سیدشمسالدین حسینی، وزیر پیشنهادی اموراقتصادی و دارایی در مجلس شورای اسلامی، هیچ مخالفی نداشت.
شاید خیلیها برایشان سؤال پیش بیاید چطور شده که او هیچ مخالفی نداشته و قطعاً همه یکپارچه و یکصدا پس از اندک تأملی اذعان خواهند کرد که به سبب دفاع جانانه آقای مؤید حسینیصدر، نماینده محترم مردم خوی از یک وزیر دیگر! آقای مؤید حسینیصدر در دفاعی بیسابقه فرمودند: «وزیر بازرگانی پیشنهادی چون به زبان انگلیسی تسلط دارد، گزینه خوبی برای این وزارتخانه است.»
1- آیا مؤید حسینیصدر فکر میکند وزیر شخصاً باید از خارج خرید کند و شخصاً هم پای دخل وزارتخانه بایستد و بفروشد؟
2- افشین قطبی: اگه میشه بگین این آقای مؤید حسینیصدر بیاد تیمملی. ما یه دفاع وسط خوب لازم داریم که عمراً توپ ازش رد نشه.
3- پیشنهاد میکنم از ایشان به عنوان وکیل تسخیری سران اغتشاشات اخیر، قبلی و بعدی استفاده شود.
طبیعی است که با چنین مدافعانی، کسی نمیتواند مخالفتی داشته باشد. به هر حال آقای سیدشمسالدین حسینی که هیچ مخالفی نداشته در پایان دفاعیات خود چند بیت شعر از مولوی خوانده که با فریاد «احسنت» نمایندگان مواجه شده.
1- ایشان که مخالف نداشته، اساساً از چه چیزی دفاع کرده؟
2- من اگر جای علی لاریجانی بودم از هرکس که بلندتر گفته احسنت میخواستم که بیاید همان شعر را معنی کند.
3- به طور کلی «دور هم بودن خودش یه نعمته».
... و اما اشعاری که وزیر پیشنهادی اموراقتصادی و دارایی قرائت کرده این ابیات از مولوی است:
آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی، نی شکنم شکر برم
آمدهام چو عقل و جان از همه دیدهها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشغلة نظر برم
دوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
دوست گرفته شهر دل من به کجا سفر کنم
شرح بیت اول
1- من آمدهام وایوای.
2- اومدم فقط بگم چشم.
3- آمدهام که از «نه» گفتن شما از آن لب شکرینتان استفاده کنم و شکر صادر کنم ای حضرت رئیسجمهور.
شرح بیت دوم
1- بنده یواشکی تشریف آوردهام.
2- یواشکی و پنهانی، مثل عقل و جان که معلوم نیست کجاست.
شرح بیت سوم
1- شما آقای رئیسجمهور به همراه رئیس دفتر محترمتان آقای اسفندیار رحیممشایی هرکدامتان روی یکی از چشمهای بنده جا دارید.
2- فلذا جز شما هیچجا را نمیتوانم ببینم.
3- بحمدالله شما شهر را تصرف کردهاید. فلذا من جایی نمیتوانم بروم.
4- گور پدر قافیه، معنی رو بچسب!
[چون قافیة بیت سوم هم باید طبیعتاً «برم» باشد اما آقای وزیر «کنم» را ترجیح دادهاند.]