موضع روسها پدید آورده باشد. ایالات متحده از روسیه میخواهد تا از تحریمهای اقتصادی شدیدتری علیه ایران حمایت کند تا ایران دست از تولید سوخت هستهای بردارد. روسیه، که به همسایه همجوارش یعنی ایران به چشم فرصتی تجاری و مسئله امنیت محلی مینگرد، هیچ رغبتی برای آن گونه درگیریها ندارد.
مدودف در شب سفر اوباما گفت: «ایران شریک با اهمیت روسیه است. همکاری ما با یکدیگر بسیار سازنده است». رئیسجمهور روسیه اعلام کرد که تحریمهای بیشتر صرفاً شرایط را وخیمتر خواهد کرد. و آنها آخرین کلمات او درباره این موضوع بود.
اوباما در کنفرانس خبری درباره ایران صحبت کرد، اما مدودف در سخنانش نامی از ایران نبرد. روسیه تنها با مطالعات مشترک درباره تهدید موشکهای بالستیک ناشی از کشورهایی مانند ایران و کره شمالی موافقت کرد. استفان سستانویچ دیپلمات کهنه کار در روابط آمریکا و روسیه و عضو شورای روابط خارجی گفت: «مردم انتظار زیادی از ریست دارند. آنها چنان در این باره صحبت میکنند که گویی ویژگیهای سحرآمیز یا ظرفیت استراتژیک دارد». او توضیح داد که «وقتی یک کامپیوتر را ریست میکنید چه اتفاقی میافتد؟ شما محتوا و مضمون را عوض نمیکنید. تمام آنچه شما انجام میدهید، البته اگر موفق به این کار شوید، این است که نقایص را رفع کرده و کار را دوباره شروع میکنید».
اوباما و دستیارانش ممکن است در ساخت روابط کمتر خشن و کارآمدتر با روسها موفق شده باشند، اما آیا آن نظر مسکو را درباره ایران تغییر خواهد داد؟ احتمالا نه، چنانکه سستانویچ هم تأیید میکند: «روسها تصور نمیکنند که مشکل قابل حل باشد».
البته آمریکاییها تصور میکنند که تمام مسائل قابل حل است، که نشانگر تفاوتی دیرپای میان جهان قدیم و دنیای جدید است. اما با تفاوت که دیپلماسی بینتیجه هفته اخیر بهوجود آورد، احتمالاً تصور روسها در این باره صحیح است.
ایالات متحده و هم پیمانانش از ایران میخواهند که مذاکره کند، اما رهبران ایران، با مشکلاتی در داخل مواجه هستند. گام بعدی، احتمالا در شهریورماه، عبارت است از تلاش هماهنگ غرب برای افزایش تحریمهای اقتصادی علیه تهران، البته این موضوع به معنای رویارویی با روسیه و چین است، کشورهایی که با ضرورت تحریم موافق نیستند.
* «اوبامــانیا» نخستین بار در سال 1387 و در اوج مبارزات انتخاباتی باراک اوباما و از ترکیب دو کلمه اوباما و مانیا بهوجود آمد، به معنای باوری کور و شتاب زده به اوباما و اینکه او و دولتش با در دست گرفتن امور، آمریکا را به صورت اتوماتیک بدل به مکانی بهتر خواهند کرد. «اوبامانیک»ها [افرادی که دچار این اختلال اوبامانیا هستند] تصور میکنند آمریکا مکانی وحشتناک با خروارها مشکل است و اوباما آن را به صورت معجزه آسایی اصلاح خواهد کرد. مانیا اختلالی روانی است که در فارسی معادلهایی مانند شیدایی، سرخوشی، شیفتگی، اشتیاق مفرط و جنون دارد.
بار دوم در جریان تور اروپایی اوباما در اوایل بهار بود که به علت استقبال کم نظیر از یک رئیسجمهور آمریکایی، این ترکیب جدید بهکار رفت.
لسآنجلس تایمز / 12 جولای 2009