سلام آقا تختی. دو سه روزی هست دوباره اسمت ترند اول شده و سر زبانها دارد وایرال میشود. اصلا بگذار فارسی بگویم. تولدت بود همین چند روز پیش (پنج شهریور). با کمی تأخیر تبریک.
روزی که از دنیا رفتی پدرم ده سال داشت، اما پدربزرگم دقیقا هم سن و سال خودت بود. با این حال من در همان دوران کودکی از پدر و پدربزرگم زیاد شنیدم درباره بزرگیات. آنقدر که وقتی بعدها فهمیدم خودکشی کردی، تا مدتها ستیز میکردم با این حقیقت. در نوجوانی از این ناراحت میشدم که چرا هفت بار به فینال جهانی و المپیک رفتی و در چهار تای آن فینال ها باختی. در جوانی هم همیشه دلخور میشدم که بگویند جهان پهلوان خودکشی کرده. حالا اما دیگر مشکلی ندارم با اینها. نه باختن هایت ناراحتم میکند و نه آن اتفاق تلخ هتل آتلانتیک
اتفاقا همین چند روز پیش از تقاطع طالقانی و شهید قرنی رد میشدم. از جلوی همان هتل کذایی. نمای آلومینیومی و امروزی هتل، تا حد زیادی چهره واقعی آخرین پناهگاه زمینیات را پوشانده. اسمش هم شده اطلس و دیگر آتلانتیک نیست، اما هتل همان هتل است، با همان راه پلهها و همان اتاقها. کلید را از داخل، توی در چرخاندی و تمام. راستش حاضرم به اندازه چند شب ماندن در یک هتل لوکس پنج ستاره، پول بدهم تا فقط یک شب در هتل سه ستاره اطلس و در همان اتاقی که تو آخرین بار به سقف و در و دیوارش چشم دوختی، زندگی کنم. بمانم و تا خود صبح رویاپردازی کنم از ساعتها و دقایق پایانی عمرت.
این حرفها بماند برای بعد. الان باید از سالروز تولدت گفت؛ از روز ملی کشتی. نمیدانم اگر زنده بودی هنوز هم پنجم شهریور، روز ملی کشتی نام داشت یا نه؟ من که بعید میدانم. اصلا یک سوال. چرا در وزنهبرداری کلی جهان_پهلوان داریم، اما روز ملی وزنهبرداری نداریم؟! خودم بگویم؟ چون هیچ کس دیگری را قبول ندارد. تو که خودت شاهد بودی نامجو و سلماسی اصلا با هم خوب نبودند. تو هم اگر بودی، شاید لای این همه پیشکسوت، ساب می رفتی و ته نشین میشدی. کسی چه میداند؟
به هر حال، ماها همگی مان یک ژن بد مرده_پرست داریم که فقط گاهی به درد میخورد. نگاه به خودت یا محمد جهان آرا نکن. امثال شماها هم اگر ناغافل نرفته بودید شاید الان نه، تختی، غلامرضا تختی بود و نه جهان، محمد جهان آرا. بگذریم. راستی تا یادم نرفته برایت بنویسم که از بچگی حس خوبی داشتم هم اسم پسرت بودم. هنوز هم دارم. هر جا که هستی شاد باشی آقا. باز هم تولد نود سالگیات مبارک.
251 251