شاخههای متعدد هنرهای تصویری و تجسمی به همان اندازه که با یکدیگر نسبت و رابطه دارند، با هم تفاوتهای قابل توجه و صریحی دارند . با این وجود دو مقوله طراحی و کارکردهای شکل (فرم) ، با همۀ تنوع و پیچیدگیهایی که میتوانند داشته باشند، بیش ازهرچیز دیگری هنرهای تصویری را با یکدیگر پیوند میدهند. طرح و فرم، فعلهای مشترک متنهای تصویری هستند.
روشن است که درک عملکرد فرم و طرح در هر یک از هنرهای تصویری نیاز به مهارت و تجربۀ تخصصی خاص خود را دارد . در عین حال داشتن تجربهای مشترک در این هنرها میتواند هنرمند را در ارائه آثار خلاقانه با استفاده از امکانات بینا رشتهای یاری رساند. سالها تجربه موفق در هنر نقاشی و طراحی گرافیک با بهرهگیری و الهام از از ویژگیهای هنر ایرانی و اسلامی که منجر به ایجاد شخصیتی خاص در آثار علی وزیریان شد ، در چند سال اخیر به همراه فعالیت در حوزۀ سینما که خود عرصۀ تجارب تصویری ، ادبی و نمایشی است ، توانسته از ایشان هنرمندی با ابعاد متنوعی از تجارب خلاقانه در هنرهای تصویری به عرصه آورد.
به جرات میتوان بسیاری از آثار ارائه شده در این مجموعه را حاصل تجربههای علی وزیریان در حیطههای مختلف هنرهای تصویری ارزیابی کرد . البته باید متذکر شد که ورود به این عرصه آنچنان ساده نیست که همگان از آن موفق بیرون آیند . چرا که تجربه در عرصههای مختلف اگرچه گسترهی عمل را وسیع میگرداند، اما در عین حال ممکن است هنرمند را برای همیشه از ابداع آثاری عمیق و خلاقانه باز دارد. یا دست کم فرصت گسترش خلاقیت را در حیطهای که بیشتر با آن مانوس است از او باز ستاند. این عرصه ایست که با وسوسههای خود هم میتواند جان بخشی کند و هم جان ستانی.
وزیریان و کارهایش را از دورۀ دانشجویی میشناسم. دورهای که هردویمان دانشجو بودیم. در عین حال از همان موقع همکار و دوست بودهایم با زمینههای فکری مشترک بسیار در باب هنر ایران و آثار آن و همینطور هنر معاصر ایران و جهان. از آن روز تا به امروز همواره شاهد تلاشهای بیوقفه و فعالیتهای پیوسته و تجربههای مستمرش در زمینه هنر بودهام . در آن موقع او نقاش خوش ذوقی بود که با الهام از نگارگری ایرانی آثاری تمثیلی که متناسب با مضامین معنوی سالهای پس از انقلاب و دوران جنگ تحمیلی بود میساخت و همزمان فعالیتهایی در زمینه طراحی گرافیک انجام میداد.
در عین حال بخش قابل توجهی از فعالیتهایش مصروف انتشار علایق و افکارش در خصوص هنرهای تجسمی به ویژه نقاشی و گرافیک میشد . انتشار دو نشریه «نگاره» و «هنرمعاصر» که هر دو خوش درخشیدند ولی دولت مستعجل بودند ، حاصل سر پر شور، علاقه و احساس مسئولیتی بود که وزیریان نسبت به هنر و نقش آن در جامعه داشت. بعد از آن، فرصت چنین فعالیتهایی را کمتر یافت و بیشتر به کار حرفهای گرافیک و خلق آثار نقاشی توام با تجربههای تازه و کنکاش در هنر سنتی ، به خصوص خوشنویسی در شکلهای متنوع اش پرداخت . تجربهای که به نظر میرسد در شخصیت بخشی به آثار سالهای اخیرش بسیار موثر بوده است .
سینما فرصت دیگری بود که میتوانست زمینه جستجوهای تازهای را در بیان تصویری ، روایتگری و داستانپردازی برای علی وزیریان فراهم آورد . فرصتی که شاید جانشین حذف تصویر و بیان روایی از نقاشیهایش میتوانست باشد . او در نقاشی مسیر متفاوتی را نسبت به گذشته برگزید . به جای تصویر از شکلهای نوشتاری در کارهایش استفاده کرد ، یا شاید بشود گفت کلمات جای تصویرها را در کارهای او گرفتند. در واقع کلمات با محتوایی عمیق از مفاهیم اسلامی، شیعی و سنتی درهای تازهای از معانی عمیق و خیال انگیز معنوی را میتوانستند به روی مخاطب آثار او باز کنند. کلمات شاید به طور ناخودآگاهانهای آنچه را در ضمیر هنرمند بود آشکار می کردند و تصاویری را تجسم می بخشیدند که می توانستند سیال باشند و به تناسب حال و هوای مخاطب تمثیل آفرینی کنند ، تمثیلهایی بدون واسطههای تصویری .
چرا که کلمهها پر بودند از شعرهای تصویری بی پایان: در ابتدا کلمه بود ، با کلمه همه چیز آغاز شد، خدا کلمه را به انسان آموخت وکلمهها را وسیلۀ انس با انسان قرار داد . به راستی کلمات در قالب نوشتارهای مقدسی که در طول تاریخ چون مرواریدهای خوش تراش اماکن مقدس را تزیین و وحی را تدوین کردهاند نشانههای بصری شگرفی هستند که میتوانند قلب و روح مخاطبین خود را تسخیر کنند .
در اینجا مایلم بیشتر به آثاری از وزیریان که حاصل تجربههای مشترک ایشان در طراحی گرافیک ( به طور خاص پوستر سازی ) و هنر نقاشی است توجه دهم . در هر دوی این دسته آثار ایشان توانسته است از امکانات میراث هنر ایرانی به خوبی بهرهبرداری کند . هنر تصویری قدیم ایران در همۀ ابعاد خود، به ویژه در نقاشی و خوشنویسی، به اعتراف عموم هنر شناسان سرشار از خلاقیت و تجربههای تجسمی ناب است و هنرمندان ایرانی همواره تلاش داشتهاند که بر مبنای تجارب استادان گذشته آثار خود را به گونهای بیافرینند که از نو آوری بی بهره نباشد و خشتی نو بر بنایی که گذشتگان بر پای داشتهاند، بیفزایند . هنرمندان سنتگرا معمولاً میراث گذشتگان را مصرف نمیکنند بلکه آن را احیا میکنند. بدین گونه بوده است که آثار ارزشمند هنرمندان ایرانی سیری متعالی را در هنر این سرزمین رقم زده است.
در دوره معاصر اما متاسفانه هنرمندان کمتر توشۀ راه خلاقیت و نوآوری خود را از آثار و ابداعات گذشتگان برگرفتهاند . در حالی که هر قلۀ بلندی بر بالای کوهی است که صخرههای خارج از شماری آن را شکل دادهاند . هنر خوشنویسی و نگارگری ایرانی گنجینهای از امکانات الهام بخشی است که دستیابی به آن میتواند بحران سردرگمی را از پیش روی هنر امروز ما بردارد . به سادگی پیداست که این بحران کمترین کیفر گسستگی از سنت و میراث هنری است . یکی از نکات برجستهی آثار علی وزیریان استفادۀ خلاقانهای است که از میراث هنرتصویری و تزئینی ایران ، به خصوص خوشنویسی در اشکال مختلف آن: نستعلیق ، نسخ ، کوفی بنایی و ثلث داشته است . بیشک خط نستعلیق و شکسته نستعلیق به عنوان عروس خطوط ایرانی گنجینۀ بینظیر و بیپایانی از فرمهای چشم نواز، ریتمها و حرکتهای بصری آهنگین و ترکیبهای زیبای ساختاری است که در قالب سیاه مشقهای تازهای از رنگها، بافتها و نقش های هندسی باز خوانی شده و تولدی دو باره یافته است. تکرار ذکر گونه کلمات و جملات ادعیۀ شیعی ، به خصوص زیارت عاشورا ، و آیات قرآنی، ضرباهنگ تیرگی و روشنایی و بزرگ و کوچک نگاری کلمات و جملات مقدس در فضای آثار وزیریان، طنین ذکر و تکراری روحانی را تداعی میکنند. به ویژه این که در زمینه برخی از این آثار بافت صفحه نوشتهها و جداول ادعیه و اوراد ، اذهان را به الگوهای سنتی رازنگاری حروف دلالت میکنند و در زمینه برخی دیگر، تلفیق ابرهای شورآفرین نگارگری ایرانی با نقوش هندسی برگرفته از تزئینات معماری اسلامی، خطوط کوفی بنایی (معقلی) و کتیبه نگاریهای کاشیهای مساجد و اماکن مقدس الهام بخش شدهاند. خط کوفی از کهنترین زمان تا سده پنجم هجری برای کتابت قرآن کریم مورد توجه خطاطان بوده است و پس از آن به واسطه کیفیت تزئینی و ساختار و شکل پذیری گرافیکی علاوه بر کتابت سر سورهها و سر لوحها در معماری و سفالگری از آن استفاده میشده است .
زیباترین شکلهای تزئینی روی سفالینههای نیشابور و کاشان در سده های پنجم و ششم وامدار استفاده خلاقانه از استعداد نهفته در خط کوفی است. خطوط زاویه دار و راست گوشۀ معقلی با رنگ آمیزی بافت دار فیروزهای در نقاشیهای دیجیتالی وزیریان حسی فرا زمانی از گرافیک فضاهای معنوی را ایجاد میکند که نه فقط مخاطب مسلمان، بلکه تحت تاثیر جادوی فرم ، هندسه و رنگ ، هر مخاطبی را میتواند به خود بخواند و در خود فرو ببرد .
این آثار اگر چه با استفاده از رایانه و تجربههای نقاشانه ساخته شدهاند ، اما شیوۀ اجرای آن ها به گونهای است که نه تنها حضور ناخواسته رایانه و مزاحمت آن به هیچ وجه احساس نمیشود ، بلکه خاطره انگیزی فضای معنوی آن ها مخاطب را به گنبد مینای آسمان فرا میبرد . به علاوه کلمۀ الله ، محمد و علی هر لحظه مخاطب را ناخودآگاه به باورهای شیعی باز میخواند . همچنان که شیعیان با تلاوت زیارت عاشورا هر لحظه خود را در رکاب امام حسین (ع) مییابند ، با او شمشیر میزنند و با او مهر میورزند . گویی همۀ رازهای حروف و همۀ دلسپردگی هنرمند به حروف در همین کلمات وفرازهای زیارت عاشورا نهفته است و هر کس آن ها را بخواند زبان همۀ کائنات را دریافته است.
توجه وزیریان به استفاده از میراث هنر شیعی ، حروف نگاری و کلمات مقدس به آثار گرافیک و نقاشیهای دیجیتالیاش ختم نمیشود . ایشان طی سالهای گذشته فعالیتی فراگیر، ملی و سپس جهانی را در قالب « نمایشگاه های سالانۀ پوسترهای عاشورایی» و «اسماالله» شکل داده است که مضامین عاشورایی و حروف نگاری اسماء مقدس خداوند را در قالب ساخت پوستر ترویج میدهد . شاید از طریق اشاعه و ساخت این پوسترها باشد که طیفی از آثار گرافیکی امروز ایران سیمایی شیعی گرفته و آذینبندی فضاهای شهری درماه های محرم و صفر با آنها چهرهای غنایی از تصویرهای آئینی مییابد. در همین راستا گرافیک حروف نگارانه امروز ایران نیز رنگ و بویی شیعی و اسلامی به خود گرفته است .
برگزاری شش دورۀ نمایشگاه حروف نگاری اسماالله ، نگاه تازه ای را به روی حروف نگاری اسماء خداوند در گرافیک امروز ایران گشوده است . این در حالی است که حروف نگاری نامهای زیبای خداوند و کلمات مقدس و ادعیه و آیات قرآنی قرنهاست که در معماری اماکن مقدس رایج بوده و برجستهترین و گمنامترین خوشنویسان ، ارزندهترین و زیباترین آثار خود را بر پیکرۀ مساجد و مکانهای روحانی به وجود آوردهاند. با چنین میراثی است که خوشنویسی این شرافت را یافته تا به زیباترین صورتها کلمات خداوند را تجسم ببخشد. استفاده از حروف و کلمات با مضامین شیعی و آیات قرآنی در آثار وزیریان اجازه میدهد تا آثار ایشان را برای احیاء ارزشهای اسلامی و شیعی در گرافیک امروز ایران ارزیابی نماییم.
از دیگر نکات قابل تامل در بررسی کارهای وزیریان، رنگها هستند . زرد، آبی، آبی فیروزهای، سبز، سبزآبی ، سبز زرد و قرمز بیشترین رنگهایی هستند که در کارهای وزیریان دیده میشوند. این رنگها عموماً ریشه در دو خانواده رنگ مکمل زرد و آبی که اصیلترین رنگهای ایرانی هستند دارند. این زوج مکمل رنگی از دوران باستان در هنر ایرانیان دیده میشود. در دورۀ اسلامی نیز بیشترین کاربرد را در نگارگری و معماری اماکن مقدس داشتهاند. در کاشی نگاریها و کتیبههای مساجد بیش از هر رنگ دیگری از آنها استفاده شده است. در واقع این دو رنگ زمینی و آسمانی بهترین هماهنگی را با شکلها و مفاهیم دینی دارند. گفت و گوی آنها با شکلها و مفاهیم دینی طنینی دلنشین دارد.
رنگهای مورد نظر در کنار سیاه و سفید و فرمهای خوشنویسی، حلول روح سنتی هنر آئینی ایران را در پیکرۀ آثار این هنرمند باز مینماید. به نظر میرسد این حلول نه تنها در رنگ بلکه در همۀ ابعاد آثار علی وزیریان دیده میشود . در پوستری که برای یازدهمین جشنواره فیلمهای دینی ایتالیا ساخته شده ، نشانههای تصویری و تجسمی هنر ایران و ایتالیا در رنگ و فرم ، با موفقیت و رویکردی بر پایه مکتبی ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است . پوسترهای مربوط به دوسالانههای نگارگری و نمایشگاههای سالانه حروف نگاری نشان میدهند که این هنرمند مسیر مشخص و از پیش اندیشیده شدهای را برای بیان گرافیکی و تصویری خود برگزیده است و آن همانا بهرهگیری از گنجینه هنر ایرانی و اسلامی در تعامل با ظرفیتهای هنر معاصر است . کسانی که با علی وزیریان آشنایی دارند به خوبی میدانند که ایشان در کارهای سینماییاش نیز همین رویکرد را در انتخاب مضامین و موضوعات فیلمهایش مورد توجه قرار داده است.
شاید عنوان گرافیک ایرانی با رویکردی شیعی تلقی مناسبی برای بررسی آثار علی وزیریان باشد. مسیری که ایشان در طول این سالها پیموده ادامه همان راهی است که هنرمندان ایرانی در گذشته رفتهاند . هنر ایران در طول قرنها در مسیر تحولات ناشی از داد و ستدهای هنری و فرهنگی بخش قابل توجهی از تمدنهای مرتبط با جاده ابریشم بوده است . هم تاثیر پذیر و هم تاثیر گذار. اما تاثیر پذیریاش در طول قرنها ارتباط با ملل دیگر به واسطه زایش نو به نو و درونیاش بر اساس جوهرۀ غنی تاریخی و فرهنگی ، هیچگاه منفعلانه نبوده ، بلکه در بستر این تعامل به پالایش ومتعالی ساختن خود پرداخته و آثاری فراهم آورده که برای همیشه در تاریخ هنر جلوهگری میکند .
این همان مسئلهایست که از دوران قاجار به این سو مغفول مانده و شعلۀ هنر ایران را فرو خفته است. در سالهای پس از انقلاب اسلامی اما با بازگشت به سنت و میراث هنری رجوعی احیا کننده را در شکل و مضامین آثار هنری شاهد بودهایم ، که بیش از هر چیز مساعی هنرمندان به آن شکل داده است و وزیریان یکی از همان هنرمندان است. بر این مبنا داد و ستد با هنر جهانی و دستاوردهای آن ، چنانچه منفعلانه نباشد و از میراث غنی فرهنگ و سنت هنر ایرانی و اسلامی بهرهمند باشد، میتواند به نحو تاثیرگذار و شایستهای هنر معاصر ایران را در تعامل با مجامع هنری و هنرمندان جهان قرار دهد و بر زایش و درخشش دوباره آن موثر واقع شود.
* استاد دانشکده هنرهای تجسمی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران
5757