مصطفی رحماندوست

بسیاری می‌پرسند آیا ورود کتاب‌های گویا به بازار کتاب، خللی در رونق کتاب‌های چاپی ایجاد نمی‌کند؟ باید بگویم نه، نترسید، اصلاً نترسید. زمانی عده‌ای فکر می‌کردند پیدایش و گسترش کتاب دیجیتال، باعث از رونق افتادن کتاب کاغذی می‌شود، بعداً در دنیا مطالعه کردند، دیدند چنین اتفاقی نمی‌افتد. من خودم در کنگره‌ای در لندن شرکت کردم که حاصل مطالعات در این زمینه را عرضه می‌کردند و ثابت شد کتاب دیجیتال جلوی گسترش کتاب کاغذی را نگرفته است. ولی مثلاً روزنامه دیجیتال یا روزنامه‌های اینترنتی چرا؛ کمی تا قسمتی در کمتر شدن تیراژ روزنامه‌های کاغذی مؤثر بوده است.

کتاب گویا دو نقش دارد: یک نقشش که اصلاً برای همین پدید آمده و گسترش پیدا کرده، برای افراد نابینا و کم‌بیناست. وقتی این کتاب‌های گویا برای نابینایان و کم‌بینایان آماده شد، پدیدآورندگان آن فهمیدند مردم عادی هم وقت‌های خالی از بین‌رونده‌ای دارند که نمی‌توانند در آن وقت‌ها کتاب بخوانند. مثل وقتی که در سفرند یا زمانی که مشغول رانندگی هستند و در ترافیک مانده‌اند و.‌.‌. . بنابراین کتاب گویا گسترش پیدا کرد. دلیل دیگر گسترش کتاب‌های گویا این بود که بررسی‌های انجام شده نشان داد کتاب گویا می‌تواند در زبان‌آوری مخاطبان تأثیر بسزایی داشته باشد. یعنی وقتی کلمه‌ای در کتابی خوانده می‌شود برای یک نفر، حس این که می‌تواند همان نحوه‌ای که گفته می‌شود دوباره ادا کند، برایش قدرت زبان‌آوری می‌آورد. این دلایل باعث گسترش کتاب گویا شد.

بعد از این انواع و اقسام کتاب گویا پدید آمد؛ یعنی بعضی‌ها معتقدند باید حالت اجرا و نمایش داشته باشد تا تأثیرگذارتر باشد، بعضی‌ها معتقدند باید بدون توسل به فراز و فرود صدا و صداپیشگانه خواندن (یعنی با توجه به هنر صداپیشگی) کتاب‌های گویا خوانده شود تا قدرت تخیل مخاطب را محدود نکند. در هر صورت گسترش هر دو شیوه کتاب گویا همچنان ادامه دارد.

واقعیت امر این است که خیلی از ما در تمام دنیا نیازمند این هستیم که حداقل وقت‌های خالی خودمان را به جای این که بی‌خیال، خیال ببافیم، کتاب گوش کنیم. من معتقدم باید ساده خوانده شود، بعد از این مدتی که ساده خوانده می‌شود و حتی مثلاً می‌گوید صفحه 54 و بعد تمام که می‌شود می‌گوید صفحه 55، یا مثلاً پاورقی‌ها را همان طور می‌خواند، این حس برای آدم به وجود می‌آید که واقعاً کتاب ورق می‌زند. وقتی همان‌ها که در کتاب‌ها چاپ شده است کامل و ساده خوانده می‌شود، حس واقعی کتاب خواندن به‌وجود می‌آید. من خودم بعضی از رمان‌های بزرگ مثل برادران کارامازوف را با عضویت در کتابخانه نابینایان به امانت گرفتم و به جای آن که بخوانم، در ماشین گوش کردم.

به نظر من این​قدر سطح مطالعه در کشورمان پایین و غیرقابل دفاع است که با هر وسیله‌ و روشی که بشود مخاطب را به کتاب نزدیک کرد، باید تلاش کنیم این اتفاق بیفتد. کتاب گویا یکی از این وسیله‌هاست که می‌تواند بهانه را از دست بعضی‌ها که می‌گویند وقت مطالعه نداریم، بگیرد و بگوید حداقل کتاب را در وقت‌های خالی زندگی‌تان گوش کنید. الان وقت این نیست که صحبت کنیم آیا تأثیر کتاب گویا خوب است یا بد. الان باید بگوییم به هر وسیله‌ای به این بیمار اورژانسی در حال موت کمک کنیم. ما از نظر مطالعه در سطح جهانی، مثل یک بیمار در حال موت هستیم.

من شخصاً با ترویج پدیده کتاب گویا موافقم و خودم دارم تلاش می‌کنم این اتفاق گسترش پیدا کند. تا به حال هیچ‌یک از کتاب‌های من گویا نشده، اما قرار است به زودی 12 عنوان از کتاب‌های من گویا شود.

منبع: خبرآنلاین