ابهامات نمایندگان عضو کمیسیون آموزش مجلس در خصوص طرح تعطیلی پنجشنبه ها هنوز رفع نشده و قرار است دوشنبه 2 آبان بار دیگر نشست مشترکی با وزیر آموزش و پرورش برگزار کنند.
- وزیر آموزش و پرورش در مراسم گرامیداشت هفته پیوند اولیا و مربیان که در اردوگاه شهید باهنر تهران برگزار شد بار دیگر به دفاع از طرح تعطیلی دو روز در هفته مدارس پرداخت و گفت : « طبق ماده 78 قانون مدیریت خدمات کشوری تمام کارمندان به استثنای معلمان و اساتید دانشگاه موظفند در 6 روز به مدت 44 ساعت کار کنند».
در حال حاضر آموزگاران 25 ساعت و سایر معلمان شامل دبیر راهنمایی ، دبیر دبیرستان ، هنرآموز در هفته 24 ساعت و پس از 50 سالگی و یا داشتن 20 سال سابقه خدمت با تقلیل ساعت کار، 20 ساعت کار موظف انجام می دهند. ساعت كار مشاغل اداري واحدهاي آموزشي حداكثر 44 ساعت در هفته است. اما چون شاغلین مشاغل مورد نظر، در واحدهاي آموزشي اشتغال دارند ساعت كار آنان از ساعت كار هفتگي واحدهاي آموزشي بیشتر نخواهد بود. تعطیلی روز پنجشنبه ساعت کار معلمان را تقلیل نداده است. فقط آموزگاران که پیش از این 6 روز و روزی چهار ساعت کار می کردند با طرح تعطیلی پنجشنبه ها 5 روز و روزی 5 ساعت به مدرسه کار می کنند یعنی ساعت کار آموزگاران در طرح تعطیلی پنجشنبه ها یکساعت اضافه شده است! در مقاطع راهنمایی و دبیرستان با تعطیلی پنجشنبه ها ساعت کار دبیران تغییر نکرده، اما ساعت حضور دانش آموزان در کلاس دو تا شش ساعت کاهش یافته است.
- به گزارش فارس آقای حاجیبابایی در این مراسم گفت : « گفته شده است با تعطیل شدن روزهای پنجشنبه، تعطیلات معلمان بسیار زیاد میشود، سوال این است چرا کارشناسان این مباحث را برای اساتید دانشگاه مطرح نمیکنند؟». بسیار تعجب برانگیز است که وزیر محترم چنین اظهاراتی را به کارشناسان نسبت می دهد و در صدد تغییر صورت مساله برمی آید و آنگاه خود را درمقام دفاع از معلمان در برابر کارشناسان قرار می دهد. معلمانی که به رسانه های منتقد دسترسی مستقیم ندارند ممکن است تصور کنند که مخالفان تعطیلی پنجشنبه با افزایش تعطیلات و رفاه و آسایش و احتمالا افزایش حقوق معلمان مخالفند!
در حالی که کارشناسان هرگز نگفته اند که با تعطیلی پنجشنبه، تعطیلات معلمان زیاد و یا آنگونه که آقای وزیر تاکید کرده اند، "بسیار زیاد" می شود! اصلا بحث منتقدان بر سر افزایش یا کاهش تعطیلات معلمان نیست. مهم ترین نگرانی کارشناسان منتقد این طرح ، کاهش ساعات آموزشی دانش آموزان ، طولانی شدن برنامه روزانه مدارس بدون پیش بینی صرف نهار و استراحت و عدم امکان استفاده بهینه از تعطیلات توسط خانواده ها و مشکلات تربیتی دانش آموزان در روزهای تعطیلی است. از این گذشته زیاد شدن تعطیلات برای معلمان امتیاز محسوب نمی شود و اتفاقا به دلیل درآمد کم و وضعیت معیشتی نامناسب، معلمان قادر به استفاده بهینه از تعطیلات خود نیستند و چه بسا مجبورند در روزهای تعطیل برای کسب درآمد به کارهایی مشغول شوند که تناسبی با جایگاه رفیع معلمی آنها ندارد.
اغلب معلمان تمایل دارند که مانند کارمندان 44 ساعت در مدرسه حضور داشته باشند و مانند معلمان کشورهای توسعه یافته نیمی از وقت خود را صرف فعالیت های پژوهشی در مدرسه کنند اما در عوض حقوق آنها با سایر کارکنان دولت برابر شود.
- آقای وزیر در ادامه گفت : « هر کارشناسی که قصد دارد کار معلم را بررسی کند باید وظایف او را با وظایف استاد دانشگاه مقایسه کند». از آقای وزیر باید پرسید که آیا فقط وظایف معلمان را بایدبا کادر علمی دانشگاه ها مقایسه کرد؟ آیا کارشناسان مجازند که علاوه بر وظایف ،حقوق و مزایای معلمان و استادان دانشگاه ها را با هم بسنجند؟ مقایسه وقتی کامل است که به همه جوانب آن توجه شود. در حالی که ساعت تدریس معلمان دو برابر استادان دانشگاه است، حقوق و مزایای دریافتی دبیران آموزش و پرورش با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس و حتی دکتری ، از یک سوم حقوق و مزایای اعضای هیات علمی دانشگاه ها کمتر است. اما ییگیری برای رفع این تبعیض وحشتناک نه بر عهده کارشناسان و منتقدان ، بلکه بر عهده وزیر آموزش و پرورش است که عضو کابینه است و به مقامات بالاتر دسترسی دارد.
وزیر آموزش و پرورش باید در هیات دولت از حقوق معلمان دفاع کند و پول لازم برای افزایش حقوق معلمان، نه در حد هیات علمی دانشگاه ها، بلکه دست کم در حد تامین یک زندگی ساده و آبرومند و نجات از فقر را از دولت بگیرد. اینکه تعطیلی استادان دانشگاه بیشتر است یا معلمان، نکته انحرافی داستان است. تعطیلات زیاد برای آدم هایی با جیب خالی امتیاز نیست.
- حاجیبابایی همچنین گفت: « معلم به عنوان کسی که پژوهشگر میسازد، نباید کارمند نامیده شود». آقای وزیر احتمالا می خواهد با این سخنان شیرین اعتماد به نفس معلمان را بالا ببرد ، اما کار از این حرفها گذشته است. این سخنان تعارف آمیز معلمان را رنج می دهد. تعریف و تمجیدهای رمانتیک و بدون پشتوانه، معلمان را خوشحال نمی کند و گوش معلمان از این سخنان زجرآور پر است.
واقعیت این است که در مجالس خانوادگی، همسر و فرزندان معلمان حسرت زندگی خانواده کارمندان دولت را می خورند و معلم گاهی مورد شماتت فامیل و آشنا قرار می گیرند که چرا در شغل معلمی مانده است و دنبال یک کار آب و نان دار نمی رود. هرچند معلمان دارای مناعت طبع و عزت نفس هستند، اما در میان حقوق بگیران دولت قشری ضعیف تر و مظلوم تر از معلم وجود ندارد.
آقای حاجی بابایی که این واقعیت ها را می داند چرا بر زخم معلمان نمک می پاشد؟ پرسش این است که آقای حاجی بابایی که مرتبا وعده می دهد که معلمان را به قله می رساند ، چرا دست معلمان را نمی گیرد و از زیر خط فقر آنها را بالا نمی کشد؟ چرا در باره کاهش قدرت خرید معلمان چیزی نمی گوید. چرا به تورم 20 درصدی و افزایش حقوق 10 درصدی معلمان اعتراض نمی کند؟ معلمان از تغییرات فاحشی که در گفتمان آقای حاجی بابایی بعد از تصدی وزارت پیش آمده متعجب هستند.
- وزیر آموزش وپرورش در باره ضرورت کاهش یک روزکاری خانم آموزگاران گفت : «در وزارت آموزش و پرورش از حدود 900هزار کارمند، 570 هزار نفر خانم هستند که از این تعداد حدود 400 هزار نفر 6 روز هفته کار میکنند و وظیفه اداره خانواده را نیز بر عهده دارند...». در بین معلمان تنها آموزگاران در هفته 6 روز کار می کردند، اماتعداد خانم آموزگاران 400 هزار نفر نیست. حتی تعداد معلمان ابتدایی از زن و مرد به 400 هزار نمی رسد. ارائه آمارهای غلط، اعتبار سخنرانی مقامات را پایین می آورد.
طبق آماری که بهمن 89 به عنوان دقیق ترین آمار آموزش و پرورش منتشر شده است، تعداد کل آموزگاران مقطع ابتدایی در کشور 306 هزار نفر است. اگر دو سوم آموزگاران خانم باشند، تعداد آنها 202 هزار نفر است و نه 400 هزار نفر . متاسفانه ضریب خطا در آمار اعلامی وزیر صد درصد است و چنین درجه ای از خطا قابل اغماض نیست. علاوه بر این خود مسئولان آموزش و پرورش از جمله معاون آموزش ابتدایی وزارتخانه بارها تاکید کرده اند که ساعت کار خانم آموزگاران کم نشده بلکه یکساعت هم اضافه شده است! پس این چه منتی است که بر سر معلمان می گذارید؟
- آقای وزیر در باره نقش تعطیلی پنجشنبه در تحکیم بنیان خانواده گفت: «طبق مصوبه هیئت دولت، روز پنجشنبه روز خانواده و تربیت است و مقرر شده است در این روز تمام دستگاههای اجرایی در امر تربیت به خانوادهها کمک کنند». به گفته حاجی بابایی جمعه ها برای با هم بودن و تحکیم خانواده کافی نیست، زیرا «در روز جمعه پدر و مادر به کارهای عقبافتاده خود میپردازند و فرصت صله رحم، همنشینی و صحبت با یکدیگر را ندارند». بنا براین آموزش و پرورش دانش آموزان را در این روز تعطیل کرده است تا اعضای خانواده فرصت داشته باشند تا یک روز کامل را در کنار یکدیگر سپری کنند.
اما ناگهان وزیر به واقعیتی اشاره می کند که کل توجیهات طرح تعطیلات پنجشنبه در مورد تجکیم خانواده را زیر سوال می برد . آقای حاجی بابایی با اشاره به تبعات زندگی شهری امروز و آپارتمان نشینی اظهار کرد: «در بسیاری از خانوادهها پدر و مادر دانشآموز 6 روز هفته را به طور کامل در خارج خانه مشغول فعالیت هستند...»! بخشی از مشکل همینجاست که آقای وزیر ناخواسته به آن اعتراف کرده است. وقتی اکثر پدران و تعدادی از مادران در این روز باید سرکار بروند چگونه ممکن است ، اعضای خانواده دور هم جمع شوند و به همنشینی و صحبت بپردازند؟
در شرایطی که دولت و نهادهای عمومی و بخش خصوصی روزهای پنجشنبه را هنوز تعطیل نکرده اند و به قول وزیر بسیاری از پدران و مادران 6روز در هفته سرکار می روند و در کنار فرزندان خود نیستند، آیا وزیر نگران این مساله نیست که نوجوانان ما روانه کوچه و خیابان و بوستانهای شهر شوند ودر معرض آسیب های تربیتی قرار گیرند؟
4747