مقامات دولتی و کارشناسان آمریکایی و همینطور سرکردگان رژیم صهیونیستی که نفوذ منطقهای ایران برای آنها یک تهدید موجودیتی به شمار میرود، از مدتها قبل جمهوری اسلامی را به تلاش برای برقراری یک مسیر زمینی از ایران تا دریای مدیترانه متهم کردهاند. این «پروژه ادعایی» که از آن تحت عنوانهای مختلفی مانند «پل زمینی» (Land Bridge)، «کریدور زمینی» (Land Corridor) نام برده میشود موجب «نگرانی ادعایی» کارشناسان و مقامات غربی شده است و اندیشکدههای غربی تا کنون گزارشهای بیشماری با همین موضوع نوشتهاند.
حاج قاسم؛ قویترین ژنرال خاورمیانه و معمار استراتژی قدرتمند ایران
«بنیاد دفاع از دموکراسیها» یکی از ایرانستیزترین اندیشکدههای آمریکایی است که اخیراً گزارش دیگری را به هشدار درباره دسترسی زمین ایران از طریق عراق و سوریه به قلب لبنان و مرزهای رژیم صهیونیستی اختصاص داده است. این اندیشکده شناختهشده و تأثیرگذار آمریکایی عنوان گزارش خود را «پلِ سوزان: کریدور زمینی ایران تا مدیترانه» گذاشته و در اهمیت این گزارش همین بس که «هربرت ریموند مکمستر » مشهور به «اچآر مکمستر» سپهبد بازنشسته ارتش آمریکا و مشاور امنیت ملی سابق ترامپ (بعد از «مایکل فلین» و قبل از «جان بولتون») که رئیس هیأت مشاوره «مرکز قدرت نظامی و سیاسی» در اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها هم هست، پیشگفتار این گزارش را نوشته است.
نویسندگان گزارش عبارتند از «دیوید آدسنیک» مدیر تحقیقات بنیاد دفاع از دموکراسیها و کارشناس مسائل سوریه و ایران، و «بهنام بن طالبلو» عضو ارشد این اندیشکده و کارشناس مسائل امنیتی و سیاسی ایران که اسمش پای تعداد بیشماری از گزارشهای بنیاد دفاع از دموکراسیها درباره جمهوری اسلامی وجود دارد. آنچه در ادامه میآید منتخبی از مهمترین نکات گزارش بنیاد دفاع از دموکراسیهاست.
«پل زمینی» یا «محور مقاومت»
بنیاد دفاع از دموکراسیها در مقدمه گزارش خود به اظهارات برخی مقامات آمریکایی درباره پل زمینی ایران تا مدیترانه اشاره میکند:
مایک پمپئو، وزیر خارجه، گفته است: «حکومت ایران همچنان به دنبال کریدوری است که از مرزهای ایران تا سواحل مدیترانه کشیده شده باشد. تهران این کریدور را برای انتقال نیرو و یک سیستم پیشرفته تسلیحاتی به دمِ درِ [و مرزهای]اسرائیل میخواهد.» جان بولتون هم کمی پیش از انتصابش به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ، نوشته بود: «تهران بر منطقهای هلالیشکل از ایران و از طریق عراق تا حکومت اسد در سوریه و حزبالله در لبنان مسلط شده است.» بولتون مینویسد که «این موقعیت ژئواستراتژیکِ بیاندازه ارزشمند» توانایی تهران برای تهدید اسرائیل، اردن، و متحدان آمریکا در خلیج فارس را تقویت میکند. شخص رئیسجمهور آمریکا هم خاطرنشان کرده است که «ما نمیخواهیم ایران را به فصل شکار در مدیترانه دعوت کنیم.»
مسیر شمالی؛ باز هم پای حاج قاسم در میان است؟
بنیاد دفاع از دموکراسیها توضیح میدهد که صحبت درباره پل زمینی منتسب به ایران تا کمتر از سه سال پیش «غیررایج» بود و تا پیش از پاییز سال ۲۰۱۶ غیرممکن به نظر میرسید که ایران بتواند بر کوریدوری از تهران تا مدیترانه مسلط شود. با این وجود، سال ۲۰۱۷ و با توجه به تحولات میدانی در سوریه و عراق، ارزیابیهای کارشناسان در اینباره متحول شد و اوایل سال ۲۰۱۸ تقریباً اتفاقنظر درباره معنای «پل زمینی» به وجود آمده بود. آدسنیک و بن طالبلو معتقدند آغاز جنگ در سوریه جرقه بحث درباره پل زمینی را در واشینگتن زده است، اگرچه این مفهوم در ابتدا مسیرهای کوتاهتری از فرودگاهها و بندرگاههای سوریه تا مناطق تحت کنترل حزبالله در لبنان را در بر میگرفت. به اعتقاد نویسندگان، گسترش نفوذ ایران در عراق به لطف ظهور حشدالشعبی موجب شد تا تعریف پل زمینی به «کوریدوری از تهران تا مدیترانه» تعمیم پیدا کند، نه فقط مسیری از دمشق تا لبنان
نقشهای که «گاردین» سال ۲۰۱۶ از مسیر شمالی کوریدور زمینی ادعایی تهران-مدیترانه منتشر کرد
در بخشی از گزارش درباره «مسیر شمالی» ادعایی برای کوریدور تهران تا مدیترانه میخوانیم:
ماه اکتبر [سال ۲۰۱۶]روزنامه انگلیسی «گاردین» اولین نقشه تفصیلی از مسیر ادعایی را منتشر کرد؛ مسیری که از ایران وارد مرکز عراق میشد، سپس راه خود را به سمت شمال غرب کج میکرد و با عبور از شهر «سنجار» از گذرگاه مرزی «ربیعه» وارد سوریه میشد. گزارش گاردین این پل در حال ظهور را یک «دستاورد تاریخی پس از بیش از سه دهه زمینهسازی» توصیف میکند. «مارتین چولوف» نویسنده این گزارش مینویسد که این کوریدور در دستورکار تهران یکی از «مهمترین پروژهها برای تأمین یک هلال نفوذ در عراق و سوریه بوده که به دریای مدیترانه ختم میشود.»
چولوف با استناد به منابع بینامی که صرفاً آنها را «مقامات منطقهای» توصیف کرده، مدعی است که ایران طرح مشخص و کاملاً مدونی برای ساخت پل زمینی دارد که «توسط مقامات ارشد دولتی و امنیتی در تهران، بغداد و دمشق هماهنگ شده» و همه اینها تحت هدایت فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، سرلشکر قاسم سلیمانی است. [بنیاد دفاع از دموکراسیها البته یادآور میشود که چولوف تنها خبرنگار غربی است که مدعی نقش قاسم سلیمانی در طرحریزی پل زمینی شده است.]
خطچینها یکی از مسیرهایی را نشان میدهد که به اعتقاد «علی صوفان» مأمور ویژه سابق افبیآی، حاج قاسم میتواند از طریق آنها به راحتی خود را به مرز فلسطین اشغالی برساند
*«گاردین» این عکس از حاج قاسم را منتشر کرده و زیر آن نوشته: «سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس بینهایت قدرتمند ایران»
مسیر جنوبی؛ دو شاخه مجزا
آدسنیک و بن طالبلو درباره یک کوریدور زمینی دیگر هم هشدار میدهند که معتقدند با ادامه تحولات میدانی در سال ۲۰۱۷ ظهور پیدا کرده است. این دو مینویسند:
سال ۲۰۱۷، ائتلافی تحت رهبری ایران که شامل شبهنظامیان شیعه خارجی و نیروهای حکومت اسد میشد، [در سوریه]شروع به پیشروی به سمت شرق و به مقصد مرز سوریه با عراق کرد و نهایتاً به شهر مرزی «البوکمال» [یا «ابوکمال»]در دره رود فرات رسیدند. ماه میآن سال، «ایهود یاری» خبرنگار اسرائیلی نوشت ایران دارد «دو کوریدور زمینی را تا دریای مدیترانه میسازد.» کوریدور اول، همان مسیر شمالی بود که از سنجار عبور میکرد. مسیر دوم در امتداد فرات از بغداد خارج میشد و مسیر مارپیچ خود را از دل صحرا به سمت غرب و شمال ادامه میداد تا به شهر مرزی «القائم» برسد و وارد سوریه شود.
مسیرهای شمالی (قرمز) و جنوبی (سبز) کوریدور زمینی ادعایی ایران تا مدیترانه؛ مسیر سیاه مستقیماً به پایگاه آمریکا در التنف برخورد میکند
بنیاد دفاع از دموکراسیها در ادامه گزارش خود به اندیشکده صهیونیستی «مؤسسه مطالعات امنیت ملی» استناد میکند که نشان میدهد ادعاهایش درباره کوریدور زمینی ایران تا مدیترانه چه اندازه قابلاعتماد هستند. این اندیشکده صهیونیستی که خود بنیاد دفاع از دموکراسیها هم اذعان دارد تحت حمایت رژیم صهیونیستی است، دو گزارش مفصل درباره پل زمینی منتسب به ایران منتشر کرده است: «گزارش اول مفصلاً سه مسیر احتمالی را برای پل زمینی مشخص میکند. این گزارش علاوه بر مسیر شمالی و مسیر جنوبی در امتداد فرات، یک مسیر جنوبی ثانویه را هم ترسیم میکند که از بغداد عبور مینماید و به طرف تقاطع مرزهای عراق، سوریه و اردن میرود. گزارش دوم نیز بر نقش حیاتی شبهنظامیان شیعه تحت حمایت ایران در تأمین امنیت یک کوریدور زمینی تأکید دارد.»
بنیاد دفاع از دموکراسیها یادآور میشود که پائیز سال ۲۰۱۷ موضوع پل زمینی برای اولین بار و با سخنرانی «اِد رئیس» (نماینده جمهوریخواه ایالت کالیفرنیا) و رئیس وقت کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا به یک موضوع اصلی در یکی از جلسات استماع کنگره آمریکا تبدیل شد و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، نیز پس از آن شروع به ابراز نگرانی در همین خصوص کرد، چون مدعی بود ایران از طریق این کوریدور زمینی میتواند «از فاصله نزدیکتر به اسرائیل حمله کند.»
سرباز عراقی در بالکن خانهای در «سنجار» در نزدیکی مرز با سوریه پس از بازپسگیری شهر از داعش به دست نیروهای کُرد
کاربردهای یک کریدور زمینی برای ایران
آدسنیک و بن طالبلو بخشی از گزارش خود را به کاربردهای احتمالی برای کوریدور زمینی منتسب به ایران از تهران تا مدیترانه اختصاص میدهند. در این بخش از گزارش فواید بهرهمندی ایران از یک «پل زمینی» به جای «پل هوایی» و استفاده از هواپیما به این ترتیب برشمرده میشوند:
انتقال پرسنل: ایران و سوریه در حال حاضر برای چرخش و جایگزینی نیروها در جنگ سوریه به هواپیماهای غیرنظامی وابسته هستند. اگرچه نیروهای حزبالله میتوانند از طریق زمینی از مرز لبنان و سوریه عبور کنند، اما این امکان برای افغانها، پاکستانیها یا حتی بسیاری از عراقیها وجود ندارد. اوایل سال ۲۰۱۸، بنیاد دفاع از دموکراسیها برآورد کرد که ایران (بدون احتساب نیروهای حزبالله) حدود ۱۵ هزار نیروی خارجی شیعه در سوریه دارد.
از طرف دیگر «فرزین ندیمی» کارشناس اندیشکده «مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشینگتن» تخمین زده است که هواپیماهای ایرانی و سوری بیش از ۲۱ هزار مسافر را طی یک دوره دو ماهه در سال ۲۰۱۷ به دمشق منتقل کردهاند ؛ بنابراین حملونقل هوایی احتمالاً برای چرخش و جایگزینی نیروهای خارجی شیعه در سوریه کافی است. با این حال، به دلیل تحریمها ایران و سوریه روی یک ناوگان کوچک و قدیمی از هواپیماهای مسافربری متکی هستند و اگر شمار زیادی از این هواپیماها از کار بیفتند، جایگزینی این روش با یک پل زمینی ممکن است ضرورت پیدا کند. علاوه بر این، حملونقل جادهای بسیار ارزانتر است و وسایل نقلیه زمینی میتوانند به سرعت مسیر خود را تغییر دهند، در صورت لزوم توقف کنند و در میان ترافیک غیرنظامی پنهان شوند. انتقال پرسنل از طریق زمینی همچنین ظرفیت حملونقل هوایی را برای انتقال کالاهای ارزشمندتری مانند سلاحهای پیشرفته آزاد میکند.
◄ انتقال سلاح: یک پل زمینی میتواند کاربرد قابلملاحظهای به عنوان ابزار انتقال تسلیحات، مانند سلاحهای سبک و یا راکتها و موشکهای کوتاهبرد، داشته باشد. با این حال، پل هوایی نیز تا کنون برای پاسخگویی به نیازهای ایران در این زمینه کافی بوده است. ندیمی برآورد میکند که هواپیماهای ایرانی و سوری طی همان دوره دو ماهه ۵ هزار تُن اقلام مورد نیاز را به دمشق منتقل کردهاند.
انتقال همین میزان محموله روی زمین نیاز به ۱۲۵ تا ۲۵۰ کامیون دارد، اما با توجه به اینکه کامیون به راحتی در دسترس است و در طرف مقابل ایران و سوریه یک ناوگان کوچک و قدیمی از هواپیماهای تجاری دارند، مسیر زمینی ممکن است گزینه مناسبتری باشد. این گزینه حتی توانایی گسترش چشمگیر ظرفیت لجستیکی ایران را نیز دارد. اگرچه انتقال محموله از طریق دریایی کارآمدتر از حملونقل هوایی و زمینی است، اما ریسک قابلتوجهی برای رهگیری و توقیف دارد.
◄ انتقال تدارکات: ایران قطعاً در حملونقل دریایی اقلامی غیر از سلاح موفق بوده است. پس از کنترل تروریستها بر مناطق شمال شرقی سوریه که بیش از ۹۰ درصد نفت خام این کشور را تولید میکردند، حکومت اسد به طور فزایندهای به واردات نفت ایران وابسته شد. نفتکشهایی که از سمت ایران راهی سوریه میشدند و هر کدام حدود یک میلیون بشکه نفت خام حمل میکردند، سال ۲۰۱۸ بدون مشکل محمولههای خود را در بندر «بانیاس» سوریه تخلیه میکردند، اگرچه سختگیری آمریکا در اِعمال تحریمها موانع جدیدی در این مسیر ایجاد کرده است.
با این حال، زمانی که داعش [که بنیاد دفاع از دموکراسیها از آن تحت عنوان «دولت اسلامی» یاد میکند]بر میدانهای نفتی شمال شرق سوریه مسلط بود، اسد نفت خریداریشده از این گروهک را با کامیون و از طریق زمینی حمل میکرد؛ معاملهای که کُردها پس از بیرون کردن داعش با حکومت اسد آن را ادامه دادهاند. البته از آنجایی که یک نفتکش میتواند معادل ۴۰۰۰ کامیون نفت حمل کند، انتقال نفت از راه زمینی بصرفه نیست و همچنین در مقابل حملات هوایی نیز آسیبپذیر است. یک پل زمینی امن میتواند تبادل نفت و سایر کالاهای تجاری را تسهیل کند، اما نه در مقادیری که اهمیت استراتژیک قابلتوجهی داشته باشد
مسیرهای سهگانه ایران از تهران تا مدیترانه
بنیاد دفاع از دموکراسیها در بخش دیگری از گزارش خود مسیرهای سهگانهای را ارزیابی میکند که برای دسترسی ایران از تهران تا مدیترانه ترسیم کرده است. این مسیرها، مشخصات آنها و ارزیابی آدسنیک و بن طالبلو درباره آنها از این قرار است:
مسیر شمالی
■ امکان استفاده برای ایران: نه
■ گذرگاه مرزی کلیدی: «ربیعه» (عراق) به «الیعربیه» (سوریه)
■ جادههای کلیدی: بزرگراه شماره ۱ و بزرگراه شماره ۴۷ در عراق؛ بزرگراه شماره ۶ و اتوبان M ۴ در سوریه
شلیک نیروهای کُرد «یگانهای مدافع خلق» به پهپاد داعش؛ اگر ایران بتواند یپگ را جذب خود کند، مسیر شمالی از درون سوریه تا مدیترانه باز خواهد شد
مسیر جنوبی، شاخه بالا
■ امکان استفاده برای ایران: بله
■ گذرگاه مرزی کلیدی: «القائم» (عراق) به «البوکمال» (سوریه)
■ جادههای کلیدی: بزرگراه شماره ۱۲ در عراق؛ بزرگراه شماره ۴ در سوریه
«البوکمال» یکی از شهرهای مهم در مرز سوریه با عراق است که کنترل نیروهای طرفدار اسد بر آن ضربه بزرگی به ائتلاف آمریکایی-داعشی بود
مسیر جنوبی، شاخه پایین
■ امکان استفاده برای ایران: نه
■ گذرگاه مرزی کلیدی: «الولید» (عراق) به «التنف» (سوریه)
■ جادههای کلیدی: بزرگراه شماره ۱۱ یا آزادراه شماره ۱ در عراق؛ بزرگراه شماره ۲ در سوریه
پایگاه نیروهای آمریکایی در «التنف» در کوتاهترین مسیر از بغداد تا دمشق واقع شده است
سیاستهای پیشنهادی به واشنگتن برای مقابله با ایران
نویسندگان گزارش برخی از نقاط قوت ایران را اینگونه برمیشمارند: «ایران ترجیح میدهد از رویکردهای نامتقارنی استفاده کند که نقاط قوت سیاسی و ایدئولوژیک تهران را برجسته و نقاط قوت آمریکا و متحدانش از نظر مالی و نیروی متعارف را خنثی میکنند... قویترین ابزار ایران در عراق و شام، روابط این کشور با دیگر اعضای «محور مقاومت» است. پل زمینی به عملیاتیسازی این روابط کمک خواهد کرد.» آدسنیک و بن طالبلو به نقل از گزارش «گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه آمریکا، ادعا میکنند دخالت ایران در سوریه پرهزینهترین عملیات منطقهای تهران بوده است و هشدار میدهند که خروج آمریکا از سوریه به معنای خودزنی است و موجب میشود تا علاوه بر کنترل ایران بر مسیرهای احتمالی کوریدور زمینی، همچنین ثروت نفتی و زمینهای ارزشمند کشاورزی در شمال شرق سوریه تحت کنترل مجدد دولت این کشور دربیاید و به این ترتیب تهران به طور چشمگیری از حمایت از دمشق بینیاز شود.
نویسندگان گزارش هشدار میدهند که آمریکا نباید اجازه دهد اقتصاد سوریه به حالت عادی بازگردد
آیا «کریدور زمینی» ایران یک توهم است؟
لازم به یادآوری است که اگرچه جمهوری اسلامی قائل به تشکیل یک جبهه گسترده مقاومت در منطقه و بلکه تمام جهان هست و گزارشهای دیگر اندیشکدههای غربی هم اذعان کردهاند که مثلاً اگر قاسم سلیمانی اراده کند فاصله تهران تا مرز رژیم صهیونیستی را با خودروی خودش طی کند در این مسیر هیچکس متعرض او نخواهد شد، اما این واقعیتها ناظر بر نفوذ استراتژیک عمیق ایران در منطقه است و لزوماً تأییدی بر ادعاهای غربی مبنی بر ساخت یک «کوریدور زمینی» یا «پل زمینی» از تهران یا مدیترانه نیست. به عبارت دیگر، دسترسی ایران از تهران تا مرزهای رژیم صهیونیستی نشاندهنده قدرت منطقهای و بینالمللی ایران است، اما در قالب تعریف یک مسیر زمین با مبدأ و مقصد مشخص نمیگنجد، و چنانکه صهیونیستها هراس دارند، هدف نهایی این قدرت صرفاً نابودی رژیم صهیونیستی نیست، بلکه هدف از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی تشکیل و تقویت محور مقاومت برای خلاص کردن منطقه و جهان از شر سلطهگری آمریکاییها و نوکری متحدان واشینگتن در خاورمیانه و فراتر از آن است.
باید توجه داشت که ماهیت، گستره و هدف قدرت منطقهای و بینالمللی ایران در روایت غربی مورد تحریف قرار نگیرد. گزارش فوق نیز از این جهت که قدرت و نفوذ گسترده ایران در منطقه را به تصویر میکشد قابلاعتناست، اما بدیهی است که هدف نویسندگان آن از طرح ادعاهایی مانند پل زمینی از تهران تا مدیترانه یا هلال نفوذ از عراق و سوریه تا لبنان، تکرار روایت غربی و اتهامافکنی علیه جمهوری اسلامی و تحریف واقعیتهای منطقهای است.
1727216