زهره نوروزپور: درخواست نسنجیده آمریکا درباره بازگشت به برجام این روزها نقل محافل آمریکایی و طرف های توافق اتمی شده است. ایالات متحده دو سال پیش در اردیبهشت 2018 رسما ازتوافق بین المللی اتمی با ایران خارج شد و پس از آن جامعه جهانی را دچار مشکلات بسیار کرد. طی دو سال اخیر رهبران جهان و ایران همچنان درگیر یک توافقی هستند که یک پای آن می لنگد. شاید هم یکی از ارکان محکم این توافق است که آمریکا خود را به در و دیوار می کوبد تا بلکه بار دیگر جایی در این توافق داشته باشد اما فعلا که با مخالفتهای شدید بین المللی مواجه شده است و کشورهای طرف برجام راضی به بله گفتن به واشنگتن نشده اند. با اینحال برایان هوک رئیس کارگروه ایران در وزارت خارجه ایالات متحده معتقد است که از هرراه و از هرکاری برای ممانعت از رفع تحریم تسلیحاتی ایران استفاده خواهد کرد. سه ماه تا جلسه شورای امنیت مانده است که وقت زیادی برای آن متصور نیست.
مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی(امریکا) دراینباره مینویسد: رایان هوک اخیرا اعلام کرده که اگر ایالات متحده در تمدید تحریم خرید تسلیحاتی ایران ناموفق باشد، تلاشش را بر فشار برای از سرگیری تحریم های سازمان ملل متمرکز خواهد کرد. اگر سوالات پیرامون قانونی بودن چنین اقدامی را کنار بگذاریم، این سیاست در نوع خودش یک سیاست بد است و بعید است که بتواند در جلوگیری از دستیابی ایران و خرید سلاح موفق باشد. به علاوه، چنین اقدامی به اختلافات بین ایالات متحده و اروپا دامن می زند، اعتبار ایالات متحده و شورای امنیت را تضعیف می کند و به گسترش برنامه ی هسته ای ایران منجر خواهد شد.تحلیل آقای هوک فاقد ملاحظات جدی یا در نظر گرفتن هر گونه واکنش بالقوه ای از سوی ایران است. هر چند ایران در سازمان ملل حق وتو ندارد، اما مطمئنا پاسخ خواهد داد. اگر تحریم ها برگردند، ایران نیز از گزینه ی هسته ای استفاده خواهد کرد: خروج از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای. در این صورت ایران به دومین کشور خارج شده از این پیمان بعد از کرهی شمالی می پیوندد.
دیگر رسانه های غرب نیز معتقدند که مرگ برجام نزدیک است! مارک فیتز پاتریک در روزنامه المانیتور، مینویسد: ماه سپتامبر و ریاست نیجر بر شورای امنیت، محتملترین فرصت برای به جریان انداختن سازوکار ماشه است.
فعال کردن سازوکار ماشه برای آمریکا بسیار دشوار خواهد بود. ایالات متحده نخست باید کشوری را که ریاست شورای امنیت سازمان ملل را به عهده دارد، متقاعد کند که این مساله در شواری امنیت مطرح شود. ریاست شورای امنیت ماهانه بین اعضا چرخش دارد. اندونزی و روسیه که در آگوست و اکتبر ریاست را به عهده دارند قطعا برای بردن این مساله به شورای امنیت متقاعد نخواهند شد. شورای امنیت در ماههای ژوئن و ژوئیه به عهده فرانسه و آلمان است که آنها هم در این باره تردید دارند. نیجر، ریاست شورای امنیت در سپتامبر، بیش از همه مستعد پذیرش فشار آمریکاست.
بنابراین سپتامبر محتملترین زمان است نخست، برای این که ممنوعیت فروش تسلیحات به ایران در شورای امنیت مطرح و در صورت به شکست رسیدن، سازوکار ماشه به شورای امنیت برده شود. این طرح به موفقیت برسد یا نه، میتواند از لحاظ سیاسی برای ترامپ سودمند باشد. در حالی که بازاعمال تمام تحریمها ستیزهجویانه است، اما تلاش برای ممنوعیت فروش تسلیحات به ایران هوشمندانه خواهد بود و حمایت دو حزبی را به همراه خواهد داشت. حتی چپگراترین نماینده آمریکا یعنی ایلهان عمر هم از تمدید تحریم تسلیحاتی علیه ایران حمایت میکند.
اگر ممنوعیت برداشته شود، تاثیر آن بر فروش تسلیحات اندک خواهد بود. روسیه و چین که از هم اکنون آماده فروش جنگافزار به تهران هستند و نسبت به اقدامات آمریکا در تضعیف برجام اعتراض دارند، احتمالا از هرگونه تمدید ممنوعیت چشمپوشی خواهند کرد. سایر کشورهایی که از تجارت تسلیحات با ایران سود میبرند هم از آنها پیروی خواهند کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، با توجه به تحلیلی که از نظر گذراندید واقعا روس ها در اینباره چه موضعی دارند؟ میخائیل اولیانوف نماینده دائم روسیه نزد سازمان های بین المللی در وین در خصوص «برنامههای آمریکا برای فروپاشی معامله هسته ای ایران» با روزنامه دولتی کامرسانت روسیه گفتگو کرده است که در ادامه می خوانیم:
تا چه حد احتمال دارد آمریکاییها بتوانند مقاصد خود را تحقق ببخشند؟ آمریکاییها چقدر شانس دارند به تجدید تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران دست پیدا کند؟
این موضوع واقعاً در این روزهای اخیر فعالانه در رسانههای غربی بررسی میشود. ۱۸ اکتبر تاریخ اعتبار رژیم فعلی تحویل تسلیحات به ایران پایان میپذیرد. معمولاً به آن «محاصره تسلیحاتی» می گویند که از نظر حقوقی اینگونه نیست. این در واقع رژیم تحویل توام با مجوز است؛ یعنی تحویل امکان پذیر است. ولی فقط نیاز به مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد دارد. در عمل به معنای ممنوعیت کامل است، زیرا آمریکا اجازه تحویل تسلیحات را نخواهد داد. تاریخ اعتبار رژیم فعلی کمتر از ۶ ماه دیگر به پایان خواهد رسید و این باعث شده تا آمریکاییها بسیار عصبی شوند.
می گویند آمریکاییها میتوانند پیش نویس قطعنامه تمدید اعتبار رژیم فعلی تحویل تسلیحات را جهت بررسی به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه دهند؟
بله، ولی آنها رویکرد منفی با را نسبت به این مسئله میدانند و گویا در حال تدوین گزینه دوم هستند. اگر بخواهیم بر اساس اطلاعاتی که به رسانه ها رخنه کرده است قضاوت کنیم، ماهیت گزینه دوم در آن است که اصرار بورزند بر آنکه آمریکا وضعیت حقوقی خود به عنوان عضو برجام را حفظ کند. آمریکایی ها نیاز به این وضعیت حقوقی دارند تا بتوانند تلاش کنند تمامی تعریف های گذشته را در چارچوب سازمان ملل متحد علیه ایران تصویب کنند و امکان این امر در وضعیت خاصی در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد.
آیا آمریکاییها واقعا میتوانند ادعایی نسبت به وضعیت حقوقی برجام داشته باشند، اگر خودشان در سال ۲۰۱۸ از این معامله خارج شدند؟
واقعا مستدل کردن این موضوع ساده نیست. آمریکاییها امیدوارند بتوانند سرنخی را در بند ۱۰ قطعنامهی یاد شده پیدا کنند. در این بند همه کشورهایی که در مذاکرات برجام شرکت داشتند از جمله ایالات متحده آمریکا نام برده شده و در این بند همه آنها اعضای برجام نامیده میشود. آمریکایی ها احتمالاً میخواهند تلاش کنند از این به عنوان بهانه رسمی استفاده کنند تا اینکه بتوانند از وضعیت حقوقی خود به عنوان عضو برجام استفاده کنند. این استدلال البته مضحک است همه میدانند در 8 می سال ۲۰۱۸ واشنگتن رسما خروج خود از برجام را اعلام کرد. علاوه بر آن، الان دو سال است که آمریکا هر کاری از دستش بر می آید انجام می دهند تا این معامله را کاملاً برهم بزند.
تلاش برای استناد به قطعنامه ۲۲۳۱ عملی و بقیه آن است، زیرا دقیقا همین قطعنامه را آمریکاییها نقد میکنند و از نظر حقوقی سیاسی و اخلاقی رفتار آنها اصلا متقاعد کننده نیست. خیلیها در خود آمریکا مضحک بودن رویکرد را درک میکند. در خود هیئت حاکمه آمریکا نیز متوجه هستند که این نقطه نظرات احمقانه است و به همین خاطر یک سری اخبار را به فضای عمومی ارسال میکنند تا نظر دیگران را محک بزنند.
این گونه برآورد می شود که آمریکا تلاش می کند وضعیت حقوقی عضو برجام را به خود بازگرداند فقط برای اینکه کاملاً بتواند آن را تخریب کند. فکر می کنم این کار محکوم به ناکامی است، ولی تلاش برای تحقق آن میتواند موجب بروز خسارات بسیار و مناظره های شدیدی در شورای امنیت سازمان ملل متحد شود.
یعنی آمریکاییها در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شدند و در را بستند و الان میخواهند به آن را باز گردند تا همه خانه را منفجر کنند؟
عملاً بله.
روسیه نیز در عمل نمی تواند مانعی در برابر این و قرار دهد؟ زیرا مکانیسم حل و فصل دعاوی (اگر اشتباه نکنم) اجازه یک چنین حرکتی را میدهد؟ آمریکاییها خواهند گفت ما از برجام خارج شدیم ولی این یک پروژه سیاسی بود و قطعنامه نیز به عنوان قطعنامه باقی مانده است، ما که از آن (قطعنامه) خارج نشدیم و حق داریم اصرار بورزیم بر اینکه، این مکانیسم به راه بیفتد.
در یک جوک قدیمی می گفتند: «بله میخواهد بخورد، ولی کی به او میدهد؟»
این تلاش از نظر تئوری امکان پذیر است، ولی آمریکا را در یک موضع بسیار بدی قرار میدهد. همه احمقانه بودن طرح این مسئله را درک میکنند.
فکر نمیکنم اعضای شورای امنیت آمادگی حمایت از ادعای آمریکاییها برای باقی ماندن در برجام به عنوان عضو را داشته باشند. همه درک میکنند که این توحش است، ولی یک چنین رویکردهایی می توانند موجب بروز مشکلات بسیاری شوند.
اگر یکی از اعضای باقی مانده در برجام به آمریکا کمک کند و این مکانیسم را به راه بیاندازد؟ برای مثال بریتانیا.
الان دلم نمی خواهد که لایههای فاجعهآمیز را بررسی کنم. دلیلی نمی بینم که انگلیسی ها بخواهند خودشان را برای آمریکاییها به خطر بیاندازند و مسئولیت فوت برجام را بر عهده بگیرد.
اعضای جاری برجام رسماً در خصوص این موضوع اظهار نظر نکردهاند، ولی اگر بخواهیم بر اساس اطلاعاتی که به رسانه ها نفوذ کرده است قضاوت کنیم، همه نسبت به اینگونه رویکردهای آمریکا شک و تردید دارند و میدانند که این تلاش آمریکا برای وارد آوردن تیر خلاص در پیشانی برجام است.
اعضای باقی مانده در برجام اعتقاد دارند که این معامله شاهکار دیپلماسی و مهمترین آورده در تقویت رژیم عدم اشاعه هستهای در جهان است. به همین خاطر علاقهای به مقاصد آمریکا از سوی اعضای باقیمانده در برجام مشاهده نمی کنم و در واقع میتوانم بگویم این شوق و علاقه وجود ندارد.
روسیه امیدوار به عقلانیت آنها است؟
گذشت زمان نشان خواهد داد، ولی اصولا همه متوجه هستند که وقاحت باید یک حد و اندازه ای داشته باشد. آمریکاییها نه تنها از برجام خارج شدند (این نصف بدبختی بود)، آنها در تمایل دو سال گذشته با تمامی نیرویی که داشتند تلاش می کردند علیرغم منافع امنیت بین الملل و منافع متحدین آمریکا در خاورمیانه و علیرغم منافع ایالات متحده آمریکا، این معامله را بر هم بزنند. این رویکرد اصلا عاقلانه نیست. اتفاقی هم نیست که کسی از آنها حمایت نمی کند. وقتی در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی این موضوع بررسی میشود آمریکاییها کاملاً در انزوا هستند.
چرا روسیه موافقت کرد مکانیسم حل و فصل دعاوی در معامله گنجانده شود، اگر عملا اجازه میدهد که این معامله را صفر کند؟
معامله هسته ای یک مصالحه بسیار ترد و شکننده است. این معامله از موازنه منافع تشکیل شده است. نه تنها ما، بلکه خود ایرانیها نیز با این مکانیسم موافقت کردند. این گونه مصالحه ها و گذشتها را در مذاکرات هر کشوری ناچار بود انجام دهد تا بتوان به نتیجه دست یافت که مورد رضایت همه باشد.
تازه در آن موقع هیچ کس نمی توانست تصور کند که آمریکا از برجام خارج خواهد شد. این به ذهن هیچ کس نمی رسید، زیرا هیئت حاکمه آمریکا در دوران باراک اوباما نقش بسیار مهمی را در تدوین این موافقتنامه ایفا کرد. این موفقیت دیپلماسی تمامی شرکت کنندگان در مذاکرات از جمله خود آمریکاست.
اگر بخواهیم جمع بندی کنیم، روسیه امیدوار است که آمریکا نتواند این معامله را بر هم بزند و اعضای باقیمانده در برجام نیز لرزشی بر اندام خود راه نخواهد داد؟
در مورد برجام میخواهم از جمله مشهور مارک تواین استفاده کنم او میگفت «شایعات مرگ من همیشه به طرز شدیدی اغراقآمیز بوده است.»
دو سال پیش مرگ برجام را پیش بینی می کردند وقتی آمریکا از آن خارج شد. بعد هم سودجویی های بسیاری این خصوص شد، ولی برجام بر روی پای خود ایستاد.
برجام توان زنده ماندن و تداوم حیات بسیاری دارد، اگرچه در وضعیت مصیبتباری قرار دارد. روسیه به نوبه خود هرکار ضروری از دستش بر بیاید انجام خواهد داد تا این معامله را حفظ کند. در خصوص ضرورت حفظ برجام اجماع نظر کاملی در میان تمامی اعضای باقی مانده در آن وجود دارد. ما میتوانیم در خصوص برخی از مسائل با همدیگر اختلاف نظر داشته باشیم، ولی همه، ارزش و اهمیت استثنایی برجام را درک میکنند و همه بر آمادگی خود جهت حفظ آن تاکید می نمایند.
حال اگر به زعم نماینده روسیه برجام مصیبت برجام به مرگ برسد؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، باتوجه به موضع روسیه تحلیل روزنامه المانیتور خالی از لطف نیست که در ادامه می نویسد: بدیهی است که ایران مشتاق مدرنیزه کردن ارتش و از میان برداشتن شکافهای توانشی خود است. طبق یافتههای موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی در 2017 میلادی ایران به دنبال خرید آن دسته از سیستمهای تسلیحاتی خواهد بود که قادر به تولید آنها در داخل نیست، مانند موشکهای زمین به زمین، هواپیماهای جنگنده پیشرفته، تانکها، مینهای پیشرفته و موشکهای کروز ضدشناور. با این حال حتی در 2017 که تحریمها در سایه برجام سبکتر شده بود، موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی اعلام کرد که دسترسی تهران به این سیستمهای تسلیحاتی به دلیل قیمت بالای آنها محدود خواهد بود.
امروزه با توجه به این که دولت تهران به دلیل کاهش درآمدهای نفتی و افزایش نیازهای اجتماعی در تنگنا قرار دارد، چشمانداز خریدهای کلان تسلیحاتی کاملا محدود به نظر میرسد. حتی پیش از کارزار فشار حداکثری هم جمهوری اسلامی ایران هرگز به واردات جنگافزار در مقیاس کلان نپرداخت. راهبرد نظامی این کشور عمدتا بر استفاده از نیابتیهای خارجی و سایر ابزار نامتقارن متکی است که در گسترش نفوذ منطقهای و دفاع عمقی آن بسیار کارآمد بوده است. هیچ دلیلی وجود ندارد که پس از برداشته شدن ممنوعیتهای تسلیحاتی، ایران در این راهبرد موفقیتآمیزش دگرش چشمگیری بدهد. این یکی از یافتههای کلیدی موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی بود.
همچنین، ممنوعیتهای شورای امنیت سازمان ملل علیه صادرات جنگافزار به یمن و نهادهای غیردولتی در لبنان به جای خود باقی است،بنابراین برداشتن بخش ممنوعیت صادرات تسلیحات به ایران تفاوتی ایجاد نمیکند. چندین قانون یکجانبهی سازمان ملل درباره تجارت تسلیحاتی تاثیرگذار بر ایران نیز ادامه دارد، از جمله تحریمهای هدفمند علیه سپاه پاسداران و وزارت دفاع و نیروهای مسلح ایران. بنابراین اصلیترین تاثیر و هدف راهبرد تمدید ممنوعیت تسلیحاتی علیه ایران همانا کشتن برجام پیش از به پایان رسیدن ریاست جمهوری ترامپ است. طرفداران مجازات به دنبال ایجاد یک به گفتهی اندیشکدهی ضدایرانی دفاع از دموکراسیها، "دیوار تحریمی" هستند تا بازگشت دولت پساترامپ به تعامل دیپلماتیک با ایران را تا جای ممکن دشوار کنند.
بازاعمال تمام تحریمهای پیش از برجام فاجعهای برای منعگسترش هستهای جهانی، دیپلماسی چندجانبه و صلح منطقهای است. ایران به وضوح تهدید کرده است که در چنین شرایطی نه تنها غنیسازی اورانیوم را در مقیاس صنعتی از سر میگیرد بلکه از انپیتی و هرگونه تعهد برای پذیرش بازرسان هستهای هم خارج میشود.
راهبرد ترامپ برای بازگرداندن تمام تحریمها، خطرات چشمگیر دیگری هم دارد: ایجاد بحرانی که آمریکا را در مقابل سازمان ملل قرار میدهد، از بین بردن مشروعیت ممنوعیتهای سازمان ملل، تضعیف کاربرد ابزار تحریمها در مسائل دیگر و افزایش فروش تسلیحاتی که بیش از همه درباره آنها نگرانی وجود دارد. همچنین این اقدام ترامپ باعث می شود که آمریکا در گفتگوها پیرامون محدودیتهای دیگر مطرح شده در برجام هیچ اهرمی نداشته باشد.
برای پرهیز از این پیامدهای ناخوشایند، مقامات فرانسوی و آلمانی در حال بررسی گزینهای هستند که طبق آن انقضای تحریمهای تسلیحاتی پذیرفته شود اما به جای آن توافقی تازه میان بازیگران کلیدی طراحی شود که در آن ماهیت ممنوعیت فروش جنگافزار به ایران حفظ شده باشد. همانطور که الی گرانمایه، عضو ارشد سیاستگذاری در شورای اروپایی روابط خارجی، پیشنهاد داده شورای امنیت میتواند درباره مجموعهای از شرایط سختگیرانه یا کدهای رفتاری برای فروش تسلیحات به ایران در آینده به توافق برسد. مثلا میشود با روسیه به این توافق رسید که به ایران موشک کروز ضدشناور یاخونت نفروشد. طبق یافته موسسه بین المللی مطالعات راهبردی فروش این موشک به ایران میتواند یک تحول تغییردهندهی بازی در منطقه باشد. کشورها همچنین باید فروش سیستمهای خودکار و بدون سرنشین را که فراتر از توانش تولید داخلی ایران است، محدود کنند.
310 310