اگر بخواهیم با همان شیوه ناصر فیض را معرفی کنیم باید بگوییم: ناصر فیض صاحب «نزدیک ته خیار»، یا ناصر فیض صاحب «املت دستهدار» که هر دو نام آثار وی است.
در این شعر فیض کوشیده با موضوع رمضان و روزه شوخی کند؛ اما گویا به قدر کافی نکوشیده است چون وجوه طنز در این شعر فیض از سایر آثارش کمرنگتر است.
امساک به گفتار و به کردار نکردی
حیرتزده با آینه دیدار نکردی
یک ماه نخوردی و شدی روزه به ظاهر
جز بر خود و بر جسم خود آزار نکردی
شد جسم تو بیدار ولی، جان خودت را
هنگام سحر آمد و بیدار نکردی
یک روزنه وا شد اگر از صبح، به رویت
یک پلک بر این روزنه اصرار نکردی
تا بار گناه تو سبکتر شود، افسوس!
یکبار به انکار خود اقرار نکردی
صدبار صفا کردی و دیدی ثمرش را
سعی تو کجا رفت که اینبار نکردی
قدر آمد و آوازی از آوارگیات را
یک آیه مقیم شب ابرار نکردی
هر بار طلبکار شدی از همه اما
خود را به کسی هیچ بدهکار نکردی
یک عمر پی کار دلت رفتی و یکبار
با نفس اسارتزده پیکار نکردی
در آن شب قدر غم و والایی اندوه
دل را به غم عشق گرفتار نکردی
اینگونه که میگویم اگر، روزه گرفتی
افطار اگر کردی انگار نکردی!
با این همه غافل مشو از رحمت حق، چون
خود را ز خداوند، طلبکار نکردی
242