ارزیابی رهبری مبتنی بر اطلاعات میدانی و تحلیلهای آماری، رفتاری و گفتاری مقامات امریکایی است و این در حالی است که در عمل نیز شاهد تحقق گفتههای ایشان بودیم. این طبیعی است که چنین فشاری ممکن است تا حداکثر امکان خود افزایش یابد ولی افزایش بیش از این میزان در عمل ممکن نخواهد بود. ما دیدیم که امریکاییها هر چه خواستند، کردند. در این خصوص دو تحلیل مطرح است؛ یکم راهبرد توسیدین که معتقد به جنگ فوری و ضربتی است و دیگری، راهبرد منتسب به چرچیل که به مناقشات طولانیمدت، به جای جنگهای ضربتی باور دارد.
نکته حایز اهمیت در این راستا آن است که ترامپ و دولت امریکا تلاشهایی برای تحقق هر دو این راهبردها به کار بستند، اما هر دو راهبرد بینتیجه مانده و عملا با شکست مواجه شدند. به بیان دیگر امریکاییها میخواستند با افزایش تحریمها و فشار حداکثری تلهای برای ایران کار بگذارند، ولی واقعیت آن است که ایران، کشوری نیست که در نتیجه فشارهای ناشی از تحریم درهم بشکند؛ بنابراین آنها سراغ راهبرد چرچیل رفته و میخواهند ایران را وارد بحرانهای طولانیمدت کنند و بر این اساس، فشار را ادامه میدهند.
این فشارها اما صرفا تا زمانی مشخص میتواند بر ایران کارگر باشد، چراکه از آن زمان به بعد، به این دلیل که مردم به تحریم عادت میکنند و آثار روانی تحریمها از بین میرود، این تحریمها بیاثر میشود. هماکنون نیز تحریمها ادامه دارد ولی مردم و سیاستمداران و بازار دیگر عملا نگرانی خاصی ندارند و به همین دلیل است که رهبری میگویند فشار حداکثری ناکارآمد بوده است. استراتژیها پایدار بر هدفی معین است. ترامپ خواست با ادامه تحریمها برای ایران مشکلسازی کند و به خیال خود، مدتی ۲ یا ۳ ماهه برای دستیابی به نتایج مدنظرش در نظر گرفته بود.
در حال حاضر ترامپ به سمت دومین انتخابات ریاستجمهوریاش حرکت میکند ولی میبینیم که عملا خبری از فروپاشی یا شکنندگی ایران نیست. از اینرو باید از این راهبرد و تلاشهای امریکا به عنوان شکستی اساسی یاد کرد. این یک اصل است که وقتی میخواهید تاثیر رفتار، گفتار یا اعمال را بسنجید، میتوانید از طریق واکنشها به آن رفتار، گفتار یا اعمال، دست به تفسیر بزنید. در حال حاضر ایران میگوید تحریمهای حداکثری شکست خورده و دلایلی روشن نیز ارایه میکند؛ در این شرایط اما شاخص دیگری نیز برای راستیآزمایی موجود است و آن، اینکه امریکاییها سخت به دنبال مذاکرهاند. پرسش اینجاست که چرا آنها میخواهند مذاکره کنند؟
آنها انتظار داشتند، تحریمهای حداکثریشان، ایران را دچار فروپاشی کند ولی اصرارشان برای مذاکره، عملا نشانگر شکست این استراتژی است. به هر حال اگر ایران تحت فشارهای کمرشکن قرار داشت، یکی از گزینههای پیشرویش حرکت به سمت مذاکره بود، ولی در حال حاضر چنین نیست و میبینیم که جمهوری اسلامی همچنان برای ورود به مذاکره بر اصول اساسی خود پافشاری میکند و حاضر به عقبنشینی از این اصول نیست.
* منتشر شده در روزنامه اعتماد ۱۸ مهر ۹۸