جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا و جامعه انرژی اتمی اروپایی در 31 ژانویه 2020 رخ داد؛ اما اگر تاکنون تفاوت چندانی احساس نشده، بهعلت توافق اتحادیه اروپا و بریتانیا برای تمدید ضربالاجلی است که طی آن دو طرف بتوانند به توافقی جامع برای فضای پسابرگزیت دست یابند.
جزئیات توافق موردنظر که بهویژه برای بریتانیا مفید خواهد بود، تعیین تکلیفی دوسویه شامل موضوعات تجاری، ارائه خدمات بهعنوان مهمترین بخش اقتصادی بریتانیا، تهدیدات امنیتی، مناقشات بر سر ایرلند شمالی، آبهای مشترک و ماهیگیری است. تغییراتی که بیتردید رخ خواهند داد شامل قوانین مسافرتی بین بریتانیا و اتحادیه اروپا، مهاجرت و کار و از دست دادن مزایایی مهم برای بریتانیاییها در اقتصاد خواهد بود.
نوشتار حاضر، به بررسی دیدگاه اندیشکدههای اروپایی درخصوص چشمانداز خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا اختصاص دارد. درمیان مؤسسات بسیار، آرای چتمهاوس، ایفری، اتاقفکر پارلمان اروپا، مؤسسه روابط بینالملل ایتالیا، شورای روابط خارجی اروپا، بروگل، مؤسسه لهستانی روابط بینالملل، کنراد آدرنور و اسدبیلوپی مطالعه شده است.
از دید اتاقفکرهای اروپایی، یکی از مهمترین چالشهای برگزیت بروز شکاف بین بریتانیاییها است، بهویژه بین سرزمین اصلی و ایرلند شمالی با 56 درصد رأی برای باقی ماندن در اتحادیه اروپا. این شکاف در سطح اروپا، با جدایی تروئیکای رهبری اروپای غربی یعنی فرانسه، آلمان و بریتانیا بهوجود خواهد آمد. در اتحاد مثلث وایمار (فرانسه، آلمان و لهستان) نیز با حذف نیروی موازنهساز چهارم (بریتانیا) موجب بروز اختلال خواهد شد. همچنین، برگزیت بهعنوان الگویی برای جریانهای ملیگرا، احتمال فرسایش هنجارهای اروپایی را افزایش خواهد داد. اگرچه بروز ویروس کرونا و نیازمندی کشورهای اروپایی به یکدیگر، گرایش یا تهدید ملیگرایان به خروج را کاهش داده است، اما ناراضیان، برای ماندن در موازات اهداف اروپا هزینه و چالشهایی برای بروکسل ایجاد خواهند کرد.
در سطح بینالمللی، بریتانیا بهسوی بازتعریف جایگاه خود پیش میرود. اگرچه مخالفان اروپاگرایی امیدهای بسیاری برای تفوق بریتانیا داشتند، بااینحال، پس از حدود یازده ماه دریافتهاند در جهان بیرون چیزی در انتظار بریتانیا نیست. این کشور درصدد گسترش روابط خود در حوزههای مختلف بهصورت کشور ثالث با اتحادیه اروپا است. در مسائلی که پای حق مالکیت فکری و جزئیات فناورانه درمیان است، دو طرف، بهویژه اتحادیه اروپا نگرانی مهمی درخصوص احتمال درگیریهای اطلاعاتی دارند. این نگرانی در چهارچوب گردش بریتانیا بهسوی آسیا-پاسیفیک، تلاش برای وفوق فناورانه و بیان خود در این عرصه مهم حیاتی، معنای عمیقی دارد.
تقویت ارتباط بریتانیا با مستعمرههای سابق خود اگرچه دور از ذهن بهنظر میرسد، امروز در این یازده ماه بهعنوان هدف جدی این کشور دنبال شده است. بازهم کلید خوانش این رویکرد در درجه نخست بازتعریف جایگاه بینالمللی است که در هند، سنگاپور و کشورهای پیشرفتۀ فناور با تکیه بر این مهم در روابط دوجانیه، و در خلیجفارس در قالب مشاوره امنیتی و انرژی پیش میرود. رویکردهای گذشته بینالمللی بریتانیا، ازجمله سیاست صلحسازی آن در فضای جدید پسابرگزیت با موانعی مواجه خواهند شد. درعینحال، این کشور آزادی عمل بیشتری در روابط خارجی خواهد یافت که نخست در برخورد با قدرت نوظهور قرن، یعنی چین در حوزههای مختلف بازتاب مییابد. لندن برای تحقق سیاست مستقل چینی خود، روابط را با رهیافت عملگرایانه سنتیاش پیگیری خواهد نمود. در روابط آمریکا و اروپا نیز، بریتانیا درصدد پُر کردن شکاف روابط فراآتلانتیکی برآمده است و بهعنوان نیروی سوم، خود را به رابطه این دو در فضای پسابرگزیت تحمیل خواهد کرد. طبق پیشبینی اندیشکدههای اروپایی، روابط لندن و مسکو سرد باقی خواهد ماند.
بهطور کلی، چشمانداز آتی فضای پسابرگزیت از دید بریتانیا بازگشت به دوران ویکتوریایی و گسترش قدرت امپراتوری در اقصینقاط جهان، دسترسی و دستیابی ملی به اطلاعات، منابع و نفوذ بینالمللی است. به غیر از آمریکا، کشورهای انگلوساکسون صبورانه نظارهگر این رویکرد بریتانیا برای تحقق پیامدهای آن بودهاند. از دید اندیشکدههای اتحادیه اروپا، آینده پسابرگزیت فقط دردسرهای داخلی برای مردم بریتانیا و مقامات آن خواهد بود. اندیشکدههای ملی فرانسوی، ایتالیایی، لهستانی و آلمانی اگرچه نمیخواهند این عضو دور شده از اتحادیه مزایایی بیابد که دیگر اعضا را تشویق به خروج کند، اما بر این باورند که هنوز میتوان ارزشهای مشترک اروپایی را حفظ کرد. آنها محتاطانه خواهان حفظ ارتباط با بریتانیا هستند، همزمان رویکردهایی ملی درمقابل ایرلند شمالی نیز در پیش گرفتهاند.
پیروزی بریتانیا برای بازتعریف خود در فضای جدید بینالمللی (درمقایسهبا دوران ویکتوریایی)، اگر نگوییم ناممکن، بسیار دشوار و منوط به بازگشت تغییراتی مانند جهانیسازی، پیدایش جهان سایبری، ظهور ایدههای نو و جایگزینهای رادیکال برای تفکر غربی، قدرت یافتن جغرافیاهایی ناآشنا در نظام بینالمللی و منابع جدید ساخت قدرت و ثروت در عرصه بینالمللی است. این وضعیت متزلزل بین خواستهها و واقعیتها میتواند فرصتی برای کشورهای ناظر در پیشبرد اهداف و منافع سیاست خارجی خود باشد.
*کارشناس مسائل اروپا
310311