مجموعه شبانه «ساختمان پزشکان» را میتوان بازگشت و حضوری موفق از گروه طنزپردازی دانست که در جایگاه خود حرفهای شدهاند و نبض تماشاگر را در دست دارند.
«ساختمان پزشکان» با ایده اولیه پرداختن به قشر پزشکانی از ردهها و تخصصهای مختلف و نگاه طنازانه به روابط و مناسبات انسانی میان آنها که مشابه دیگر اقشار است، به نوعی ادامه تفکر مرکزی خالق این مجموعه است.
پیمان قاسمخانی که در مجموعههای مختلف نقطه دید خود را از آدمهایی بیزمان و مکان در «شبهای برره» تا آدم فضاییها در «مسافران» به گردش درآورده، این بار زاویه نگاه خود را متمرکز به قشری کرده که چه بسا به این حجم و به این شکل با آنها شوخی نشده باشد.
به این دلیل هم حجم انتقادات این قشر به مجموعه بیش از بقیه بوده -که البته غریب هم نیست همانطور که مردم فسا و چه بسا آدم فضاییها به دو مجموعه اشاره شده معترض بودند- اما کمی دقت کافی است تا متوجه شویم اگر انتقادی هم وارد است متوجه خود ما است که هر کدام نسبتی از این خصوصیات خوشایند و ناخوشایند را که با نگاه طنز اغراق شده، یدک میکشیم و طبعاً از کشف این قرابت خوشمان نمیآید.
«ساختمان پزشکان» مهمترین ویژگی خود را از متنهای حساب شده گروه نویسندگانی میگیرد که سالهاست در کنار این نویسنده قلم میزنند و به نوعی با یکدیگر همساز و همسلیقه شدهاند. البته در قسمتهای مختلف این مجموعه حضور نویسندگان جدیدتر با تکیه بر مضمون و بار طنز هر قسمت به خوبی مشخص بود که فراز و فرودهای متناسبی به این مجموعه 60 قسمتی میداد.
حضور سروش صحت به عنوان نویسنده - کارگردان - بازیگری که خود در عرصه طنز تلویزیونی و سینمایی صاحبقلم و سلیقه است، در کنار این گروه نویسندگان شرایطی فراهم کرد تا کارگردانی او نزدیکترین ترجمان تصویری به این متنها باشد و با توجه به این قریحه، کاری کند که شوخیها تا جای ممکن در تصویر از دست نروند.
همچنین میتوان از گروه بازیگران این مجموعه به عنوان یک ویژگی نام برد. گروهی متشکل از چند چهره طنز و چند چهره جدید و البته حضور قابل تقدیر بازیگران تئاتری که این انتخابها را در شکل اولیه جسورانه و در شکل حاضر -که حاصل کار دیده و پسندیده شده- هوشمندانه نشان میدهد.
آخرین و تأثیرگذارترین برگ برنده مجموعه «ساختمان پزشکان» پایانبندی و چیدمان سه قسمت پایانی بود که مثل همیشه آه حسرت مخاطب را به همراه نداشت و به شکلی جذاب و هوشمندانه سرانجام کاراکترها را با چاشنی ساختارشکنی در روایت و فاصلهگذاری مشخص کرد.
این نکته مهمی است که یک مجموعه نسبتاً طولانی در طول اوج و فرودهای قسمتهای مختلف بتواند در پایان دست همراهی مخاطب را به بهترین شکل رها کند و به توجه و همراهی او امتیاز بدهد. این امتیاز هم چیزی نیست جز یک پایان سر و شکلدار که انتظارات ایجاد شده در طول کار را پاسخ دهد و در واقع کدهای کاشته شده در طول این قسمتها را با هوشمندی برداشت کند.
حالا وقتی چاشنی فاصلهگذاری و ساختارشکنی در روایت هم در این طراحی دخیل میشود، حاصل کار هم نظر مخاطب عام را جلب میکند هم همراهی مخاطبان خاص را هم اینکه بخشی از دغدغههای سازندگان را جوابگو میشود که به ارائه یک کار صرفا روتین بسنده نکردهاند.
«ساختمان پزشکان» این موقعیت ویژه را داشت که هم بتواند بخش زیادی از مخاطبان خاص و عامش را راضی بدرقه کند هم اینکه چند مسیر هموار برای حرکت مجموعههای طنز فراهم کند که مدتی بود در جادهای سنگلاخ گیر افتاده بودند.
5858