امیرمحمد سلیمانی: زمزمه انتخاب یک سرمربی ایتالیایی برای همه هواداران ایتالیایی یک اتفاق هیجانانگیز بود. وقتی این خبر رسمی شد، استقلالیها باور کردند یک دوران جدید در باشگاه محبوبشان آغاز شده و وقتی آندره آ استراماچونی به عنوان سرمربی جدید استقلال در نشست خبری رسمی حاضر شد، همه مطمئن شدند مرد ایتالیایی قرار است وزنه سرنوشتساز لیگ برتر نوزدهم باشد.
اما فرشته نجات استقلال میان همه تیغهای دست و پاگیر باشگاه کار سختی برای واقعی کردن یک معجزه دارد. او در همان ابتدای ورودش به ایران با مدیر روابط عمومی باشگاه مواجه شد. مردی که ظاهرا علاقهای به استقلال ندارد و حتی بیشتر از این که پرسپولیس را دوست داشته باشد، عاشق قدرتی است که در جمع آبیها به او هدیه داده شد. حامد حاجیلو به استراماچونی میگوید در تهران بیشتر از سراسر ایتالیا رستوران ایتالیایی وجود دارد، آن هم به دست و پا شکستهترین انگلیسی ممکن!
سرمربی اسبق اینترمیلان که از این حجم بینظمی و بیسلیقگی متعجب مانده، ترجیح میدهد همچنان تمرکزش را بر روی هدایت استقلال بگذارد و در کنفرانس خبری حرفهای محافظهکارانه میزند. او میگوید برای قهرمانی به استقلال نیامده و فعلا قرار است هدف کادر فنی او بهبود اوضاع باشگاه باشد. کاری که در اینترمیلان، اودینزه، پاناتینایکوس و اسپارتا پراگ هم به او سپرده شده بود اما عاقبت این مسئولیتها، شباهت زیادی با برنامههای اعلامی مربی ایتالیایی نداشته است. شاید این به معنای کارنامه ضعیف او نیست، اما وقتی استراماچونی در باشگاههای باثبات اروپایی نتایج درخشانی نگرفته، آیا در میان زلزلههای تمام نشدنی استقلال، او میتواند در تهران موفق باشد؟
استقلال پر از بحرانهای تمامنشدنی است. مدیریتهای اشتباه، باشگاه را تقریبا به بنبست رسانده و خروج از این مسیر مسدود، نیاز به زمان زیادی دارد. بدهیهای بیپایان، باعث شده طلبکاران به دنبال شکایت از باشگاه باشند و حالا خطر کسر شش امتیاز هم باشگاه را تهدید میکند. تمدید نشدن قرارداد تعدادی از بازیکنان، آینده ترکیب استقلال را نامشخص نشان میدهد و خریدهای جدید هم که اصلا در حد و اندازه ستارههای بزرگ نیستند. حتی میتوان گفت خریدهای جدید استقلال، شبیه به همان بازیکنانی هستند که در «پندارتایم» به باشگاه اضافه میشدند و اگر صلاحیتشان در طول فصل ثابت نشود، احتمالا در پایان لیگ نوزدهم باز هم معضلی جدی برای باشگاه خواهند بود.
این همه ویرانی باعث شده پذیرش مسئولیت همکاری با استقلال فعلی، کمی پیچیده باشد. شاید وقتی فرهاد مجیدی روی نیمکت استقلال نشست، به این حقیقت پی برده بود. بنابراین نباید از استعفای زودهنگام پیروز قربانی هم خیلی تعجب کرد: «حرفهای او نشان داد صاحب فکر و ایده است. باید قبول کنیم شناختی نسبی از فوتبال ایران دارد و باید زمان بیشتری به او بدهیم. از هواداران میخواهم آستانه تحملشان را بالاتر ببرند. او از یک کشور جدید و با یک سبک جدید وارد فوتبال ایران شده است اما من مطمئنم آینده این تیم روشن خواهد بود. به عنوان کسی که افتخار حضور در کادر فنی استقلال را دارم، وظیفه دارم شناخت مدنظر استراماچونی را به او ارائه دهم. مهم ترین مشکل استقلال حس خودباوری است. چند سالی است که تیم جام نیاورده و حالا روح قهرمانی را از دست دادهایم. به نظرم آقای استراماچونی باید روح قهرمانی را در تیم بیدار کند.»
این بخشی از حرفهای پیروز قربانی در مصاحبه دیروزش با برنامه ورزش و مردم بود. مرد محبوب آبیها اما خیلی زود به نوعی حرفهای خودش را زیر سوال برد. او از دستیار استراماچونی بودن انصراف داد چون ظاهرا قرار بوده صرفا به عنوان آنالیزور و دستیار چهارم در کنار استراماچونی باشد. آن هم در شرایطی که در برابر پیمان یوسفی گفته بود: «به عنوان کسی که افتخار حضور در کادر فنی استقلال را دارم، وظیفه دارم شناخت مدنظر استراماچونی را به او ارائه دهم.» این صحبتها، پیش از جلسه مهم او با مرد ایتالیایی بود چرا که وقتی قربانی از جلسه با استراماچونی خارج شد، خیلی هم پیروز نبود.
واقعیت این است که مرد ایتالیایی با سه دستیار مشخص به ایران آمده و اصلا در جریان همکاری جدی با پیروز قربانی نبوده است. وقتی با او صحبت کرده، فهمیده قربانی اصلا شناختی از زبان او ندارد و فارغ از نیاز آنها به یک مترجم، ممکن است هماهنگ زیادی هم با دستیارهایش نداشته باشد. بنابراین دو طرف ترجیح دادهاند خیلی محترمانه از یکدیگر جدا شوند. شاید هنوز هم مانند محمد تقوی بتوانیم با اطمینان بگوییم مشکلات ریشهای استقلال مانع بزرگ نتیجهگیری سرمربی جدید آبیها باشد اما کسی نمیداند، شاید کنار گذاشتن پیروز قربانی به معنای خود رای بودن سرمربی ایتالیایی باشد. ویژگیای که شاید در نهایت باعث انقلابی بزرگ در استقلال شود، شبیه به آن چه کیروش در تیم ملی بنیان گذاشت. اما این شمشیر دولبه برای بریدن، باید منتظر آغاز لیگ برتر باشد.
255 43