فکر نمی کنم کسی با این دو جمله در اساس اشکال داشته باشد، مشکل از آنجا شروع می شود که استثنائاتی تعریف می شود یا در باره مصادیق اختلاف می شود. مثلا در مورد طب گروهی می گویند که طب ایرانی یا اسلامی از اساس با پزشکی کلاسیک فرق دارد و در این مقوله نباید بین المللی بود، بدون آنکه شواهد قابل دفاع برای این ادعا داشته باشند. گروه دیگر معتقدند علوم انسانی مبانی متفاوتی از علوم رایج دارند و نمی توان در این مقولات با جریان بین المللی همراه شد. برخی هم معتقدند حتی فیزیک و شیمی ما هم باید با آنچه در جهان رایج است متفاوت باشد چون نگاه ما به جهان متفاوت از نگاه شرق و غرب است. شکی نیست که هر یک از صاحبان این افکار دلایلی برای اثبات مدعای خود دارند که باید به آن توجه کرد و در آن مداقه نمود.
من اکنون قصد ورود فلسفی به این مناقشات را ندارم و تنها چند پرسش ساده را مطرح می کنم:
آیا خودرو یا یخچال یا ساختمانی که ما می سازیم و از این کار خوشحال هم هستیم و سعی در بهبود کیفیت آن داریم، با آنچه در کشورهای صنعتی تولید میشود تفاوتی دارد؟
آیا درمان شکستگی استخوان و نارسایی قلب و عفونت ریه ایرانیان با سایر اقوام دنیا متفاوت است؟
آیا ابزارهای ناوبری هواپیماهای ما با آنچه در دنیا استفاده میشود متفاوت است و اصولا میتوانیم با خیال راحت سوار هواپیمایی شویم که بالاترین استانداردهای روز دنیا را نداشته باشد؟و در نهایت آیا روند همهگیری کرونا در ایران غیر از سایر کشورهایی است که مثل ما عمل کردهاند؟
ضمن قبول این واقعیت که ممکن است اعتقادات ما در مسائل مختلف با بسیاری از مردم جهان متفاوت باشد، باید این واقعیت را هم بپذیریم که در اموری که محصول علوم تجربی هستند، هیچ تفاوتی میان مسلمان و مسیحی و بیدین نیست. همه ما به یک درجه از امنیت در خودرو نیازمندیم، همه از یخچال یک انتظار واحد داریم، همه برای نارسایی قلب از یک گروه دارویی استفاده میکنیمو همه با یک روند به کرونا مبتلا میشویم و آنرا به دیگران انتقال میدهیم. حتی در اموری مثل سوگواری که کاملا تابع فرهنگ و آداب و رسوم است، بسیاری از شواهد تجربی وجود دارد که در مناطق مختلف دنیا صادق است.
باید بپذیریم که راه "ایرانیزه" یا بومی برای بسیاری از مصادیق علوم تجربی وجود ندارد و کاری که ما ادعا میکنیم میخواهیم انجام دهیم گاهی یک قدم عقبتر از اختراع مجدد چرخ است. ماهیت علوم تجربی روشن و نظام رسیدن به نتیجه در آن نیز مشخص است. هر کس در این علوم جلوتر باشد بهتر عمل خواهد کرد. پر واضح است که آنچه خارج از حیطه علم تجربی است که کم هم نیست، داستان متفاوتی دارد اما نمیدانم چرا عدهای اصرار دارند که آن بخش را رها کنند و در علوم تجربی مدعی خرق عادت و راههای مشعشع و ابداعی شوند و سرمایه، عمر و جان مردم را به بازی بگیرند. این دقیقا همان کاری است که سالهای طولانی در صنعت خودرو انجام شد تا جایی که کمربند ایمنی را به عنوان یک وسیله لوکس از اتومبیل پیکان حذف کردند! حالا هم ظاهرا عدهای دانشمند لدنی هستند که در مورد کنترل همهگیری کرونا دنبال مدل جدید و احتمالا عجیب و غریب میگردند و هر روز هم یک اتهام به سازمان جهانی بهداشت وارد میکنند. بدون شک این سازمان و هر سازمان و مؤسسه دیگر بهداشتی در مقابل این ویروس نوپدید دچار خطاهایی بوده و هست و این به دلیل ماهیت علم تجربی است. بنده مدافع عملکرد هیچ نهاد بین المللی در این موضوع نیستم اما آنچه محصول مطالعات متعدد در سطح دنیا است را نمیتوان ندیده گرفت و دنبال الگوی ایرانی برای کنترل بیماری بود. ممکن است ما هم بتوانیم برای این بیماری مانند سایر امور تجربی راهکارهایی پیدا کنیم اما باید تمام مراحل روش تجربی را طی کنیم؛ نمیشود ادعا کنیم به روش میانبر دستگاهی تولید کردهایم که از فاصله صد متری ویروس کرونا را پیدا میکند یا دارویی داریم که بدون کارآزمایی درمان قطعی کرونا باشد! بدتر آن که افرادی بدون دانش کافی، دستوری را ابداع کرده یا از برخی مستندات قدیمی استخراج میکنند و یک نام مقدس و مورد احترام مردم را روی آن می گذارند تا باب هرگونه نقد و تحلیل را روی درمان ابداعی خود ببندند و به این ترتیب خانوادههای بیشتری را گرفتار میکنند.
مسئولان سازمان جهانی بهداشت در طول 10 ماه گذشته دهها بار گفتهاند که کشورها باید متناسب با امکانات و ظرفیتهای خودشان اصول کنترل بیماری را اجرا کنند که شامل توانمند ساز مردم در محافظت از خود (حفظ فاصله فیزیکی، استفاده از ماسک، شستن مکرر دستها، رعایت بهداشت تنفسی، پرهیز از تجمع در فضاهای بسته)؛ کاهش مرگ و میر از طریق محافظت از افراد آسیب پذیر و کارکنان خط مقدم مبارزه با اپیدمی؛ قطع زنجیره انتقال بیماری در جامعه از طریق بیماریابی و جداسازی آنها و ردیابی تماسهای ایشان و قرنطینه کردنشان؛ و پرهیز از اقدامات تشدید کننده طغیانهای اپیدمی مانند هر نوع تجمعات است. نتایج این اقدامات در همه دنیا یکسان است و مدل ایرانی جایگرینی برای آنها وجود ندارد، آنچه در ایران و سایر کشورها متفاوت است نحوه مدیریت و اجرای آنها و امکانات موجود کشور است و این معنی بومیسازی است.
گذشته از برخی شیادان که در مورد اصل وجود چنین ویروسی هم تردید میکنند و با بیانات عوامفریبانه و البته به ظاهر علمی، توصیههای بهداشتی را رد میکنند، گروهی هم هنوز نمیخواهند بپذیرند که یافتههای بین المللی در علوم تجربی قابل چشمپوشی نیستند و نمیتوان به راحتی با برچسبهای سیاسی یا اعتقادی آنها را منکوب کرد. علم تجربی اصالتا مرز جغرافیایی و قومی ندارد و شواهد این امر در زندگی روزمره ما بیشمار است. جدا کردن ایران از دنیا در هر آنچه به علوم تجربی مرتبط است با توجیهات مختلف از جمله اعتقادات و فرهنگ، نتیجهای جز پسرفت کشور ندارد. اعتقادات راسخ و فرهنگ غنی ما باید جای دیگری میدانداری کند، و این کار را در طول تاریخ پرافتخار ایران کرده و میکند.
نمیدانم چرا عدهای هنوز اصرار دارند کمربند ایمنی وسیلهای لوکس است که از خارج آمده!
4 آبان 1399
* استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
47231