افطار اول
طبق معمول هرسال، اولین افطار ماه مبارک، بچه های هیأت را دعوت کرد.
طبق معمول هرسال در سفره افطار، نان سنگک بود و پنیر،چای شیرین و خرما.یکی دوسال آخر،سبزی هم اضافه شده بود.
طبق معمول هرسال، وقتی نماز مغرب را خواندند و کنار سفره افطار نشستند همه به ترتیب باید یک دعا میکردند و بقیه آمین میگفتند.
طبق معمول هرسال، صاحبخانه اولین دعا را گفت و بقیه آمین گفتند. سعید نفر پنجم یا ششم بود.
طبق معمول هرسال نوبت سعید که رسید شیطنتش گل کرد: "خدایا روزه کسانی را که با دعاهای خود باعث دیر شدن افطار روزه داران می شوند اجابت نکن".
طبق معمول هر سال آمین گفتن به دعای سعید، توی قهقهه بچه ها و صدای استکان هایی که به نعلبکی می خورد گم شد.
طبق معمول هرسال بچه های هیأت، غروب اول رمضان کنار قبر سعید در مزار شهدا جمع می شوند.
*محمدرضا مهاجر
1717