سیاست خارجی ممکن است جنبه امنیتی- سیاسی باشد. به این شکل که جوهره اصلی سیاست خارجی یک کشور اهداف امنیتی و سیاسی باشد. این نوع سیاست خارجی خود به دو شکل تدافعی و تهاجمی قابل تعریف است.
عموما کشورهایی که در معرض تهدیدهای جدی امنیتی و نظامی هستند؛ سیاست خارجی تدافعی را در پیش میگیرند. در برابر کشوری که برای خود ماموریتهای بیرونی قائل است و اهداف بلندمدت و استراتژیکی را برای خودش تعریف کرده، سیاست خارجی تهاجمی را پیش میگیرد. طبیعتا رویکرد قدرتهای بزرگ جهانی از مدل تهاجمی است و بالعکس قدرتهای متوسط و ریز، رویکرد تدافعی با هدف حراست از امنیت و منافع ملیشان اتخاذ میکنند.
نگاه بعدی به سیاست خارجی از منظری اقتصادی- تکنولوژیک است. رویکرد اقتصادی خود به دو دسته حمایتی و تعاملگرایانه تقسیمبندی میشود. رویکرد حمایتگرایانه اقتصادی (Protectionism) مختص آن دسته از کشورهایی است که سعی میکنند، دروازههای اقتصادی خودشان را به روی کالاهای خارجی ببندند و در عوض دروازههای اقتصادی دیگر کشورها به روی کالاهای ساخت داخل خودشان باز شود. رویکرد امروز ترامپ از همین قاعده پیروی میکند. ترامپ مدعی است که تا دیروز امریکا به اقتصاد سایر قدرتهای جهانی سواری رایگان میداد و امروز باید دیگران در خدمت امریکا باشند. سیاست خارجی تعاملگرا متعلق به کشورهایی است که به دنبال انباشت ثروت هستند.
رهبران این کشورها علاوه بر بهرهبرداری از ظرفیتهای داخلی، دنبال کسب ثروت از بیرون هستند. اعتقاد این دسته از کشورها این است که با تجمیع ثروت میتوان به قدرتی مهم در جهان تبدیل شد. پایه قدرت نظامی هم در توسعه اقتصادی و تکنولوژیک است. چین و عموما قدرتهای شرق آسیا این رویکرد را در عرصه بینالمللی دنبال میکنند. رهبران چین از دهه 1970 به این سو متوجه این امر شدند که مسیر قدرتمند شدن در ورود به عرصه اقتصاد و شکوفایی داخلی است. چوئن لای مغز متفکر توسعه چین، رویکرد صلح با جهان را مطرح کرد و گفت چین به نیم قرن صلح با جهان نیاز دارد. نتیجه این رویکرد تعاملگرایانه را در چین توسعهیافته امروز که دومین اقتصاد جهان را دارد؛ میبینیم. از این رو مطلوب قدرتهای متوسط جهانی، اتخاذ سیاست خارجی توسعهگراست.
سیاست خارجی که ابزار کارش دیپلماسی اقتصادی است و هدف دیپلماسی اقتصادی، ایجاد فرصتهای اقتصادی برای کشور در مسیر تبدیل شدن به قدرتی بزرگ در عرصه اقتصاد جهانی است. برای همین اگر امروز صحبت از سیاست خارجی تعاملگرایانه است؛ با همین دغدغه و واقعیتهای جهانی مطرح میشود و باید با انسجام و اجماع داخلی به سمتی برویم که ضمن کاهش تهدیدات بیرونی، ما به سمت فرصتسازی در عرصه بینالمللی برای توسعه در داخلمان حرکت کنیم.
* دکترای علوم سیاسی دانشگاه تهران
* منتشر شده در روزنامه اعتماد، 4 آبان 98