تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۱

دست‌هایش توی جیب شلوارش بود، قیافه آدم‌هایی را که توی پیاده رو راه می رفتند می‌پایید و وزن‌شان را حدس می‌زد.

امیدوار بود چند نفری روی ترازویش، خود را وزن کنند و اسکناسی بدهند و...

هنوز کو تا افطار؟

چشمش زوم می شود  روی یک نفر. با خودش میگوید باید  ۹۵ را داشته باشد.

مرد، کیسه ای را که همراهش است می گذارد کنار ترازو و شق و رق می ایستد روی ترازو. عقربه می آید روی ۸۵ .

ترازودار سرش را بالا می گیرد و می گوید ۸۵. چشم تو چشم می شود. این همان قهرمان کشتی است؟

کشتی گیر اشاره‌ای به کیسه‌ای که کنار ترازوست می کند و می گوید : دمت گرم.

ترازو دار چشمش از روی کیسه برنج و روغن و... سر می‌خورد روی عقربه ترازو. انگار ۱۴۰ کیلو را نشان می داد.

قهرمان خیلی از آنچه عقربه ترازو نشان می داد سنگین‌تر بود.

۲۴۱۲۴۱