حجت الاسلام دکتر "حمید شهریاری" در حال حاضر رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه و رئیس مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و از چهره ها و صاحب نظران عرصه آیتی کشورمان در یادداشتی به بررسی محتوای هرزه نگاری و فیلترینگ پرداخته است. متن این یادداشت به شرح زیر است:
اطلاعاتی که در معرض فیلتر یا سانسور قرار میگیرند بر دو نوع هستند. گاهی نشر برخی اطلاعات بد است به دلیل نتایج و آثار بدی که در پی دارند. در این حال بحث اخلاقی از نشر این نوع اطلاعات بستگی به نتایج و آثار نشر آنها دارد.
گاهی نشر برخی اطلاعات نه فقط به خاطر نتایج و آثار بدی که در پی دارد بلکه علاوه بر آن خود آنها نیز ذاتاً بد هستند. مثالهایی چون هرزهنگاری، سخنان نژادپرستانه، ترویج خشونت، کفرگویی، خیانت و اخلال از این نوع امور هستند. نشر این امور ذاتاً بد است چون نوعاً شنیدن یا گفتن یا دیدن این امور میتواند اثرات مخرب برای انسان در بر داشته باشد. بد بودن این افعال تنها به دلیل نتایج بدی که این امور در بر دارند نیست. دو دلیل عقلی برای بدی نشر محتواهای هرزهنگاری مذکور اقامه شده است:
دلیل اول: این محتواها موهن و موجب بدنامی و بیآبرویی شخص صاحب محتوا، دریافت کننده و ارسال کننده محتوا میشود.
در رد این استدلال گفتهاند که رضایت طرفین و صاحب محتوا برای ایجاد ارتباط شرط است. در این شرایط شخصی که مورد توهین و بدنامی است، خودش هم نمیخواهد چنین چیزی را دریافت کند یا تمایلی به ایجاد ارتباطاتی که موجب بدنامی او شود ندارد. بنابر این اگر ارتباطی ایجاد میشود که موجب انتقال اطلاعات شود، به رضایت آنهاست و از دید آنها موجب توهین یا بدنامی آنها نیست. ضمن این که انسانها آزادند در باب بدنامی و بیآبرویی یا خوشنامی، خود تصمیم بگیرند. شاید کسی بیآبرو شدن را برای خویش انتخاب کند. انسانها آزادند آن گونه که میخواهند به زندگی ادامه دهند.
ولی باید دانست که این رد استدلال مبتنی بر مبنای لیبرالیستی است که در ادامه بحث به نقد آن خواهیم پرداخت. خواهید دید که این نوع جواب معارض با شأن و مقام انسانی است.
دلیل دوم: محتوا باعث تنزل شأن انسانی یا فساد اخلاقی و گناه صاحب محتوا، دریافت کننده و ارسال کننده است.
اگر به تصاویر مستهجن از یک مرد یا زن نگاه شود، آن شخص (که تصویر از آن او است) از جایگاه انسانی خود تنزل خواهد یافت. حرمت او شکسته میشود. کرامت و شأن انسانی او نقض شده و همچون حیوانات تلقی خواهد شد، حتی اگر آن تصاویر به وسیله خود او یا با رضایت خود او انتشار یابد. کرامت انسان امری نیست که در اختیار خود او باشد تا بتواند آن را نقض کند. همان طور که همه ما موظف هستیم از جسم خود محافظت کنیم و ضرر زدن به جسم نوعی بیماری روحی و نیز گناه شرعی محسوب میشود، همه ما موظف هستیم در حفظ کرامت خویش تلاش کنیم چون کرامت انسان مانند آبروی انسان از امور معنوی و ودیعهای الهی نزد او است.
خداوند متعال فرموده است:
وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَم (الاسراء-70) و به راستی ما فرزندان آدم را کرامت عطا کردیم.
روشن است که مخدوش ساختن کرامت انسان نیز نوعی بیماری روحی و نیز گناه شرعی محسوب میشود.
به ویژه اگر از آن شخص (تصویربرداری شده) سوء استفاده شده باشد یا به او تعدی و تجاوز شده باشد، گناه مرتکب شونده (نشردهنده تصاویر) بیشتر است. مشارکت در بهرهبرداری از تصاویر چنین وقایعی مشارکت در تداوم آن و تعدی به شأن انسانی است. از دیدگاه یک اخلاق "کانتی" (1785) نباید با انسانها همچون یک ابزار برای اهداف خود برخورد کرد.
لیبرالیستهایی چون "میل" (1859) معتقدند، تنها اصلی که میتوان طبق آن قدرت را به طور درستی علیه هر عضوی از جامعه متمدن و در برابر اراده او به کار گرفت، جلوگیری از صدمه به دیگران است. خیر خود شخص، خواه مادی و جسمی خواه اخلاقی و معنوی، مجوّزی کافی برای نقض اراده و آزادی افراد نیست.
همچنین "رونالد دورکین" که از جمله کسانی است که لیبرالیسم را بر مبنای حقوق بشر توجیه کرده است، بیان میکند که اصل "استقلال اخلاقی" دلیلی است بر رد چنین سانسورهایی. طبق این اصل انسانها حق دارند که از وضع نامطلوب در توزیع خیرها و فرصتهای اجتماعی آسیب نبینند... صرفاً بر این مبنا که مقامات یا همشهریانشان فکر میکنند اعتقادات آنها در باره راه درست راهبری زندگیشان خطا یا ننگین است (Dworkin.1981, p.194).
منظور او این است که اگر این نوع آزادیها از شهروندان سلب شود، در حقیقت توزیع خیرها و فرصتهای اجتماعی آسیب میبیند و دچار وضع نامطلوبی میشویم و به همین جهت صاحبان قدرت حق ندارند به دلیل این که انتخاب شهروندان نادرست است از آن ممانعت کنند. هر شهروندی آزاد است تا راه زندگی خویش را تعیین و انتخاب کند.
این جواب لیبرالیستها یک مبنای فلسفی دارد. نزد لیبرالیستها والاترین ارزش انسانی "آزادی" است.
حدود آزادی را نیز خود آزادی تعیین میکند. یعنی حد آزادی نقض آزادی دیگران است و هیچ حد دیگری نمیتواند آزادی فردی را محدود کند اما از دیدگاه اسلامی این مبنای کاملی نیست. آزادی در شرع اسلام یک ارزش محسوب میشود ولی آزادی علاوه بر حدی که ذکر شد، محدود به حدود دیگری از جمله حدود الهی است. احکام الهی آزادی فردی انسانها را محدود و مشروط میکند. اسلام اصول ارزشی دیگری غیر از آزادی را نیز معتبر دانسته و در کنار آزادی فردی و گاهی فراتر از آن توصیه میکند.
مثلاً در بسیاری از موارد، "عفت" ارزشی والاتر از آزادی است، طوری که برخی روابط آزادانه، خلاف عفت بوده و از نظر عقلایی و نیز از نظر اخلاق اسلامی مذموم است. در همه جوامع بشری به کسی که رفتارهای خلاف عفت دارد یا از این راه کسب درآمد میکند به دیده حقارت مینگرند. این امر نشان میدهد که عقلا این نوع رفتارها را مذمت میکنند. در این مذمت فرقی بین جوامع دینی و غیردینی نیست؛ افرادی که کارهای خلاف عفت را پیشه کرده و شغل خود قرار دادهاند، حتی در کشورها و جوامع بیدین نیز در طبقه افراد پست قرار میگیرند.
در اسلام نیز این حکم عقلایی مورد تأکید قرار گرفته است. در روایت صحیحی از امام صادق علیه السلام نقل است که امام علی علیه السلام میفرمودند: «أفضَل العِبادَةِ العِفاف»؛ والاترین عبادت عفاف و پاکدامنی است.
طبق آیات قرآن یکی از دلائلی که کافران قیامت را انکار میکنند آن است که مایلند راهشان باز و آزاد باشد تا هر چه میخواهند انجام دهند.
کَلّا بَل یُریدُ الانسانُ لِیَفجُرَ اَمامَهُ یَسئَلُ اَیّانَ یَومُ القیامَة (القیامة- 6-5)؛ (انسان شک در معاد ندارد) بلکه او مىخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند! (از این رو) مىپرسد: «قیامت کى خواهد بود»! (ترجمه آیتالله مکارم)
همچنین در قرآن کریم بر لزوم رعایت حدود الهی (عمدتاً در مباحث حقوق خانواده شامل احکامی از طلاق، ارث) تأکید فراوانی شده است. کسانی که از حدود الهی تجاوز کنند مستحق خلود در آتش جهنم شمرده میشوند.
وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَ لَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ (النساء-14)؛ و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانى کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید، وى را در آتشى درآورد که همواره در آن خواهد بود و براى او عذابى خفّتآور است. (ترجمه فولادوند)
همچنین یکی از ویژگیهای مؤمنان مجاهد، نگهبانی و مراعات حدود الهی شمرده شده است.
وَ الحَْفِظُونَ لحُِدُودِ الله (التوبة-112)؛ و پاسداران مقرّرات خدایند (ترجمه فولادوند)
از این تعبیرات مسلّم میدانیم که انسان به اندازهای آزاد نیست که حدود و مقرّرات الهی را زیر پا گذارد. از این ندارند چنین آزادیهایی را که موجب نقض حدود الهی است، به شهروندان خود اعطا کنند.
همچنین در برخی روایات به غیرت به عنوان یکی از اوصاف الهی تأکید شده و مؤمنان به این صفت ترغیب شدهاند. این صفت از اوصاف ابراهیم نبی علیه السلام و رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله برشمرده شده است. (الکافی، ج 5، صص 535-536)
همچنین در قرآن کریم به مردان و زنان توصیه شده که چشم خویش از محرمات بپوشانند:
قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یحَْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَالِکَ أَزْکىَ لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصْنَعُونَ * وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بخُِمُرِهِنَّ عَلىَ جُیُوبهِِنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ...(النور،30-31)
به مردان با ایمان بگو: دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزهتر است زیرا خدا به آنچه مىکنند آگاه است. (30) و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که [طبعاً] از آن پیداست. باید روسرى خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا ...آشکار نکنند ... (31)
از این آیات استفاده میشود که نظر به نامحرم حرام است و حفظ خویشتن از نگاه نامحرمان نیز واجب است.
این نهی خطاب به دریافت کننده و ارسال کننده اطلاعات هر دو است. همچنین فردی که اطلاعات در مورد او است را نیز شامل میشود. وقتی نگاه کردن حرام باشد، نشان دادن نیز به طریق اولی حرام است چون علاوه بر این، در آیه قرآن غض نظر و فرو بستن چشم و نیز حفظ عورت واجب شمرده شده است. در این مقام فرقی بین حکم زن و مرد نیست.
از همین جا روشن میشود که در اسلام نشر آزاد اطلاعات، اموری را که موجب نقض حدود الهی شود، شامل نمیشود.
آنچه گفته شد مربوط به یکی از استثناهای نشر آزاد اطلاعات، یعنی هرزهنگاری بود. روحانیون محترم موظفند با توضیح و تبیین مسئله فیلترینگ و ضرورت آن توجیه کافی برای پیشگیری جوانان از هرزه نگاری و هرزه نمایی را فراهم کنند و مضرات و اثرات مخرب این رفتار را بر سلامت روانی و روحی آنان متذکر شوند.
2121