علی حق

بیست سالی می شود که برخی از کارشناسان، تجار بخش خصوصی، سیاستگذاران اقتصادی و گاه حتی سیاستمداران ایرانی این ادعا را مطرح می کنند که نرخ برابری دلار در برابر ریال پایین تر از واقع است. بنابر این ادعا، نرخ ارز در ایران تثبیت شده است و رابطه معقولی با نرخ تورم ندارد. این ادعا با این گمانه ها جمع بندی می شود که قیمت واقعی دلار در ایران حداکثر 30 هزار ریال و حداقل 16 هزار ریال است.
برای ایجاد شبهه در این ادعا چند نکته مطرح می شود:
1-      در طول 33 سال گذشته نرخ دلار از 70 ریالی به بیش از 13 هزار ریال رسیده است. یعنی بیش از 185 برابر و به طور متوسط سالانه 5.6 برابر. حال سوال اینجاست که وقتی طی 33 سال گذشته بیشترین نرخ تورم ثبت شده در اقتصاد ایران 49.5 درصد و مربوط به سال 74 است، چگونه می توان متوسط تورم بیش از 300 درصدی سالانه را در افزایش قیمت دلار دخالت داد؟ حتی اگر دوره ارزیابی خود را طولانی تر کنیم باز هم میزان افزایش نرخ دلار همواره بیش از نرخ تورم خواهد بود. چون حتی در بازه زمانی 50 ساله هم به دست آوردن نرخ فعلی دلار نیازمند پذیرش تورم سالانه بیش از 150 درصدی است که با واقعیات اقتصاد ایران همخوانی ندارد. همچنین حتی اگر نرخ رسمی دلا را که نزدیک به 11 هزار ریال هست را نیز مبنا قرار دهیم، باز هم صعود نرخ دلار فرسنگ ها با تورم اقتصاد ایران فاصله دارد. پس چرا باید دلار گران تر از اینی که هست باشد؟
2-      حال حتی اگر منظور منتقدان دلار ارز 13 هزار ریالی(!) محاسبه نرخ دلار بر پایه شاخص قدرت خرید هم باشد، محاسبه یک کارشناس مستقل نشان می دهد که با انتخاب سال‌ 1340 و با فرض محاسبه مابه تفاوت تورم داخل ایران با آمریکا طی 50 سال گذشته، نرخ حقیقی دلار در سال جاری حدود 8200 ریال برآورد می‌شود.(اصل مطلب) پس نرخ های بالاتر دلار را این عده چگونه به دست آورده اند؟ پاسخ این جاست که آنها دوره مدنظر برای محاسبه خود را به دلخواه انتخاب می کنند، چون اگر اگر سال 1380، سال مبنا فرض شود، تا ابتدای سال 1390 سطح عمومی قیمت ها در ایران 3.6 و در آمریکا تنها 1.2  برابر شده است. با توجه به اینکه نرخ دلار در سال 1380 برابر با 7925 ریال بوده است، نرخ دلار در سال 1390، معادل 23000 ریال تعیین می شود. ولی آیا این شیوه خود بخشی ا ز راهکارهای استفاد هاز آمار برای وارونه نمایی واقعیت نیست؟
3-       در حال حاضر هر افغانی(واحد پول افغانستان) در برابر 280 ریال ایران معامله می شود. آیا شرایط شاخص های کلان اقتصاد ایران در مقایسه با اقتصاد افغانستان تا این حد نامناسب است که واحد پول آنها 280 برابر ریال ایرانی ارزش داشته باشد؟
4-      اگر هدف دلسوزی برای صادرات غیرنفتی است که فعلا با تاکید بر لقب غیرنفتی و گازی بودن در شرایط نزولی قرار دارد، چرا کشوری همچون چین که سیاست توسعه طلبانه در باب صادرات دارد، نسبت به تضعیف یوان، (واحد پول چین) با امریکا و اروپا نزاع ارزی می کند؟ این در حالی است که تازه ترین بررسی ها که در نهاد تجاری کشور، اتاق بازرگانی تهران انجام شده، کشش پایین افزایش صادرات را در قبال افزایش نرخ ارز نشان می دهد و مسایل نهادی را بیش از پیش مهم تر می داند.
اما دلیل تلاش برای گرانی دلار چیست؟
دو دسته مدافع دلار گران هستند. یک طیف عاملان سرمایه داری دولتی که چشم به گران فروشی دلار داشته و دارند و دوم، طبقه تجار سنتی که همچنان علاقمندند که صادرات سنتی خود را به مدد بی ارزش شدن ریال ادامه دهند. لذا نرخ های نجومی دلار یا از تقسیم دلارهای نفتی بر هزینه های سرمایه داری نفتی به دست می آید یا از قیمت های رو به افول صادرات سنتی ما در بازارهای جهانی. اگر دلار مساله کسب سود این دو دسته نیست، پس چرا بدل به اصلی ترین معضل اقتصاد ایران شده است؟
طبیعی است که این دو دسته حاضرند برای تبلیغ مزایای دلار گران برای اقتصاد ایران کلی هم تبلیغ کنند و کار خود را پیش ببرند ولی این مردم کوچه و بازار و فعالان بخش خصوصی هستند که طی این سال ها بار تورم و افزایش هزینه تولید و گرانی واردات را به دوش کشیده اند تا ریال کم ارزش تر شود و موجودی جیب شان کم ارزش تر.

/3131

منبع: خبرآنلاین