به گزارش خبرآنلاین، مشکلات پرداخت نشدن بودجه خانه سینمای ایران از سوی معاونت امور سینمایی و سختیهایی که این عملکرد برای مسئولان این نهاد صنفی به همراه داشت، مدیران خانه سینما را در مسیر جذب حامی مالی هدایت کرد و پس از عقد قرارداد با شرکت نوینعرفا وضعیت مالی خانه سینما بهبود پیدا کرد.
جذب این حامی مالی از یک سو و از سوی دیگر دیداری که جمعی از اهالی خانه سینما سال گذشته با اسفندیار رحیممشایی داشتند سبب شد این تصور را در گروهی که چندی است خود را از خانه سینما منفک کردهاند به وجود آورد که بودجه مربوط به رئیس دفتر رئیسجمهور است.
برگزاری جشنهایی از سوی اصناف خانه سینما سیدضیا هاشمی رئیس هیئت مدیره اتحادیه تهیهکنندگان را بر آن داشت تا نامهای نوشته و بودجه خانه سینما را مربوط به مشایی بداند. این شروع دعواست و در ادامه پاسخهای فرهاد توحیدی رئیس هیئت مدیره خانه سینما و منوچهر محمدی سخنگوی شواری عالی سینما آتش ماجرا را داغتر کرد.
تاریخ |
رخداد |
اظهارات هاشمی |
اظهارات طرف مقابل |
24/3/90 |
واکنش هاشمی به جشن منتقدان |
حالم خوب نیست که دیروز در «جشن منتقدان» دیدم همه حالشان خوب نیست. عمق تراژدی برای سینمای ایران است که همه حالشان خوب نیست یا حالشان بد است اما پشت سر هم جشن برگزار میکنند و همه جلوی خودشان بلند میشوند و یکسری آدم مشخص از هم جایزه میگیرند و این آن را سپاس میگوید و آن دیگری را فحش باران میکند. دلیلشان هم مانند دلیل من موجه است. حالشان خوب نیست به معاونت سینمایی دولتی فحش میدهند اما با افتخار به دیدن رئیس دفتر دولت میروند و بها میستانند و جشن میفروشند. بعد رئیس جشن فروشان میگوید هرکس فیلم بسازد به من فحش میدهد. توجیه از این شرمناکتر برای مدیری برگزیده سینمای ایران موجه نیست. اگر شمقدری و سجادپور چنین کنند منتخب ما نیستند و منتخب دولتاند. ما احترامشان میکنیم اما تأئید نه. آقای محترم که از همه این دولتیها جایزه و پول ستاندهای و یک بر نعل میزنی و یک بر میخ، تو چرا ؟! صدای ساز و دهل بدحالیتان از درون به خرج و پول همان کسی که گفت جریان سبز را خریداری میکنم، بیرون بیاید. من حالم بد است که تاریخ ثابت خواهد کرد به بزدلی شما جریان مدیریتی، زرد شده بر سینمای ایران. سربند و مچبند زردتان را نصب کنید که بوی تعفن زردیتان دارد سینما را میگیرد. شما نوکر جریان و بیماریای شدهاید که واگیر دارد و از آن بیماری حال همگی شما بد است. متکثر یا کثیر، اعلاء یا بنجل، عسکر یا لشکر همگی بد و بدتر از شمقدریها و سجادپورها میکنید که در نهایت دموکراسی، تمامیتخواهی و دیکتاتوری پنهان اپوزیسیون فریاد میزنید جشن و پایکوبی بدحالیتان به کام همانها که نوکریشان را میکنید و جریانها را تغییر رنگ میدهید. بر بیرنگی فروشی و همان تخم مرغها را رنگ میکنید که جوجهای حرامزاده خواهد شد. |
--- |
30/3/90 |
گفتوگوی توحیدی و پاسخ هاشمی |
آقای فرهاد توحیدی، چهار هزار تومان را، چهار میلیون تومان در پاکت گذاشتم و برایت فرستادم تا کاربن و خودکار بخری برای نیازهایت. ممنون از شکایتتان، با افتخار به دادگاه خواهم آمد. اگر شما درست گفتید من از سینما میروم، اگر من درست گفتم... مطمئنم شما باز هم از خانه سینما نخواهید رفت. |
فرهادی توحیدی، رئیس هیئت مدیره خانه سینما: ما تاکنون در مقابل صحبتهای آقای هاشمی سکوت کردیم، چرا که ایشان در سالهای گذشته مدیرعامل خانه سینما بودند و ما به احترام همکاری و دینی که ایشان به گردن خانه سینما داشتند، سعی کردیم که سکوت کنیم. اما متاسفانه آقای هاشمی در چند روز گذشته بازهم اتهام سخیف و ناروای خود را به خانه سینما تکرار کردند. من با صراحت اعلام میکنم که ما به دلیل همین اظهارات، از ایشان به دستگاه قضایی شکایت کردهایم و ایشان باید در دادگاه ادعای خود را اثبات کنند. به نظرم بهتر است آقای هاشمی برای پرداخت جریمهشان از الان، حداقل چهار هزار تومان کنار بگذارند. |
21/4/90 |
انتشار خبر حضور هاشمی در دادسرای فرهنگ و رسانه در تاریخ 10 مردادماه |
این احضاریه دعوتنامه جشن سینمای ایران و سند افتخار من (سیدضیاء هاشمی) در سال 90 است. |
--- |
10/5/90 |
حضور هاشمی در دادگاه |
--- |
--- |
12/5/90 |
مراسم افطاری اتحادیه تهیهکنندگان در هتل اسپیناس و اظهارات هاشمی |
به این ایام تطهیر و طهارت تلاش چند بارهای باری آشتی میکنیم و همه صنوف کارگردانان، فیلمبردار، فیلمنامهنویس، طراح صحنه و ... را به شورای پروانه ساخت میخوانیم و تعامل تا همه بدانند ما برای وصل کردن آمدیم. وقت آن است در این ایام که همه وجودمان را از بدی بشوریم و تازه شویم. اگر من راجع به پولشویی در خانه سینما گفتهام عبارت ناصوابی بود و اینک میگویم باید چشمهایمان را بشوییم و دگرگونه ببینیم. برای همه اهالی مظلوم صمیمی و دردمند سینمای ایران بهترین را آرزومندم و خانه را خراب نمیخواهیم که سینما باید خانهای داشته باشد. اما باز هم میگویم چهار میلیارد تومان پول کمی نیست و بخشودهگیاش لااقل برای من جا نمیافتد. |
--- |
18/5/90 |
یادداشت منوچهر محمدی و پاسخ سیدضیا هاشمی |
مسئولان خانه سینما اگر خودشان حرف نمیزنند و عضو سخنگوی بدون حکمشان را به میدان فرستادهاند. آقای محترم من بر سر حرفم هستم و از هیچ حرفی به جز تکواژهای تبری نجستم، پس بدان من باز هم بر سر هل من مبارزهام هستم و همان که تو گفتی اگر حکم ثابت شود، انجام میدهم. سر و رویت را پاک کن که در این ایام مبارک از هول پر از حلیم شده و در دیگ حلیم افتادهای. من از مسلمانی خود گریزان شدم که تو مسلمانیام را تائید کردهای. به همان خدایی که من و تو نمیشناسیماش که از آب گلآلود سینمای ایران داریم بهرهها برمیداریم و ترسمان بر این است که آب زلال شود تا همه منافعمان زیر سؤال رود، من تلاش بر تعامل و دلجویی کردم. اما من برد به هر قیمتی را نمیخواهم و نمیخواستم. من دو پسر دارم و به حمدالله در هیچ شورایی دامادی ندارم که ضامن چکهایم شود. نه اهل شمشیریام نه برای مادیات استخاره میکنم و نه هیچ. میتوانستم جوابات را ندهم تا بر دلت بماند، اما دیدم یک بار که خود و عیار خود را نشان دادهای به این برکت هم که شده بیجوابت نگذارم تا همیشه خودت باشی دیگران را تهمت نزنی و جلو نفرستی. خدا آخر و عاقبتمان را مانند هم نکند. من فکر میکنم میتوان با هر اخراجی رستگار شد. من دوستی دارم از «حوزه علمیه شاهرود» اخراج شده باز هم خود را رستگار میداند. |
منوچهر محمدی، تهیهکننده: جنابعالی (هاشمی) در پاسخ آقای فرهاد توحیدی رییس هیأت مدیره خانه سینما مبنی بر شکایت قضایی از جنابعالی با ادبیاتی هل من مبارز در تاریخ 30/3/90 که با خبرگزاری ایسنا داشتید، فرمودید: «با افتخار به دادگاه خواهم آمد اگر شما درست گفتید من از سینما میروم» اظهارات اخیر شما گواه روشنی است که خانه سینما درست گفته. جنابعالی از باب اینکه مسلمانید و به مردانگی خود را شهره میدانید، با همان شجاعت اعلام کنید کی از سینما خواهید رفت؟ |
19/5/90 |
پاسخ محمدی به اظهارات هاشمی |
--- |
منوچهر محمدی: میدانم سخت بیمارید و رنجور، دوست میداشتم به پاس دوستیهای پیشتر در بالا رفتن از پلههای مطب بیمارستان کنارتان باشم، ولی افسوس که با انتخاب غلط خود و ادبیات فحاشانهای که در پیش گرفتهاید ناچارم ساختید در بالا رفتن از پلههای محاکم قضایی در کنارتان باشم. چشم دولت اصولگرای عدالتپرور و مهرگستر هم روشن که فردی با چنین اخلاق و ادبی را به زعامت و ریاست صنفی منصوب کرده و از آن حمایت همه جانبه میکند که ظاهرا اول ماموریت آن ایجاد چتری بوده برای وحدت. این آخرین بار سخن گفتن و پاسخ دادن به شما بود، الباقی گفتار ما در محکمه قضاء خواهد بود نزد قاضی. به نظر میآید تنها آنجاست که ظاهرا چشمان شما از نشئه خواب یا غفلت باز شود. |
57243