با اینکه دومنینک راب سخن دقیق و متینی به زبان آورده، ولی مصداق را اشتباه گرفته است. براستی نباید بر خلاف قوانین بین المللی آن هم از طریق راهزنی دریایی در آبهای آزاد و بین المللی، به شکل غیر قانونی و بر خلاف اصول مصرحه کشتی رانی، یک کشتی خارجی را با قوه قهریه متوقف و سپس با ذکر اتهامات غیر موجه فرا قانونی و مستند به حقوق داخلی و یا چند جانبه در خصوص وضع تحریم های غیر قانونی، کشتی متعلق به دیگر کشور ها را توقیف نمود.
جهت اطلاع وزیر امور خارجه تازه کار انگلیس یاد آور می گردد؛ تحریم های چندجانبه و یا یکجانبه از جمله در زمینه کشتی رانی و دریانوردی، مغایر با برخی قواعد عام و خاص بین المللی از جمله قواعد، مقررات و حقوق بشری، معاهدات دوجانبه و چندجانبه و حتی برخی قواعد متعارف بین المللی و به ویژه قطعنامه 2231 شورای امنیت است. بر این اساس تاکید مینماید:
وضع تحریم یک و یا چند جانبه در مورد یک کشور اساسا غیرقانونی است و چنین اقدامی در نظام حقوقی می تواند مسئولیت بین المللی دولت و یا مجموعه وضع کننده تحریم یکجانبه و چند جانبه را در پی داشته باشد. بر این اساس حتی شبهه طرح موضوع نقض تحریم فرا قانونی سوریه و یا هر کشور دیگری از سوی اتحادیه اروپا و یا امثالهم نمی تواند مبنای اقدام حقوقی برای توقیف یک کشتی در حال تردد در آب های بین المللی باشد.
حال سئوال اینجاست که چرا انگلیس به دستور آمریکا کشتی ایرانی را بر خلاف همه موازین و مقررات بین المللی توقیف نموده و با استناد بر قوانین داخلی خود و برخلاف همه قوانین و هنجار های بین المللی حق آزادی کشتی رانی ایران در آبهای بین المللی را به مخاطره انداخته است.
متاسفانه این انگلیس است که در سایه سنگین آمریکا و با دستور این کشور اقدام به توقیف نفتکش ایرانی در آبهای بین المللی نموده است و بهتر است این کشور خود را از سایه نفوذ اقدامات فرا قانونی آمریکا خارج سازد و حداقل به عنوان عضوی از برجام به تعهداتش عمل نماید. برای آگاهی از رفتار انگلیس در توقیف نفتکش گریس 1، گزارشهای روزنامه انگلیسی گاردین، بهترین مرجع است، مصاحبه ی ناخدای گریس 1 نیز نشان می دهد که نیروی دریایی انگلیس در برخورد با خدمه نفتکش به خشنترین روشها متوسل شده است.
در مورد دلائل توقیف کشتی انگلیس در آبهای سرزمینی ایران که پس از زیر پا گذاشته شدن مجموعه ای از مقرارت بین المللی به درخواست سازمان کشتی رانی ایران انجام پذیرفت نیز تصریح می گردد: کشتی انگلیس برخلاف کشتی ایرانی، در آب های بین المللی مورد راهزنی قرار نگرفته است. تخلفات متعددی از سوی کشتی انگلیسی صورت گرفته است، از جمله اینکه مقررات حمل و نقل بین المللی را نقض و برای کشتی رانی آزاد مخاطرات جدی فراهم کرده است. به این خاطر پس از توقیف قانونی آن، پرونده تخلفات این کشتی در اختیار مراجع ذیصلاح ایران قرار گرفته است. سفیر بریتانیا در تهران از جزئیات امر کاملا مطلع بوده و شایسته بود که وزیر انگلیسی تازه کار قبل از هرگونه موضع گیری ناصواب با ایشان گفتگو و تبادل نظر مینمود.
در خاتمه به این نکات بسنده میگردد که:
- دوران قلدری، یکجانبه گرایی و راه زنی به پایان رسیده است. مردم به خوبی از مرزهای حقوقی و حق خود آگاهی دارند، اعضای مسئول و مخرب جامعه جهانی را می شناسند. ازچارچوب های تعهد و عدم تعهد مطلعند و بر این اساس دیگر به سادگی نمی توان با طرح شعار های فریبنده و با کمک بنگاه های سخن پراکنی، فرمانهای پوپولیستی و فریبکارانه صادر کرده و با تحمیل مقررات فرا قانونی، « اعضای جامعه جهانی را به اطاعت وادار نمود».
- جمهوری اسلامی ایران به عنوان عضوی از اعضای جامعه بین الملل تا کنون به همه تعهدات خود پایبند بوده است. در خصوص «برجام» نیز به منظور اثبات حسن نیت با صبر استراتژیک و دادن فرصت های طلایی، به دیگر شرکای نقض کننده و یا کم تحرک در اجرای توافق بین المللی و مورد تایید شورای امنیت؛ فرصت کافی ، ارائه نموده است. بر این اساس مناسب خواهد بود وزیر امور خارجه بریتانیا در جستجوی همکاری مثبت و متوازن با ایران، به ادامه مسیر سلف خود که مطیع محض آمریکا بود، خاتمه دهد. شایسته است که دولت جدید انگلیس نظام قانونمند جامعه جهانی را بپذیرد و به عنوان عضوی مسئول در جامعه جهانی مسیر دوستی با ایران و ایرانیان را برای توسعه همکاری و مشارکت، با ابراز صمیمیت پی ریزی نمایند.
* کارشناس مسائل سیاسی
310 310