حقیقت این است که طرح این سوال برای من از پاسخ دادن به آن سختتر بود. چگونه میتوان در کشوری به دنیا آمد و زندگی کرد و اندیشه حمله به آن را از سر گذراند؟ اما آن چه باعث شد که من این سوال را مطرح نمایم، مباحثی بود که برخی از آقایان خارج نشین مطرح کرده اند.
در این که آقایان خارج نشین و به قول یکی از دوستان پناهندگان بیسرزمین موضوع حمله به ایران را مطرح مینمایند چه رازی نهفته است؟ آیا به راستی به فکر مردم هستند و همانگونه که خودشان میگویند: «برای فردایی بهتر بایستی امروز را قربانی نمایند!».
از جمله کسانی که سالهای سال در انتظار حمله آمریکا به ایران بوده است میتوان به علیرضا نوریزاده اشاره کرد. ایشان سال های سال در این فکر زندگی کردهاند که بالاخره روزی ایران به دست آمریکا فتح خواهد شد! به قول خودشان کاندی جان!(نامی که نوریزاده بر روی کاندولیزا رایس گذاشته بود) و بوش استارت آن را زده اند و این موضوع دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
آیا فرد ریشهداری را میتوان در این دنیا یافت که در مخیلهاش فکر حمله به سرزمینش از جانب بیگانگان بگنجد؟ ایشان و سایر افرادی که چنین اندیشه ای دارند، به چه چیزی دلخوش کرده اند؟ یکی دیگر از آقایان می گویند که نسل ما باید هزینه بدهد! ملت ایران باید از جان خود بگذرند و ایران را برای نسل آینده مهیا کنند!
اول این که چرا خودتان از جان شیرین مایه نمی گذرید؟ دوم این که چرا نمی خواهید به جای همین مردم هزینه بدهید؟ شما که در آغوش کشورهای غربی غنوده اید، چه چیزهایی را داده اید تا آنچه را که دارید به دست آورید؟ فکر می کنید همین مردمی که از نظر شما عامی و نفهم هستند حاضر می شوند همانند شما رفتار کنند؟ یکی از آقایان محترمی که در آلمان اقامت دارد اظهار می داشت که آوارگی ما از وطن هزینه گزافی بوده است و ما به خاطر باورمان تن به این آوارگی داده ایم! دوست دارم از ایشان بپرسم که اگر آوارگی و درد غربت بد است، پس چرا تا به امروز در این جهالت فروماندهاید؟ چرا به مردمی که سنگ آن را به سینه می زنید نگاه نمی کنید؟ چند درصد از این مردم باورهای شما را قبول دارند؟ آیا در میان این مردم جایی برای شما و امثال شما وجود دارد؟ اگر در این کشور میماندید به کجا میرسیدید؟ کسی گوسفندش را برای چریدن به شما میسپرد؟ آیا تا به امروز نفهمیدهاید مردمی که شما از آن دم می زنید انقلاب کردند تا امثال شما در این کشور نباشید؟ چه سنخیتی ما بین مردم جانفشان ایران با شما وجود دارد؟ مردمی که در طول 8 سال جنگ ایران و عراق نخواستند حتی یک وجب از خاک این کشور را به بیگانگان بدهد اما شما حاضرید برای تمدید اقامت و پناهندگی و یا برخورداری بیشتر از منافع مادی کل این مملکت را به زیر چکمه های غرب بیاندازید؟ آیا راه این مردم با شما یکی است؟ مردمی که پایبند اعتقادات و آداب و رسوم به جای مانده از نیاکان خود هستند و در مقابل آن شما که این باورها و اعتقادات را خرافه می پندارید؟
مردمی که وابستگی و تحت سلطه بودن را ننگ می دانند اما شما آن را مهم ترین ابزار عبور و رسیدن به دنیای مدرن می دانید. این دنیای مدرن چه دارد که شما می خواهید این مردم را و این کشور را فدا کنید تا آیندگان به آن دست یابند؟ تاریخ این دنیای مدرن را بنگرید آیا غیر از چپاول و کشتار و دست درازی و استثمار چیزی در آن می بینید؟ به عملکرد امروزین این دنیای مدرن بنگرید. در ویتنام،عراق، افغانستان، لیبی، یمن و یا بحرین. در بحرین و یمن مردمی برای تغییر حاکمیت خود به پا خواسته اند. این همان تبلیغات غرب برای کشورهای هدف نیست؟ مگر آمریکا و یا اروپا نمی گوید که در کنار مردم کشورها قرار دارد تا سیستم دلخواه خود را بر روی کار آورند؟ پس چرا از کشتار مردم این کشورها به دست دولت هایشان حمایت می کند؟
سهم مردم این کشورها گلوله است و سهم دول غربی تجاوز و اشغال و غارتگری.حال شما مردم سرزمین خودتان را تشویق می کنید که در زیر پای بیگانگان فرش پهن کنند و از آن ها استقبال کنند؟ البته برای امثال نوریزادهها استقبال از تجاوز جهت کسب لذت بیشتر امری عادی است اما در ذهن مردم ایران این مسئله جایی ندارد. مردم آزاده ایران به مانند سردار ملی خویش می گویند ما می خواهیم سایر دولت ها زیر بیرق ایران جمع شوند. حالا شما می گویید که ما برویم زیر بیرق غرب! زهی خیال باطل
· استادیار دانشگاه تبریز
/2929