هنگامی که در آخرین روزهای مرداد ماه 1387 برای انجام یک مأموریت کاری به یاسوج رفتم تا در آنجا و پس از هماهنگی با اداره کل محیط زیست استان کهکیلویه و بویراحمد از منطقه حفاظت شده دنا بازدید کنم، ناگهان متوجه یک رخداد غیر عادی شدم. زیرا برای نخستین بار دریافتم که هیچکدام از مأمورین سازمان حفاظت محیط زیست تنپوشهای رسمی و آشنای سبز رنگشان را نپوشیده و هر یک با لباس شخصی در حال تردد و انجام وظیفه هستند. شگفتآورتر آنکه حتی آرم سازمان هم روی خودروهای دولتی محو شده بود! وقتی که دلیل این موضوع را از بادام فیروز (رییس وقت اداره کل محیط زیست منطقه) پرسیدم، وی گفت که متأسفانه سه روز پیش در یک درگیری بین محیط بانهای ما در منطقه سی سخت با چند شکارچی، یکی از آنها کشته شده و حالا از بیم انتقامگیری فامیل آن شکارچی، وضعیت به این گونه درآمده است که میبینید تا حساسیتها در منطقه کم شود. حتی از نیروی انتظامی کمک گرفته شده بود تا از اشغال احتمالی پاسگاههای محیط زیست یا خسارت زدن به آنها جلوگیری به عمل آید. البته ظاهراً فردی هم که در این ماجرا کشته شده است (مرحوم رضایی) تحت تأثیر رفقای شکارچیاش وارد این جریان شده و در ماجرای تیراندازی بین دو طرف متأسفانه مجروح شده که به رغم تلاش محیط بانان برای نجات وی و رساندنش به مراکز درمانی، به دلیل صعبالعبور بودن منطقه نتوانستهاند به موقع او را به بیمارستان رسانده و نجات دهند.
با این وجود، آنچه که حیرت انگیز است، وضعیت منفعل و بسیار محافظه کار سازمان محیط زیست در این رخداد بوده است که نشان میدهد دغدغهها و ارزشهایی که آنها برای پاسداریاش میکوشند تا چه اندازه در پیشگاه مردم و جوامع محلی ضد ارزش است!
یادمان باشد که داریم از منطقهای به وسعت کمتر از 94 هزار هکتار سخن میگوییم که هم از نظر غنای گیاهی و هم جانوری در ایران زمین، کم نظیر است. تعداد 440 گونهی گیاهی (متعلق به 62 خانواده) در منطقهی حفاظتشدهی دنا شناسایی شده است که از این تعداد، 123 گونه از اهمیت حفاظتی بیشتری برخوردار هستند، چرا که یا اندمیک (انحصاری یا بومی کشور) بوده یا در معرض خطر، آسیبپذیر و نادر به شمار میروند (28 درصد). با این حساب، افزون بر 6 درصد از مجموع گیاهان آوندی کشور تنها در 6 صدم درصد از خاک کشور تجمع یافتهاند؛ به دیگر سخن، هر هکتار از خاک دنا، از منظر غنای پوشش گیاهی، ارزشی معادل 100 برابر هر هکتار از خاک ایران دارد.
افزون بر آن، متجاوز از 77 گونهی پرنده (15.6 درصد از کل گونه های پرنده کشور)، 23 گونهی پستاندار (14.4 درصد)، 35 گونه خزنده (19.7 درصد) و 20 گونهی ماهی (11.5 درصد) در محدودهی مورد مطالعه شناسایی شدهاند. یعنی در مجموع 155 مهرهدار در منطقهی حفاظتشدهی دنا زیست میکنند که برابر است با 15.4 درصد از کل مهرهداران شناخته شدهی کشور. به سخنی دیگر، از منظر تنوع جانوری، هر هکتار از زیستگاه دنا، حدود 257 برابر هر هکتار از خاک کشور ارزش دارد.
بنابراین، در مجموع میانگین ارزش تنوع زیستی گیاهی و جانوری هر هکتار از سرزمین دنا معادل 179 برابر هر هکتار از خاک کشور است و اسعد تقی زاده، محیط بان جوانی که اینک بیش از سه سال از بهترین سالهای جوانیاش را در زندان و نوبت مرگ سپری کرده است، می خواسته از چنین گوهر ناهمتایی پاسداری کند؛ گوهری که بیش از همه باید برای مردم سی سخت مقدس و ارزشمند باشد که نیست! هست؟
به راستی، شما خواننده عزیزی که این سطور را میخوانید، اندکی خود را جای همکاران اسعد بگذارید ... آیا چنین شغلی با چنین پیامدی را انتخاب میکنید؟ شغلی که اگر در راهش جان دهید، اغلب شهید محسوب نمی شوید، همان گونه که بیش از 90 درصد از 111 محیط بانی که تاکنون جانشان را در این راه دادهاند، عملاً شهید محسوب نشده و خانوادههای شان از امتیازهای مربوط به خانواده شهدا بهرهمند نشدهاند و اگر هم در درگیری، متخلفین را بکشند، مانند آنچه در تنگ صیاد، دنا، کویر یزد، فارس و ... رخ داده است، آنگاه اغلب قتل عمد محسوب شده و باید در نوبت طناب دار و قصاص هر ثانیه را چون یک سال تحمل کنند.
و این، همان پیام تلخی است که ماجرای اسعد تقی زاده- حتی اگر بخشیده شود – برای محیط بانها دارد. بنابراین، انتظاری که از سازمان حفاظت محیط زیست، نمایندگان عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی و قضات باسابقه دیوان عالی کشور میرود، آن است که هر چه زودتر لکنتهای موجود در قوانین موجود کشور را ترمیم کرده و اجازه ندهند تا طبیعت ایران در یک بازی باخت – باخت، تتمه اندوخته خود را هم اینگونه از دست رفته ببیند.
*کارشناس محیط زیست
45234