ریاست اجلاس به مدت ۳ سال از اندونزی به جمهوری آذربایجان که ازسال ۲۰۱۱ به عضویت این سازمان پذیرفته شده است، انتقال خواهد یافت. روزهای چهارشنبه و پنجشنبه اجلاس وزرای خارجه این سازمان برگزار شد و بیانیه پایانی نشست را مهیا خواهند کرد.
این سازمان که محصول دوران نظام دوقطبی و جنگ سرد و رقابت دوبلوک شرق و غرب و سازمانهای ورشو و ناتو بود و پس از طرح ایده آن درسال ۱۹۵۵ در اندونزی، در سال ۱۹۶۱ در یوگسلاوی با هدف عدم وابستگی به بلوکهای شرق و غرب و پیمانهای ورشو و ناتو، ایستادگی در برابر تسلیحات هستهای و تلاش برای بدون تسلیحات و تحکیم صلح و ثبات و امنیت جهانی و توسعه و پیشرفت کشورها با حضور عمدتاً برخی کشورهای فقیر و متوسط آسیایی و آفریقایی و بعضاً امریکای لاتینی تشکیل شد، در ابتدا قریب ۳۰ عضو داشت اما به مرور و پس از فروپاشی شوروی سابق و نظام دوقطبی و حذف پیمان ورشو و پایان جنگ سرد دوقطبی، تعداد اعضای آن به ۱۲۰ کشور رسید.
اگرچه وجود چنین پیمان و سازمانی در دوره جنگ سرد و نظام بینالملل دوقطبی بیشتر معنا پیدا میکرد و تحرک سازمان مؤثرتر و ملموستر مینمود اما پس از پایان نظام دوقطبی و الغای پیمان ورشو نیز در فرآیند تکثرگرایی و چندجانبهگرایی در نظام بینالملل و عدم تأثیرپذیری از نظام تک قطبی که امریکا و حامیانش درصدد یکجانبه گرایی هستند، دارای شأنیت بوده و در حد و اندازه وزن خود، از توان ایفای نقش در سازمان ملل متحد برخوردار بوده و در قبال مسائل مهم بینالمللی تلاش جمعی نسبتاً قابل قبولی کرده است.
اگرچه ماهیت قبلی سازمان غیرمتعهدها به دلیل فروپاشی بلوکها دچار تحول شده و غیرمتعهد بودن به معنای سابق آن وجود ندارد و اکثریت کشورهای عضو به دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی و نظامی تحت تأثیر امریکا، اروپا، چین و روسیه هستند اما اتخاذ مواضع دسته جمعی اعضای این سازمان در برابر برخی اقدامات زیاده خواهانه و مداخلهگرایانه قدرتهای بزرگ در امور داخلی کشورها و مسائل مبرم مربوط در جهان ملتهب، نگران کننده و بحران کنونی بویژه در خاورمیانه و غرب آسیا میتواند تا حدودی نقش ریختن آب بر آتشهای برافروخته شده را ایفا کند و فرصتهایی برای یافتن راهکارهای برون رفت از شرایط نابسامان کنونی به دست دهد و از این رهگذر نقش مجمع عمومی سازمان ملل متحد را از طریق صدور قطعنامههای اتحاد برای صلح تقویت کند و زمینهساز ایجاد توازن نسبی در عملکرد شورای امنیت این نهاد بینالمللی شود.
از همین رو برگزاری هجدهمین اجلاس سران سازمان کشورهای غیرمتعهد در باکو میتواند در همین راستا راهگشا باشد و رئیس جمهوری اسلامی ایران در ادامه مساعی خود و هیأت همراه در اجلاس اخیر مجمع عمومی سازمان ملل و حاشیه آن، در نشست سران غیرمتعهدها در باکو و حاشیه آن نیز جهت دریافت حمایتهای بیشتر و تقویت مواضع ایران نسبت به طرح مجدد پروژههای صلح و امنیت و توسعه در خلیج فارس، خاورمیانه و غرب آسیا همت مضاعفی کند و هیأت همراه نیز در همین راستا با کنشگری فعال پیگیری این روند را قوت بخشد.
بدیهی است هرگونه بحران و جنگ در منطقه موجب هدر رفتن امکانات مادی، معنوی و فرصتهای کشورهای درگیر و حتی غیر درگیر خواهد شد و مانع سترگی در برابر توسعه و پیشرفت همهجانبه کشورها و افزایش وابستگی آنان به قدرتهای بزرگ خواهد شد و رفاه ملتها و پیشرفت کشورها بویژه ملتها و کشورهای مسلمان را تحت علامت سؤال بسیار بزرگی قرارخواهد داد. لذا به نظر میرسد اولین هدف نشستهای وزرای خارجه و رؤسای دولتهای غیرمتعهد و همه کشورهای منطقه و ایران و خارج نزدیکش، یافتن راههای حل اختلافات و بحرانهای موجود میان کشورها و تأمین امنیت منطقه و کشورها و حرکت جدی در مسیر توسعه همهجانبه کشورها و رفاه ملتهاست که اگر این تلاشها محقق و اهداف حاصل شود، در آن صورت میتوان از مؤثر بودن این سازمان و سازمانهای مشابه سخن گفت، در غیر این صورت اینگونه نشستها بیشتر شبیه سفرهای توریستی هزینهبردار برای ملتها و مشورتهای بدون نتیجه خواهد بود.
* سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان
* منتشر شده در روزنامه اعتماد پنج شنبه 2 آبان98