وقتی بناست تمرکز بر شکافهای اجتماعی موضوعیت پیدا کند، آنگاه حاشیهسازی باید به بهانههای مختلف در دستور کار قرار بگیرد. آنگاه دیگر پاکدست بودن همه اعضای دولت ارزش نیست. بلکه حضور کسانی که شائبههای اقتصادی نیز در خصوصشان مطرح است، برای میدان دادن به حاشیهها خود اهمیت دارد. برای شکلگیری شکافها باید دو سوی افراطی ایجاد شود. در یک سو همه طرفدار دیوارکشی میان کلاسهای دانشگاهها باشند و در سوی دیگر همه طرفداری آزادی دختر و پسر. این دو افراط که بازیگرانی نیز میخواهد زمینه توسعه شکاف و دوگانگی را در جامعه فراهم میکند. در یک سو همه مخالف مطلق موسیقی تلقی میشوند و در سوی دیگر برخی معتقدند موسیقی حتی مسیر رسیدن به کمال را فراهم میکند. در یک سو برخی رنگ مشکی حجاب و مدل کنونی چادر را تنها مدل ممکن میدانند و در سوی دیگر برخی چادر مشکی را رهاورد عیاشیهای شبانه معرفی میکنند. این دوگانگیها جامعه را به دو قطب تقسیم میکند که دولت و احمدینژاد نماینده و پرچمدار یک قطب آن خواهند بود.
چاره در این میان نیافتادن در بازی طراحی شده طیف مشایی است. نباید در یک سر دوقطبیها بازی کرد. نباید در مقابل افراط، نمایده تفریط شد. در عین حال نباید در مقابل تفریط، نماینده افراط شد. طیف ارزشی انقلاب نباید پازل مشایی را کامل میکند. باید موضع صحیح را عالمانه تبیین کرد. باید به گونهای عمل کرد که قضاوت طیف خاکستری از انتقادهایی که مطرح میشود، قضاوتی منطقی باشد. نه اینکه خواص هم به واسطه انتقادهای افراطی و احساسی و نادرست در جبهه یاران مشایی قرار بگیرند. در خصوص حجاب، اهانت به رنگ سیاه چادر به هیچ وجه پذیرفته نیست. در عین حال اصولگرایان از مدتها پیش پذیرفتهاند که میتوان مدهای دیگری هم برای حجاب طراحی کرد. در خصوص بحث دانشگاهها به کار بردن عبارت "تفکیک جنسیتی" نادرست است. باید با موضع فعال، تاسیس و شکلگیری دانشگاههای دخترانه را به عنوان بها دادن به دختران و یک امتیاز برای آنان معرفی و تبلیغ کرد. حتی میتوان این مسئله را مطالبه خانوادهها کرد. اما طرح عنوان "تفکیک جنسیتی" یعنی فراهم آوردن زمینه دوقطبیسازی دانشگاهها به گونهای که یک سوی این دوقطبی بسیجیها قرار بگیرند و در سوی دیگر طیف خاکستری. تشکلهای دانشجویی و خصوصا بسیج دانشجویی در سراسر کشور باید نسبت به شکلگیری این دوقطبی هوشیار باشند.
30245