امیرمحمد سلیمانی: احتمالا برای آبیهای پایتخت باورکردنی نیست اما مردی که انتظار داشتند در لیگ نوزدهم هم سرمربی تیم محبوب آنها باشد، حالا روی نیمکت تیم ملی امید نشسته است. مدیران باشگاه استقلال که مکتب فوتبال آلمان را دردسرساز دیده بودند، ترجیح دادند این بار شانسشان را با یک سرمربی ایتالیایی امتحان کنند و حضور استراماچونی و دستیارانش روی نیمکت استقلال، به معنای خداحافظی هفت شگفتانگیز با باشگاه محبوبش بود. اما مجیدی نمیتوانست بیکار بماند.
فرهاد مجیدی حالا سرمربی تیم ملی امید ایران است. یوزهای جوان، مسیر تقریبا دشواری برای صعود به المپیک ۲۰۲۰ دارند. هیچکس نباید انتظار داشته باشد تیمی که با زلاتکو کرانچار نتیجه نگرفت حالا با فرهاد مجیدی معجزه کند. تیم ملی امید همیشه به دنبال سرمربیهای بزرگ و مشهور بوده و شاید فدراسیون پس از سالها آزمون و خطا، امروز فهمیده که یک نام شناختهشده، تضمینی بر موفقیت یک تیم نیست. به همه تیمهای امید موفق فوتبال جهان نگاه کنید. زین الدین زیدان، هرگز روی نیمکت تیم ملی زیر ۲۱ سال فرانسه نمینشیند چرا که وقتی سیلون ریپول هدایت جوانان فرانسوی را برعهده گرفت، هدف او تربیت یک نسل ارزشمند بود. یک سرمربی باتجربه، هرگز زمانش را برای تربیت نوجوانان به کار نمیگیرد چرا که نه تنها روحیهاش را ندارد، بلکه اختلاف سنی زیاد او با شاگردان باانگیزهاش، میتواند حکم یک ترمز محکم برای فوتبال یک کشور را داشته باشد.
حقیقت این است که فرهاد مجیدی سرمربی باتجربهای نیست. اما تجربه، چیزی نیست که روی نیمکت تیمهای ردههای سنی ملی به کار مربیهای فوتبال آمده باشد. وقتی گرت ساوتگیت روی نیمکت تیم ملی زیر ۲۱ سال انگلیس نشست، فقط تجربه کوتاه حضور در میدلزبرو را در کارنامهاش میدید. این روزها همان بازیکنانی که سه سال با سرمربی انگلیسی کار کرده بودند، شاگرد او در تیم ملی انگلیس هستند. لوییجی دیباجیو، سرمربی تیم ملی امید ایتالیا حالا همان نسلی را پرورش میدهد که در نخستین تجربه مربیگریاش در تیم ملی زیر ۲۰ سال تحویل گرفته بود. در میان صفحات کارنامه اکثر سرمربیهای موفق تیمهای پایه، میتوان تجربه همکاری با جوانان و نوجوانان را پیدا کرد. تجربهای که قرار است در آینده به کار گرفته شود تا فوتبال ملی هر کشور را دستخوش تغییرات ریشهای کند.
حالا فرهاد مجیدی در یک دوراهی سخت و دشوار قرار گرفته است. او از سویی میتواند نسل آینده فوتبال ایران را تربیت کند و با شناخت درست و کامل از همه جوانانی که حالا زیر دستانش رشد میکنند، آماده هدایت تیم ملی ایران شود و یا قربانی بیاحتیاطی و عجله فدراسیون فوتبال شود. مجیدی به زمان نیاز دارد تا خودش را در تیم ملی امید پیدا کند. این پیدا کردن تا پایان مسابقات انتخابی المپیک ۲۰۲۰ ممکن نیست و شاید باید قبول کنیم حسرت صعود فوتبال ایران به المپیک باید برای چهار سال دیگر هم تمدید شود.
اگر قرار است برنامه جامعی برای مدیریت تیم ملی امید وجود داشته باشد، فرهاد مجیدی بهترین گزینه ممکن است. او رابطه خوبی با جوانان دارد و تلاشش برای تربیت یک نسل جدید، میتواند انقلاب بزرگی را در فوتبال ایران ایجاد کند. مهمترین نکته اما صبر و حوصله فدراسیون فوتبال است. فدراسیونی که همیشه نتیجهگرا بوده و این حساسیت بر روی تیم ملی امید، همیشه بیشتر هم احساس شده است.
۲۵۵ ۲۵۱