خیلی وقت بود از ته دل نخندیده بود. وقتی برای افطار در یخچال را باز کرد، از ته دل خندید...
یخچال بود و یک بطری آب و یک نعلبکی خالی!
1717
محمدرضا مهاجر
خیلی وقت بود از ته دل نخندیده بود. وقتی برای افطار در یخچال را باز کرد، از ته دل خندید...
یخچال بود و یک بطری آب و یک نعلبکی خالی!
1717