آن روز که برای بار نخست، جابر انصاری بر تربت پاک حسین(ع) فرود آمد و خون گریست، شاید می دانست که روزی قدمگاه او زیر پای میلیونها شیفته و واله حسین (ع) خواهد لرزید.
امسال من هم همراه با جابر، در اربعین حسین، به سوی حرم عشق رهسپار شدم. دریای خروشان عشق و عطش محبت و دوستداشتِ حسین (ع)، کسی را جامانده نگذاشت که دلهای همه عاشقان در حرم عشق میطپید.
هیچ شکوهی را، طاقت دیدن این عظمت و شور و شعور و شکوه اربعینی نبود. خیل عشاق شیدا، از زمین و زمان در جریان و جوشش و حرکت بود. گویی حضرت علیابنالحسین و فرزند معصوم و گرانقدرشان محمدابنعلی و اهل بیت حسین(ع)، پیشاپیشِ اقیانوسی از دوستداران حسین شهید (ع) به سمت نینوا، زمین را سجده کنان طی می کنند.
کربلا پس از چهارده قرن و همچون روزی که جابر به سمت تربت پاک حسین و شهدای نینوا به چلّه رسید، قبله همه اهل دل، تمام محبان و همه عشاق جهان بود. مسلمان و غیر مسلمان، از هر تیره و طایفه و با هر باور و اعتقاد، از هر گوشه عالم، به عشق و دوستداری حسین (ع) راهی سرزمین عشق و رو به قبله ایثار و هدایت و شجاعت و عدالت آورده بود.
امسال همه جهان، همه بشریت، در قدمگاه اهل بیت( ع) و در جای پای جابر به سمت کعبه عشق و ایثار، رو به مرقد خون خدا جوشیدند و به حرکت شدند.
امسال من هم همراه این جوشش تاریخی بشری در قدمگاه جابر بودم. امسال همه عاشقان حسین(ع) کربلایی شدند.
امسال همه عشق، در پیشگاه عشق حسین( ع) زانو زد و خون گریست.
ای زائران همه عشق! هنیئاً لکم، زیارة کعبةالعشق..