رضا استادی

در میان بازیگران و عوامل سریال «مختارنامه» آدم​هایی وجود داشتند که تا مدت​ها پس از پایان حضور در این سریال، یاد و خاطره آن​ها در دل گروه سازنده زنده می​ماند. حضور چنین افراد خوش خُلق و مهربانی همیشه باعث می​شد فعالیت در این حرفه سخت و طاقت فرسا، آسان و دلپذیر شود.

یکی از این افراد «احمد علامه دهر» بود که در سریال «مختارنامه» در نقش عبدالرحمن بن شریح یکی از یاران نزدیک مختار ایفای نقش کرد. عبدالرحمن همان فردی است که مختار پس از بازگشت از مکه به دیدارش می​رود و با همراهی و کمک او و دیگر یارانش قیام را آغاز می​کند و در ادامه در کنار مختار قرار می​گیرد و تا پایان قسمت 40 سریال او را همراهی می​کند. نقش این شخصیت در سریال مختارنامه توسط احمد علامه دهر ایفاء شد. بازیگری شیرازی الاصل و 58 ساله که فعالیت هنری خود را از هفت سالگی آغاز کرده و آنطور که خود می​گوید از هفت سالگی «بی وقفه» مشغول بازی بوده و «نقش مبارک» در نمایش​های تخت حوضی، یکی از فعالیت های اصلی او در همه این سال ها بوده است.

 احمد علامه دهر در مدت 4 سال حضور در مختار تقریبا در تمامی لوکیشن​ها بازی داشت. از شهرک دفاع مقدس گرفته تا شاهرود، آبادان، شهرک دفاع مقدس و.... او نقشی را ایفاء کرد که به گفته خودش شباهت زیادی به شخصیت خودش داشت. علامه دهر فقط بازیگر نیست و در خوشنویسی، مجسمه سازی، کَنده کاری، نقاشی با رنگ​های لعاب، طراحی کاشی​های مساجد و انواع طراحی​های لعابی فعالیت​هایی داشته است. او درباره تاثیر این تجربه​ها در کار بازیگری می​گوید: «اگر بازیگر کمی نجوم هم بداند خیلی در کارش به او کمک می​شود»

 

او هرچند در زمان حضور در «مختارنامه» میانسالی را پشت سر گذاشته بود، اما جزو بازیگرانی بود که همیشه با آمادگی جسمی کامل مقابل دوربین می​رفت و به همین دلیل صحنه​های اسب سواری و شمشیر بازی فراوانی برای او در «مختارنامه» دیده شده بود. علامه دهر هم ورزشکار است و همیشه آمادگی بدنی​اش را حفظ می​کند و هم حرفه بازیگری را تدریس می​کند. یک درس اساسی او به شاگردانش این است :« انتظارها از بازیگر بی نهایت است و هیچ بهانه​ای پذیرفتی نیست و برای همین باید بازیگر همیشه خودش را آماده نگه دارد و با آمادگی کامل جلوی دوربین برود.»

یکی از سخت​ترین بخش​های حضور او در سریال «مختارنامه»، صحنه​های جنگی است که اغلب در گرمای شدید هوا فیلمبرداری شد. در چنین شرایطی حتی با وجود خدمات خوب گروه تدارکات در پشت صحنه و آماده کردن شربت آبلیمو و آب خنک، برخی از عوامل و بازیگران دچار گرمازدگی می​شدند، اما برای علامه چنین اتفاقی رخ نداد. خودش می​گوید: «در این بخش​ها از تجربه​های شیرازی​ام استفاده می​کردم و با خوردن چای سرخ، عرق شاتره، عرق کاسنی و... دمای بدنم را در گرما به شدت پایین می​آوردم تا هوا قابل تحمل شود، هرچند به قول شاعر عشق آتش بُود و خانه خرابی دارد.»

احمد علامه دهر دو خاطره از «مختارنامه» دارد. خاطره اول مربوط به مانیتور کوچکی می​شود که کارگردان مختارنامه در هنگام ضبط قسمت​های مختلف، از داخل آن صحنه را تماشا می​کرد. گاهی نیاز به تکرار صحنه​ها پیش می​آمد. در اغلب صحنه​ها بیش از 100 نفر حضور داشتند و اغلب بازیگرانی که برای اولین بار وارد صحنه می​شدند، تصور می​کردند میرباقری فقط بر روی برخی حرکات کلی تسلط دارد و از تمامی جزئیات غافل است اما گاهی او خطاب به بازیگری فرعی می​گفت: «این حرکت خوب بود، انجامش بده» و بعد خطاب به دیگر بازیگر حاضر در صحنه می​گفت: «برای برداشت بعدی این حرکت رو حذف کن.» این رفتار برای علامه و دیگر بازیگران تعجب آور بود که چطور کارگردان می​تواند تا این حد همه جزئیات را زیر نظر داشته باشد. برای همین است که علامه می​گوید: «اینطوریه که تو کارگردان​ها یکی می​شه میرباقری و یکی دیگه هیچی نمی​شه»

خاطره بعدی او مربوط به روزی است که در شاهرود و پیش از فیلمبرداری یکی از صحنه​های جنگی، تیری از کمان خارج و به گونه هنروی اصابت می​کند و تیر در ادامه حرکت خود از سقف دهان هنرور خارج می​شود، اما خدا را شکر بینایی این فرد آسیبی نمی​بیند. در این صحنه جمله​ای به ذهن علامه دهر می​رسد که پایان بخش این مطلب است: «همانجا بود که فهمیدم کار برای اهل بیت ضرر ندارد».

مدیر روابط عمومی مختارنامه

5757

منبع: خبرآنلاین