سام خسروی‌فرد

بیش از ده سال پیش بود که مدیر کل وقت دفتر حقوقی سازمان محیط‌زیست در مصاحبه‌ای به نگارنده گفت اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی عده‌ای می‌خواستند این سازمان را تعطیل کنند. فرهاد دبیری –که بخش اعظمی از قوانین و مقررات محیط‌زیست ثمره تلاش اوست- اضافه کرد شماری سازمان حفاظت محیط‌زیست را دستگاهی طاغوتی و ضد اسلامی می‌دانستند. توجیه‌شان این بود که آفریدگان خالق هستی‌بخش نیازی به مراقب ندارند، خدا خلق کرده خودش هم حفاظت می‌کند. مدیر کل اضافه کرد پس از آن که نتوانستند سازمان محیط‌زیست را تعطیل کنند همه توش و توان خود را به کار گرفتند تا آن را به دکوراسیونی بدل کنند. دبیری معتقد بود آنان موفق نشدند. اما اکنون با قرار دادن تکه‌های جورچین (یا به قول اجانب، پازل) می‌توان دریافت که طبیعت‌ستیزان توسعه‌پندار و فرصت‌طلب تا چه حد به خواسته خود رسیده‌اند.
این روزها که بازار اخبار گرم هیاهوی اختلاس بی‌سابقه بانکی است خبر اعدام قریب الوقوع محیط‌بانی منتشر شده که در راه انجام وظیفه، آتش به سوی شکارچی جوان و غیرمجازی گشوده و او را کشته است. وقتی از سرپرست دفتر حقوقی سازمان محیط‌زیست سوال شده که شما کی از ماجرا خبردار شدید گفته است همان سال 86 درست پس از وقوع حادثه. خبرنگار اما به جای آن که به طور مشخص سوال کند در این چهار سال چه فعالیتی انجام داده‌اید، محیط‌بان بازداشت شده در این مدت کجا بوده و چه بر سرخانواده‌اش آمده، سوالی کلی پرسیده که سازمان محیط‌زیست چه کاری برای محیط‌بان کرده است و مقام مسئول دوباره و البته دلیرانه پاسخ داده است چهار ماه پیش خانواده مقتول را ملاقات کرده‌اند.این مقام مسئول اضافه کرده ظرف ده سال گذشته این بیستمین موردی است که یکی از طرفین در درگیری کشته شده‌اند و باز خبرنگار نپرسیده در این ده سال چه تلاشی برای بهبود چنین شرایطی صورت گرفته است. او در جای دیگری اجرای حکم اعدام ظرف دو هفته را مضحک دانسته و گفته که برای این کار استیذان رئیس قوه قضائیه لازم است و این سیر، حداقل یک سال طول می‌کشد. به عبارت دیگر تا اینجا محیط‌بان محاکمه شده پنج سال بلاتکلیفی را باید تجربه کند. چنین سرنوشتی آیا رغبتی در دل سایر محیط‌بانان باقی می‌گذارد که وظیفه‌شان را به درستی انجام دهند؟
از زمانی که محیط‌بانان شرکتی (بی‌بهره از حمایت‌های لازم قانونی و با دستمزد بسیار پایین) به کار گرفته شدند، قابل پیش‌بینی بود که فاجعه‌ای در راه است. این گروه حق حمل اسلحه را ندارند، سلاح‌ دفاعی‌شان در برابر اسلحه‌های جنگی یا شکاری، مدرن چوب و چماق است و تنها می‌توانند سایه به سایه محیط‌بانان رسمی که ضابط قوه قضاییه هستند حرکت کنند. چنین نحوه استخدامی تنها ضربه به پیکره محیط‌‌بانی نبود. مدیرانی در سازمان محیط‌زیست سر کار آمدند که گاه سهمیه پوتین و لباس و خوراک محیط‌بانان را به موقع و به مقدار لازم در اختیارشان قرار نمی‌دادند. مهمتر این که آموزش‌های لازم و پیش از خدمت محیط‌بانان، چند سالی است که تمام و کمال انجام نمی‌شود. چند محیط‌بان در مناطق مختلف به نگارنده گفته‌اند وقتی با متخلف روبه‌رو می‌شوند دو راه بیشتر ندارند؛ یا اجازه دهند متخلف راهش را بکشد و برود (یعنی چشم‌شان را روی اجرای قانون ببندند) یا این که به درگیری تن دهند. در این صورت ممکن است کشته شوند یا ناخواسته متخلفی را بکشند. در این صورت پس از دستگیری، حقوق ناچیز محیط‌بانی‌شان قطع می‌شود و خانواده‌شان بیش از پیش تحت فشار مالی قرار می‌گیرند.
گرچه چند سال پیش تلاش شد که محیط‌بانی جزو مشاغل سخت و زیان‌آور دسته‌بندی شود اما باز عده‌ای مخالفت کردند. لابد به این دلیل که چنین شغلی را بیش از حد لوکس می‌دانستند. باید پای صحبت محیط‌بانان نشست، در گرما و سرمای توان‌‌فرسا با آنان همراه و همسفر شد تا دریافت جز با عشق نمی‌توان ده هزار و 950 روز در این حرفه طاقت آورد.
پس از انتشار خبر صدور حکم اعدام،‌ چند تنی از اهالی خانه ملت به یاد شغل محیط‌بانی افتادند. رییس فراکسیون محیط‌زیست در مصاحبه‌ای گفته باید در مجلس بررسی شود که آیا برای محیط‌بانان هم مثل ماموران نیروی انتظامی یا سپاه پشتوانه‌‌ای قانونی در نظر گرفته شده است یا نه. معنی روشن حرف رییس آن فراکسیون این است که تاکنون موضوعی به این مهمی مورد توجه مجلسیان نبوده است. او حمایت از محیط‌بان در آستانه اعدام را به قانون و قاضی مرتبط دانسته و اضافه کرده یک طرف ماجرا هم خانواده‌ای است که عزیز خود را از دست داده‌اند. اما هیچ‌گاه سوال نکرده‌اند که چرا عده‌ای به شکار می‌روند؟ آیا از روی فقر و فاقه است یا به خاطر تفریح و سورچرانی؟ اگر شکارچی برای پرکردن شکم خانواده، جان خود را به خطر می‌اندازد چگونه می‌توان این معضل را حل کرد؟ و اگر به دلیل تفریح و تفرج است چرا اسبابی فراهم نمی‌شود که فجایعی این چنین رخ ندهد؟
چنانچه حکم اعدام محیط‌بان منطقه حفاظت شده دنا تایید شود، آیا سایر محیط‌بانان وظایف قانونی‌شان را انجام خواهند داد؟ در این صورت نباید پرسید که آیا سازمان محیط‌زیست که می‌خواستند دکور باشد امروز چه نقشی دارد؟ و آخر این که آیا روزی طبیعت و زیستمندان سرزمین پهناور ایران رنگ آسایش و آرامش را خواهند دید؟

4745

منبع: خبرآنلاین